Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
The motor vehicle is covered by theft insurance.
این خودرو برابر سرقت بیمه شده است.
Other Matches
steal
به سرقت بردن یا سرقت کردن
steals
به سرقت بردن یا سرقت کردن
four by two
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
valued policy
بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance
بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
exclusion clause
مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
continuation clause
مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
excess loss cover
بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
accomodation line
قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
policy
بیمه نامه ورقه بیمه
reassurances
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
policies
بیمه نامه ورقه بیمه
reassurance
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
dishonest removal of property
سرقت
stealing
سرقت
larceny
سرقت
theft
سرقت
robbery
سرقت
affrication
سرقت
housebreaking
سرقت
robberies
سرقت
tpnd
سرقت
thievery
سرقت
thefts
سرقت
theft, pilferage, non delivery
سرقت
lifted
سرقت ترقی
lifted
سرقت کردن
purlion
سرقت کردن
lift
سرقت ترقی
lift
سرقت کردن
lifting
سرقت کردن
lifting
سرقت ترقی
lifts
سرقت ترقی
stealer
مرتکب سرقت
banditry
سرقت مسلح
open theft
سرقت مشهود
housebreak
سرقت کردن
lifts
سرقت کردن
grand larceny
سرقت کبیره
aggravated theft
سرقت مشدد
attempted theft
شروع به سرقت
attempted theft
سرقت ناتمام
kleptomaniacs
عاشق سرقت
kleptomaniac
عاشق سرقت
prowls
تکاپو سرقت
prowling
تکاپو سرقت
kleptomania
جنون سرقت
prowled
تکاپو سرقت
prowl
تکاپو سرقت
commit theft
سرقت کردن
affricate
سرقت کردن
duff
سرقت گوسفند
kidnapping
سرقت و دزدیدن
heist
دزدی سرقت
heists
دزدی سرقت
contructive larcency
سرقت اعتباری
grand larceny
سرقت عظیم
sacrilege
سرقت ازاماکن مقدسه
hold-ups
با اسلحه سرقت کردن
hold-up
با اسلحه سرقت کردن
snaffle
دزدیدن سرقت کردن
software piracy
سرقت نرم افزاری
attempting to steal
شروع کردن به سرقت
pirated edition
نسخه سرقت شده
pirate disc
نسخه سرقت شده
plagiarism
سرقت تالیفات یا اختراعات
pirate copy
نسخه سرقت شده
grand larceny
سرقت اموال پرقیمت
kidnap
ادم سرقت کردن
kidnapped
ادم سرقت کردن
kidnaps
ادم سرقت کردن
expilation
سرقت مقرون به ازار
burglarizes
سرقت مسلحانه کردن
burglarize
سرقت مسلحانه کردن
burglarizing
سرقت مسلحانه کردن
burglarized
سرقت مسلحانه کردن
stick up
سرقت مسلحانه سربرافراشتن
stick-up
سرقت مسلحانه سربرافراشتن
stick-ups
سرقت مسلحانه سربرافراشتن
sacrilege
سرقت اشیاء مقدسه
hold up
با اسلحه سرقت کردن
robberies
سرقت مقرون به ازار یاتهدید
robbery
سرقت مقرون به ازار یاتهدید
plagiarizing
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
joyride
سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
joyrides
سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
plagiarizes
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
salami technique
سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
waifs
اموالی که سارق حین فراربیرون از محل سرقت به جامی گذارد
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge.
روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
locomobile
خودرو
automobile
خودرو
vehicles
خودرو
vehicle
خودرو
autos
:خودرو
auto
:خودرو
self driven
خودرو
self grown
خودرو
automotive
خودرو
adventive
خودرو
automobiles
خودرو
self propelling
خودرو
self propelled
خودرو
four by four
خودرو 4 در 4
motor vehicle
خودرو
aids to trade
بیمه
underwriters
بیمه گر
insurers
بیمه گر
insurer
بیمه گر
assurances
بیمه
premium
حق بیمه
insurance permium
حق بیمه
insurer, underwriter
بیمه گر
level premium
حق بیمه
premiums
حق بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif&
بیمه
insurance premium
حق بیمه
assurer
بیمه گر
assurance
بیمه
insurance
بیمه
insurance
حق بیمه
underwriter
بیمه گر
caterpillar truck
خودرو هزارپا
escalators
پلکان خودرو
escalator
پلکان خودرو
bumper bar
سپر خودرو
scout car
خودرو دیده ور
escalator
پلکان خودرو
chasis
شاسی خودرو
weedy
هرز خودرو
propeller
گاردان خودرو
motor vehicle
خودرو موتوری
vehicular
مربوط به خودرو
to turn
[to turn off]
[to make a turn]
پیچیدن
[با خودرو]
drive screw
پیچ خودرو
personnel carrier
خودرو نفربر
motor cars
گردونه خودرو
motor car
گردونه خودرو
automobiles
ماشین خودرو
liftruck
خودرو بالابر
automobile
ماشین خودرو
locomobile
گردونه خودرو
deep jeep
خودرو زیرابی
wildwood
جنگل خودرو
to ride in the car
با خودرو رفتن
propeller shaft
گاردان خودرو
to use the car
با خودرو رفتن
truck vehicle
خودرو نظامی
tank vehicle
خودرو تانکرسوخت
tank vehicle
خودرو تانکر
tank transporter
خودرو مازتانک بر
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
moving stairway
پلکان خودرو
moving staircase
پلکان خودرو
motorcar
خودرو سواری
health insurance
بیمه تندرستی
health insurance
بیمه بهداشتی
insurance policy
قرارداد بیمه
employer's liability insurance company
شرکت بیمه
insurance policy
سند بیمه
liability insurance
بیمه بدهی
policy
بیمه نامه
premiums
وثیقه حق بیمه
liability insurance
بیمه تعهدی
policies
بیمه نامه
fire insurance
بیمه حریق
premium
مبلغ بیمه
insurance policy
بیمه نامه
cargo insurance
بیمه بار
cargo insurance
بیمه محموله
blanket insurance
بیمه کلی
national insurance
بیمه ملی
assurer
بیمه کننده
assurable
بیمه کردنی
insurance
پول بیمه
accident insurance
بیمه تصادفات
accident insurance
بیمه حوادث
actuary
متخصص بیمه
actuary
کارشناس بیمه
actuaries
متخصص بیمه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com