English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (5 milliseconds)
English Persian
The stamp doesnt stick. این تمبر نمی چسبد
Other Matches
stamp tax تمبر عوارض تمبر مالیاتی
stamp duty تمبر عوارض تمبر مالیاتی
first-day cover پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
first-day covers پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
philately تمبر جمع کنی جمع اوری تمبر
She is the clinging sort. از آنهایی است که مثل کنه می چسبد
The sun is all the more welcome. In this cold weather. دراین هوای سرد آفتاب می چسبد
There is not a single stain on your character . هیچ لکه ننگه به شما نمی چسبد
electrostatic مین شکل حرف و...و استفاده از جوهر با بار مخالف که در صورت ... به کاغذ می چسبد
black writer چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
stamp duties حق تمبر
stamp تمبر
stamp duty حق تمبر
stamps تمبر
stamper تمبر الصاق کن
tamarind تمبر هندی
food stamp تمبر خوراک
food stamps تمبر خوراک
stamp duties پول تمبر
postage تمبر پستی
poststamp تمبر پست
postage stamps تمبر پست
postage stamp تمبر پست
philatelist تمبر شناس
stamps تمبر یا مهرزدن
stamped تمبر خورده
postmark اثرمهر تمبر
stamp تمبر یا مهرزدن
philatelists تمبر شناس
postmarks اثرمهر تمبر
philately تمبر شناسی
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
philatelic مربوط به تمبر شناسی
it is sufficiently stamped کم تمبر خورده است
by under stamped کسر تمبر داشتن
Do you have any stamps? آیا تمبر دارید؟
stamps تمبر پست الصاق کردن
stamp تمبر پست الصاق کردن
put into circulation به جریان انداختن [پول، تمبر و ... ]
postmark مهر باطله تمبر پست
postmarks مهر باطله تمبر پست
post free بدون نیاز به تمبر زدن
postmarks تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
postmark تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
face value <idiom> عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
slipped پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slip پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slips پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
franking machine دستگاهی که تاریخ و هزینه پست را روی کاغ چاپ میکند نقش تمبر
stamped addressed envelope پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com