Dictiornary-Farsi | این اتوموبیل خیلی محکم است | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
This is a very solid car.	این اتوموبیل خیلی محکم است


Other Matches

Why should I buy a foreign car in preference to an Iranian car?	چرا اتوموبیل ایرانی رابگذارم ویک اتوموبیل خارجی ( فرنگی ) بخرم ؟
grosgrain	پارچه ابریشمی خیلی محکم وکلفت
to rifle the ball into the goal	با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
brace	بابست محکم کردن محکم بستن
braced	بابست محکم کردن محکم بستن
she has a well poised head	وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
paint oneself into a corner <idiom>	گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there	من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
go great guns <idiom>	موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
floorboards	کف اتوموبیل
motor car	اتوموبیل
floorboard	کف اتوموبیل
motor cars	اتوموبیل
microfilm	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
the car goes nice and fast	اتوموبیل بد نمیرود
A private car.	اتوموبیل شخصی
To back up the car .	اتوموبیل راعقب زد
cycle car	اتوموبیل دوچرخهای
sottovoce	صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
To get into (ride in)a car .	سوار اتوموبیل شدن
The car had no licence ( number ) plate .	اتوموبیل بی نمره بود
The car ran over mylegs.	اتوموبیل از روی پایم رد شد
two seater	اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
To start (switch on ) the car (engine).	اتوموبیل راروشن کردن
He was run over by a car.	اتوموبیل اورازیر گرفت
very low frequency	فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
Signal a car to stop .	علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
Her car brushed mine . She rammed my car .	با اتو موبیل اش مالید به اتوموبیل من
The car hasnt got enough pull for the uphI'll.	اتوموبیل سر با لائی را نمی کشد
It is a compact car.	اتوموبیل جمع وجوری است
Several cars collided.	چندین اتوموبیل بهم خوردند
Dont stick your head out of the car window.	سرت را از پنجره اتوموبیل درنیار
Our car was stuck in the	اتوموبیل ما در گه گیر کرده بود
I intend to buy a car .	خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
The police officer took down the car number .	افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
The car in front is obstructintg us.	اتوموبیل جلویی به ما راه نمی دهد
This car is of Iranian make (manufacture).	این اتوموبیل ساخت ایران است
WI'll you give the car a wash (wash – down) please.	ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
Let the car cool off.	بگذار اتوموبیل یکقدری خنک بشود
This car is heavy on petrol ( gas ) .	این اتوموبیل مصرف بنزینش زیاد است
pull over	اتوموبیل را بکنار جاده راندن کنار زدن
New and used cars are sold here .	انواع اتوموبیل های نو وکهنه بفروش می رسد
This car can hold 6 persons comefortably.	دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) .	اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
The car engine doesnt run ( work ) .	موتور اتوموبیل کارنمی کند ( از کار ؟ فتاده )
This car wI'll do beautifully .	این اتوموبیل قشنگ بدرد مان می خورد
This car is assembled in Iran.	این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
The car is now in perfect running order .	اتوموبیل الان دیگه مرتب وخوب کارمی کند
Car no. 6 is leading.	اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
ponderous	خیلی سنگین خیلی کودن
rattling	خیلی تند خیلی خوب
emergency	خیلی خیلی فوری
emergencies	خیلی خیلی فوری
jim dandy	ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
The two cars had a head –on collision.	دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
. The car is gathering momentum.	اتوموبیل دارد دور بر می دارد
chock	محکم
adamantine	محکم
tenacious	محکم
decisive	محکم
foursquare	محکم
i have a secure grasp of it	محکم
tightly	محکم
tightly-	محکم
consolidated	محکم
toughest	محکم
undeviating <adj.>	محکم
buff	محکم
buffs	محکم
definite <adj.>	محکم
taut	محکم
unswerving <adj.>	محکم
solids	محکم
tougher	محکم
tough	محکم
kills	محکم
definite	محکم
kill	محکم
solid	محکم
stable	محکم
sturdier	محکم
stables	محکم
tightest	محکم
rigid	محکم
secures	محکم
tighter	محکم
secure	محکم
tight	محکم
sturdiest	محکم
well set	محکم
steady	محکم
frozen	محکم
steadiest	محکم
to hold fast	محکم
steadies	محکم
steadied	محکم
sturdy	محکم
tight coupling	محکم
pucka	محکم
deep-set	محکم
steadying	محکم
four-square	محکم
pukka	محکم
to stand fast	محکم ایستادن
reinforces	محکم کردن
to seal up	محکم بستن
strengthen	محکم کردن
strengthens	محکم کردن
to make good	محکم کردن
crimping	محکم کردن
tighten	محکم کردن
tightened	محکم کردن
tightening	محکم کردن
whack	محکم زدن
whacks	محکم زدن
strengthened	محکم کردن
two handed	محکم استوار
tightens	محکم کردن
cinch	محکم بستن
clippings	محکم گرفتن
clipped	محکم گرفتن
clip	محکم گرفتن
yerk	محکم بستن
firmly	بطور محکم
strictest	نص صریح محکم
strict	نص صریح محکم
clips	محکم گرفتن
lammed	محکم زدن
hammer	شوت محکم
reinforce	محکم کردن
fastens	محکم کردن
fastened	محکم کردن
stricter	نص صریح محکم
hammers	شوت محکم
hammered	شوت محکم
fasten	محکم کردن
kill shot	ضربه محکم
catch hold of	محکم نگاهداشتن
rigidify	محکم کردن
clamps	محکم کردن
clamping	محکم کردن
clamped	محکم کردن
clamp	محکم کردن
gripe	محکم گرفتن
seal up	محکم بستن
semihard	نیمه محکم
set taut	محکم کردن
tiers	محکم کننده
chock	محکم کردن
consolidant	محکم کننده
crashing shot	شوت محکم
lift van	صندوقچه محکم
lockfast	محکم بسته
make tight	محکم کردن
i have a secure grasp of it	محکم دارمش
A firm voice .	صدای محکم
take up <idiom>	محکم کردن
tower of strength <idiom>	پشتیبانی محکم
hard soil	رویه محکم
fudo dachi	محکم ایستادن
fixable	محکم کردنی
it is secure	محکم است
tier	محکم کننده
clutching	محکم گرفتن
belt	ضربه محکم
hang on to <idiom>	محکم گرفتن
bedding	محکم سازی
tasten	محکم شدن
tenaciously	بطور محکم
tee off	ضربه محکم
the ice is treach erous	یخ محکم نیست
stability	محکم بودن
to catch hold of	محکم گرفتن
belted	ضربه محکم
belts	ضربه محکم
wharf	محکم مهارکردن
clutches	محکم گرفتن
clutched	محکم گرفتن
clutch	محکم گرفتن
latches	محکم نگاهداشتن
latch	محکم نگاهداشتن
stakes	محکم کردن
staked	محکم کردن
stake	محکم کردن
slam dunk	گل ابشاری محکم
wharves	محکم مهارکردن
wharfs	محکم مهارکردن
to make fast	محکم کردن
anchoring	محکم شدن
grip	محکم گرفتن
firm	استوار محکم
housed	محکم کردن
steeling	محکم استوار
gripping	محکم گرفتن
grips	محکم گرفتن
steeled	محکم استوار
steel	محکم استوار