English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
The painting portrays the death of Nelson. این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
Other Matches
images مجسم کردن خوب شرح دادن مجسم ساختن
vorticism مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas [painting technique] رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
incarnate مجسم
parsonified مجسم
personofied مجسم
depict مجسم کردن
picture مجسم کردن
depicts مجسم کردن
depicting مجسم کردن
depicted مجسم کردن
pictures مجسم کردن
picturing مجسم کردن
scenic مجسم کننده
presentive مجسم سازنده
the picture of joy خوشی مجسم
visualizer مجسم کننده
to picture to oneself مجسم کردن
pictured مجسم کردن
figure مجسم کردن
figuring مجسم کردن
portrayal مجسم سازی
embodied labor کار مجسم
figures مجسم کردن
portrayals مجسم سازی
image مجسم کردن
relive در نظر مجسم کردن
relives در نظر مجسم کردن
character مجسم کردن شخصیت
embodies مجسم کردن دربرداشتن
relived در نظر مجسم کردن
characters مجسم کردن شخصیت
reliving در نظر مجسم کردن
hypotyposis تشریح مجسم کننده
embody مجسم کردن دربرداشتن
presence درنظر مجسم کننده
embodied مجسم کردن دربرداشتن
embodying مجسم کردن دربرداشتن
personifier مجسم کننده شخصیت دیگری
pictorial تصویر نما مجسم سازنده
incarnate برنگ گوشتی مجسم کردن
picture to oneself پیش خود مجسم کردن
envisage انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
envisaged انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
envisaging انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
incarnationist کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
personalize شخصیت را مجسم کردن ونشان دادن
envisages انتظار داشتن درذهن مجسم کردن
theanthropic مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
zoomorphic دارای خدایان مجسم بشکل جانور
an impersonal deity خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
objectify بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
cupids خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
Cupid خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
Floret [rosette] [طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
painting نقاشی
portraits نقاشی
portrait نقاشی
daubry نقاشی بد
daubery نقاشی بد
canvases نقاشی
paintings نقاشی
canvas نقاشی
the brush نقاشی
pictorial art نقاشی
miniatures نقاشی باتذهیب
his painting lacked repose نقاشی وی توافق
sand painting نقاشی روی شن
miniature نقاشی باتذهیب
water colour نقاشی ابرنگی
watercolor نقاشی ابرنگ
tablature تصویر نقاشی
spackle بتونه نقاشی
pastel نقاشی بامدادرنگی
oil painting نقاشی بارنگ
oil paintings نقاشی بارنگ
scumble رنگهای نقاشی
aqua relle نقاشی اب و رنگی
aquarelle نقاشی اب و رنگی
mirror drawing نقاشی از ایینه
plychromy نقاشی رنگارنگ
painting and the like نقاشی و مانند ان
pallet knife کاردک نقاشی
illusiansm نقاشی سه بعدی
picture gallery اطاق نقاشی
living picture پرده نقاشی
polychromy نقاشی رنگارنگ
bepaint نقاشی کردن
paysage نقاشی دورنما
drawing key کپیه نقاشی
white ground technique اسلوب نقاشی
illusionism نقاشی از منافرخیالی
impaint نقاشی کردن
wall painting نقاشی دیواری
easels سه پایه نقاشی
murals نقاشی دیواری
tableaus پرده نقاشی
pencil نقاشی مدادی
nocturnes نقاشی از منظره شب
nocturne نقاشی از منظره شب
mural نقاشی دیواری
pencilling نقاشی مدادی
pictures نقاشی کردن
tableaux پرده نقاشی
pencils نقاشی مدادی
pictured نقاشی کردن
portraiture نقاشی از صورت
picture نقاشی کردن
picturing نقاشی کردن
tableau پرده نقاشی
animations نقاشی متحرک
easel سه پایه نقاشی
palette knives کاردک نقاشی
palette knife کاردک نقاشی
finger painting نقاشی انگشتی
graphic مربوط به نقاشی
animation نقاشی متحرک
finger painting نقاشی با انگشت
brushes نقاشی کردن
painted نقاشی شده
brush نقاشی کردن
frescoes نقاشی دیواری
paint رنگ نقاشی
fresco نقاشی دیواری
paints رنگ نقاشی
graphic مربوط به نقاشی یاترسیم
scenograph منظره نقاشی شده
paint brush قلم موی نقاشی
oil color روغن مخصوص نقاشی
palettes جعبه رنگ نقاشی
panel نقاشی روی چوی
Oil painting . نقاشی رنگ روغن
tableau دور نمای نقاشی
old masters نقاشی هر یک از این هنرمندان
tableaus دور نمای نقاشی
tableaux دور نمای نقاشی
old master نقاشی هر یک از این هنرمندان
animated cartoon فیلمهای نقاشی شده
sea piece نقاشی منظره دریا
scenography نقاشی پردههای نمایش
panels نقاشی روی چوی
tablature نقاشی دیواری یا سقفی
line drawings نقاشی با مداد وقلم
draw a person test ازمون نقاشی ادم
draw a man test ازمون نقاشی ادمک
frescoes نقاشی ابرنگی کردن
chiaroscuro نقاشی سیاه قلم
line drawing نقاشی با مداد وقلم
vase painting نقاشی روی سفال
comic strips فیلمهای نقاشی شده
comic strip فیلمهای نقاشی شده
fresco نقاشی ابرنگی کردن
fresco نقاشی ابرنگی روی گچ
frescoes نقاشی ابرنگی روی گچ
oil paintings نقاشی رنگ روغنی
oil painting نقاشی رنگ روغنی
palette جعبه رنگ نقاشی
plafond سقف نقاشی شده
gallery جای ارزان اطاق نقاشی
canvas کرباس پارچه مخصوص نقاشی
galleries جای ارزان اطاق نقاشی
cel فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
canvases کرباس پارچه مخصوص نقاشی
arras نقاشی طراحی قلاب دوزی
drawings هنر طراحی تابلو نقاشی
drawing هنر طراحی تابلو نقاشی
crayon مداد ابرو نقاشی کردن
crayons مداد ابرو نقاشی کردن
kakemone [تصویر و نقاشی روی ابریشم]
mezzotint نقاشی سایه روشن کردن
goodenough draw a man test ازمون نقاشی ادمک گودایناف
frank drawing completion test ازمون تکمیل نقاشی فرانک
divisinism تجزیه کاری رنگ در نقاشی
mezzotinto نقاشی سایه روشن کردن
predella نقش یا نقاشی در روی خیزپله
brush شکل وسیله برس در بسته نقاشی
To fake an oil – painting . یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
brushes شکل وسیله برس در بسته نقاشی
pornography نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
canvases پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
ambiance نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
ambience نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
canvas پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
war paint نقاشی بدن برای رزم و پیکار
encaustic نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
pieta نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
characterization مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
picturesqueness شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
pc paint برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
paint roller mill غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
collages اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
grisaille نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
The painting is only a copy. این نقاشی فقط کپی [از اصل] است.
Biedermeier [سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
collage اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
applique نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
pornography نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
willowware بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
crosshair در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com