Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
yhis port is not yet peopled
این بندر هنوز اباد نشده است
Other Matches
There's more to come.
<idiom>
هنوز تموم نشده.
[هنوز ادامه داره]
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
unborn
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
maiden
اسبی که هنوز برنده نشده
novillero
گاوبازی که هنوز برنده نشده
The ice-cream has not set yet.
بستنی هنوز سفت نشده
it remains to be proved
هنوز ثابت نشده است
maidens
اسبی که هنوز برنده نشده
not out
توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent .
هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
My tea is not cool enough to drink.
چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
elimination
بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
accrued interest
بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
galley proof
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
greasy wool
پشم چرب
[پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
sliver
فتیله نخ
[الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
captain a protest
افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
frees
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
raw
1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
upward compatible
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upwards compatible
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
dark fiber
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fibre
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
available cash
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
pipelines
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
cabotage
کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
bare board
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
i had scarely arrived
تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
cabotage
کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
The football players are warming up before the game ( match) .
هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
populated
اباد
settled
اباد
inhabited
اباد
flourishing
اباد
keelage
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
inhabiting
اباد کردن
Utopias
ناکجا اباد
Utopia
ناکجا اباد
reclamation
اباد سازی
inhabit
اباد کردن
cloudworld
پری اباد
inhabits
اباد کردن
unpremediated
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
uncommitted
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
undisciplined
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unpicked
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unbroke
رام نشده سوقان گیری نشده
unobligated
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unearned icremrnt
افزایش بهای ملک در نتیجه اباد شدن محل نه کوشش مالک
unearned increment
افزایش بهای ملک در نتیجه اباد شدن محل نه کوشش مالک
untried
امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged
محسوب نشده رسمامتهم نشده
unsought
جستجو نشده کشف نشده
unsifted
الک نشده رسیدگی نشده
unset
جایگزین نشده جاانداخته نشده
unasked
خواسته نشده پرسیده نشده
undirected
رهبری نشده راهنمایی نشده
unredeemed
جبران نشده سبک نشده
irredenta
انجام نشده جبران نشده
inconsummate
تکمیل نشده انجام نشده
unintended saving
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete
انجام نشده پر نشده
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
port
بندر
harbour
بندر
harbors
بندر
harboring
بندر
seaports
بندر
harboured
بندر
wayside
بندر
harbours
بندر
harbouring
بندر
harbourless
بی بندر
cril
سد بندر
harbored
بندر
seaport
بندر
as yet
هنوز
not yet
<adv.>
نه هنوز
yet
هنوز
still
هنوز
stiller
هنوز
stillest
هنوز
stills
هنوز
however
هنوز
not yet
<adv.>
هنوز نه
nevertheless
هنوز
naval port
بندر دریایی
main port
بندر اصلی
secondary port
بندر فرعی
inner harbor
بندر داخلی
jetty
اسکله بندر
jetties
اسکله بندر
port of call
بندر لنگراندازی
ports of call
بندر لنگراندازی
ports of call
بندر توقف
terminal port
بندر مقصد
longshoreman
باربرلنگرگاه بندر
treaty port
بندر پیمانی
registered port
بندر مشخص
port watch
نگهبان بندر
port
بندر گاه
port of entry
بندر مقصد
port of embarkation
بندر عزیمت
port of destination
بندر مقصد
port
بندر ورودی
outer harbor
پیش بندر
on berth
در داخل بندر
longshoremen
باربرلنگرگاه بندر
malaga
بندر مالاگا
free ports
بندر ازاد
bar
پیش بندر
bars
پیش بندر
Plymouth
بندر پلیموت
Tel Aviv
بندر تلآویو
Sydney
بندر سیدنی
Abidjan
بندر ابیجان
Bissau
بندر بیسائو
Calcutta
بندر کلکته
seaports
دریا بندر
seaports
بندر دریایی
free port
بندر ازاد
seaport
دریا بندر
seaport
بندر دریایی
port of call
بندر توقف
Douala
بندر دوالا
wharfmaster
رئیس بندر
aport
بسوی بندر
destination port
بندر مقصد
harbor master
راهنمای بندر
harbour dues
حقوق بندر
way port
بندر سر راه
harbour master
رئیس بندر
minor port
بندر کوچک
harbour master
متصدی بندر
harbor master
رئیس بندر
Yangon
بندر یانگون
aport
روبه بندر
i am yet to learnt
من هنوز نمیدانم
I don't know yet.
من هنوز نمیدانم.
unborn
هنوز فاهرنشده
harbourage
پهلو گرفتن در بندر
George Town
بندر جرج تاون
captain of the port
افسر انتظامات بندر
Georgetown
بندر جرج تاون
harbor control tower
برج مراقبت بندر
entry plan
طرح ورود به بندر
out port
بندر دور از مقصد
ex quay
تحویل در بندر مقصد
named port of destination
بندر مقصد مشخص
bender gestalt test
ازمون طرحهای بندر
cril
مانع دهانه بندر
destination port
بندر تحویل کالا
Cape Town
بندر کیپ تاون
port watch
پست نگهبانی بندر
put into port
وارد بندر شدن
lay day
روز معطلی در بندر
lay an embargo on
در بندر توقیف کردن
cargo handling at port
جابجایی کالا در بندر
jetty
موج شکن بندر
embargoes
توقیف کشتی در بندر
embargo
توقیف کشتی در بندر
jetties
موج شکن بندر
peopled
اباد کردن پرجمعیت کردن
peoples
اباد کردن پرجمعیت کردن
flourishes
برومند شدن اباد شدن
people
اباد کردن پرجمعیت کردن
flourished
برومند شدن اباد شدن
flourish
برومند شدن اباد شدن
peopling
اباد کردن پرجمعیت کردن
It is not known yet . It is not settled yet .
هنوز معلوم نیست
his palce is still open
جای او هنوز خالی
There is yet time.
هنوز وقت هست.
callow
جوجهای که هنوز پردرنیاورده
How can you ask?
هنوز نمی دانی؟
we are still above ground
هنوز زنده ایم
is he still single?
ایا هنوز تک است
Nobody has come yet .
هیچکس هنوز نیامده
Free pree (trade,port).
مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
fast cruise
ازمایش سریع ناو در بندر
water bailiffs
مامور تفتیش کشتیها در بندر
harbour master
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
port of debarkation
بندر مقصد حمل کالا
controlled port
بندر نظامی کنترل شده
clearance papers
اسناد خروج کشتی از بندر
named port of shipment
بندر مشخص برای حمل
out bound
عازم بیرون رفتن از بندر
afloat support
لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
portcall
زمان رسیدن وسایل به بندر
to lay one on a ship
کشتی را در بندر توقیف کردن
roustabout
کارگر اسکله یا بندر گاه
wort
گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده
Are you still on the line?
هنوز پشت تلفن هستی؟
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com