Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
dictatorship
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorships
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
Other Matches
dictatorship of proletariat
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
revisionism
روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
dictatorship
دیکتاتوری
dictatorships
دیکتاتوری
The editorial staff drew unflattering comparisons between the mayor and a dictator.
هیات تحریریه مقایسه برخورنده ای بین این شهردار و دیکتاتوری کرد.
Marxism
عقیده مارکس
Marxists
مارکس گرا
Marxism
مارکس گرائی
Marxist
مارکس گرا
marxian
پیروعقیده کارل مارکس
marxian
وابسته به کارل مارکس
dialectical materialism
فرضیهء استدلالی مارکس
Marxism
روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
dialectic
هگل و مارکس ان را جهت تعلیل و توجیه امور
radical economists
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
Marxist
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxists
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
economic determinism
یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
concept
مفهوم
conceptions
مفهوم
tacit
مفهوم
purporst
مفهوم
contexts
مفهوم
vacuous
بی مفهوم
notion
مفهوم
moral
مفهوم
conception
مفهوم
context
مفهوم
hangs
مفهوم
hang
مفهوم
signification
مفهوم
concepts
مفهوم
intendment
مفهوم
intelligible
مفهوم
sounded
مفهوم
notions
مفهوم
purpose
مفهوم
sounds
مفهوم
soundest
مفهوم
sound
مفهوم
purposes
مفهوم
sensed
حس تشخیص مفهوم
implications
مفهوم استنباط
substances
مفاد مفهوم
substance
مفاد مفهوم
implied
مفهوم ضمنی
implied
ضمنا" مفهوم
relational concept
مفهوم ربطی
implication
مفهوم استنباط
concept learning
مفهوم اموزی
senses
حس تشخیص مفهوم
concept formation
تکوین مفهوم
conceptualization
مفهوم سازی
comprehensibly
بطور مفهوم
conceptual learning
مفهوم اموزی
conjunctive concept
مفهوم عطفی
contraposition
مفهوم مخالف
ideogram
مفهوم نگاشت
impliedly
بطور مفهوم
purporting
مفهوم ساختن
intelligibly
بطور مفهوم
sense
حس تشخیص مفهوم
iuntelligibly
بطور مفهوم
intention
غرض مفهوم
importing
مفهوم ورود
imported
مفهوم ورود
effect
مفهوم نیت
effected
مفهوم نیت
effecting
مفهوم نیت
unintelligible
غیر مفهوم
implicitly
بطور مفهوم
conception
مفهوم آفرینی
significance
مفهوم اهمیت
meanings
مفهوم فحوا
meaning
مفهوم فحوا
purports
مفهوم ساختن
purport
مفهوم ساختن
intentions
غرض مفهوم
constructively
بطور مفهوم
import
مفهوم ورود
purported
مفهوم ساختن
male salve
برده
slaving
برده
bondman
برده
bondservant
برده
serf
برده
bondsman
برده
villains
برده
slaves
برده
slaved
برده
slave
برده
serfs
برده
wrapt
برده
villain
برده
value added concept
مفهوم ارزش افزوده
get the message
<idiom>
به واضحی فهمیدن مفهوم
zircon
سخن غیر مفهوم
percept
چیز مفهوم ادراکات
galimatias
کلام غیر مفهوم
to the
[that]
effect
<adv.>
با مفهوم
[معنی]
کلی
roger
مفهوم شد پیام را گرفتم
implication
مستلزم بودن مفهوم
overtones
شدیدالحن مفهوم فرعی
overtone
شدیدالحن مفهوم فرعی
implicit
اشاره شده مفهوم
purporst
بهانه مفهوم شدن
implications
مستلزم بودن مفهوم
slave merchant
برده فروش
enslave
برده کردن
slaveholder
صاحب برده
slaveholding
مالکیت برده
slavery
برده داری
master slave
ارباب و برده
manumission
ازادی برده
abrogates
از میان برده
mameluke
برده بنده
enslaved
برده کردن
enslaves
برده کردن
slave computer
کامپیوتر برده
slaveholder
برده دار
enslaving
برده کردن
slaver
برده فروش
slaver
تاجر برده
above
نام برده
overwrought
کار برده
slave trade
برده فروشی
slaveholding
برده داری
allottee
سهم برده
abrogate
از میان برده
escaped slave
برده فراری
named
نام برده
conspicuious consumption
بکار برده شد
dealing in slaves
برده فروشی
bakuninism
اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
by con.
مفهوم مخالف ان جنین میشود
the inherent
text or word a of indirectsense and مفهوم
denotation
علامت تفکیک معنی و مفهوم
read between the lines
<idiom>
پیدا کردن مفهوم ضمنی
slave mode
حالت پیرو یا برده
echeloned displacement
تغییرموضع رده برده
named here under
نام برده درزیر
setting free
ازاد کردن برده
emancipation
ازاد کردن برده
bond servant
برده بدون مزدواجرت
proslavery
طرفداری از برده فروشی
manumission
ازاد کردن برده
rapt
برده شده مجذوب
above named
نام برده شده
To emancipate a slave.
برده ای را آزاد کردن
master slave system
سیستم ارباب و برده
loose sentence
جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
the document purports that
انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
echeloned displacement
تغییر مکان رده برده
prize poem
شعری که جایزه برده است
lastmentioned
اخر از همه نام برده
The sense of this word is not clear .
معنی و مفهوم این کلمه روشن نیست
This letter has been tampered with .
در این نامه دست برده شده
holandric
منحصرا از طرف پدر ارث برده
wheel
[همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
love set
بازنده محض بدون حتی یک گیم برده
My legs fell asleep
[are numb]
.
ساق پاهایم خوابشان برده
[سر شده اند]
.
truck trailer
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
His name is never mentioned anywhere .
اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
he took her in to dinner
انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
rebus sic stautibus
به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
opaquely
چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
slave driver
نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
in tow
<idiom>
برده شدن ازجایی به جای دیگر ،همراهی با کسی
primary products
محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
hologynic
منحصرا از مادر ارث برده بصورت صفت مغلوب
latifundium
ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
aposteriori
از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
paroli
دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
photoresist
فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
slave drivers
نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
built up frog
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
roman a clef
داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
direct materials costs
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
bar winding
میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
prizing
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizes
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prized
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prize
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
telescopic chimney
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
dense binary code
کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
leviathans
جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
leviathan
جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
newton raphson
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
bed plate
پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
beansprout
جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
reentrant
روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
liberty party
حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
beansprouts
جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
dogmatic marxism
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
yin yang
مرد و زن
[نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
information hiding
یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
fet
Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
fabianism
نحله سوسیالیستی معتدل که به سال 4881 درانگلستان تشکیل شد و در واقع پایه حزب کارگر محسوب میشود . اصحاب این مسلک باعقاید مارکس در زمینه لزوم کشمکش طبقاتی و نیز انقلاب و شدت عمل جهت وصول به اهداف سوسیالیزم موافقت ندارند
reflexes
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com