English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
what is this book worth? این کتاب چقدر ارزش دارد
Other Matches
to see what [mettle] he is made of <idiom> تا ببینیم او [مرد] چقدر توانایی [تحمل] دارد
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
rubrician کتاب نماز دارد
There are as good fish in the sea as ever came out. <proverb> از دریا هر چقدر ماهى بگیرى باز هم ماهى دارد.
that business does not p به منتظرشدنش می ارزد صبرکردنش ارزش دارد
What is worth doing is worth doing well . <proverb> کارى ارزش دارد که خوب انجام گیرد .
blue-chip ژتون ابی رنگ که ارزش زیادی دارد
blue chip ژتون ابی رنگ که ارزش زیادی دارد
it will pay to wait به منتظر شدنش نمیارزد صبر کردنش ارزش دارد
most significant digit رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
most significant character رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
There is more to it than meets the eye. ارزش [و یا حقایق] پنهان در مورد چیزی وجود دارد.
There are ine milion book (volumes)in this library. دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
brochure کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
brochures کتاب کوچک صحافی نشده که گاهی جلدکاغذی دارد
milreis سکه زرپرتقال که 4 شیلینگ وپنج ویک چهارم پنس ارزش دارد
capitulary کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
infringement ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
infringements ایجاد کپی غیرقانونی از کتاب که حق کپی دارد
rug condition [وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
book value ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
deuteronomic وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
reader مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
book of reference کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
readers مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
ad valorem به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ends با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
invisible hand منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
carried با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
what چقدر
to what extent <adv.> چقدر
how far چقدر
any چقدر
in what way <adv.> چقدر
how far <adv.> چقدر
How much? چقدر؟
how much چقدر چه اندازه
any چقدر هیچ
How much is that? چقدر بدهم؟
How much is it? آن چقدر است؟
How long will it take? چقدر طول می کشد؟
How tall are you ? what is your height ? قدت چقدر است ؟
how deep is that well? گودی ان چقدر است
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
How far is it to ... ? تا ... چقدر راه است؟
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
How much is that? هزینه اش چقدر است؟
How much did you spend? تو چقدر خرج کردی؟
How much is the fare to ... ? کرایه تا ... چقدر است؟
How far is it to ... ? چقدر تا ... راه است؟
What ist the price per night? اجاره آن هر شب چقدر است؟
How far is it to the airport? تا فرودگاه چقدر راه است؟
How dirty the house is ! چقدر خانه کثیف است
What is the charge per day? کرایه روزانه چقدر است؟
What wI'll be woll be. هر چقدر قسمت با شد همان می شود
How much is my telephone bill? صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
What is the price per night? قیمت برای یک شب چقدر است؟
What's the charge per hour? کرایه هر ساعت چقدر است؟
How long does it take on foot? پیاده چقدر طول می کشد؟
How long does it take by car? با اتومبیل چقدر طول می کشد؟
What's the charge per mile? اجاره هر مایل چقدر است؟
Much as I raked my brain . هر چقدر به مغزم فشار آوردم
how long تاکی تاچه وقت چقدر
What is the exchange rate? نرخ تبدیل چقدر است؟
What was your net profit? خرج دررفته چقدر منفعت کردی ؟
What's the damage? چقدر خرج روی دستم می افتد؟
What is the price excluding meals? قیمت بدون غذا چقدر است؟
What's the fare to the airport? نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
How far is it from Tehran to Karaj? ازتهران تاکرج چقدر راه است ؟
What's the fare to Manchester? کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
What's the charge per day? اجاره آن برای یک روز چقدر است؟
What's the charge per week? اجاره آن برای یک هفته چقدر است؟
How deep is the swimming pool ? گودی این استخر چقدر است ؟
How far is it to this address? تا این آدرس چقدر راه است؟
What is the price per week? قیمت برای یک هفته چقدر است؟
It is immaterial how rich he may be . مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
How far is it to city centre? تا مرکز شهر چقدر راه است؟
how much can I overdraw on my account? چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
What is the price for bed and breakfast? قیمت برای تخت و صبحانه چقدر است؟
What's the fare to this address? نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
How long is the River Nile? طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
What's the fare to city centre? نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
I'm still not quite sure how good you are. من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
Do you still remember how poor we were? آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
to shoot one's mouth off <idiom> چیزهایی را بگویند که به مردم نباید گفت [مثال چقدر پول درمی آورد ماهانه]
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
how much do i owe you چقدر بشما بدهکار هستم چقدرباید بشما بدهم چقدرطلب شمامیشود
junky بی ارزش
rubbish بی ارزش
trivalence سه ارزش
market value ارزش
naught بی ارزش
punks بی ارزش
treasure با ارزش
worm eaten بی ارزش
values ارزش
punk بی ارزش
avail ارزش
worth ارزش
raffish بی ارزش
worth با ارزش
picayune بی ارزش
unvalued بی ارزش
big ticket با ارزش
picayubnish بی ارزش
value ارزش
shotten بی ارزش
trivalency سه ارزش
small change کم ارزش
low grade کم ارزش
fustian بی ارزش
low level کم ارزش
valuing ارزش
regardant با ارزش
good for nothing بی ارزش
worthiness ارزش
cost ارزش
rewarding پر ارزش
no par بی ارزش
brummagem بی ارزش
valueless بی ارزش
worthless بی ارزش
prices ارزش
brummagem کم ارزش
price ارزش
loan value ارزش استقراض
limiting value ارزش نهایی
commercial value ارزش تجارتی
nothing بی ارزش ابدا
value theory نظریه ارزش
loan value ارزش وام
tinker's dam چیزبی ارزش
declared value ارزش افهارشده
decrease in value کاهش ارزش
tinker's damn چیزبی ارزش
disvalue بی ارزش کردن
hawed چیز بی ارزش
haws چیز بی ارزش
differential cost ارزش نهایی
diagnostic value ارزش تشخیصی
valuably بطور با ارزش
debunk کم ارزش کردن
debunked کم ارزش کردن
debunking کم ارزش کردن
debunks کم ارزش کردن
theory of value نظریه ارزش
hawing چیز بی ارزش
belittling کم ارزش کردن
threshold value ارزش استانهای
base rates ارزش اولیه
belittle کم ارزش کردن
haw چیز بی ارزش
it is of little worth کم ارزش است
code value ارزش رمز
belittled کم ارزش کردن
base rate ارزش اولیه
belittles کم ارزش کردن
present value ارزش فعلی
value in use ارزش استعمال
cheaper کم ارزش پست
waff نظر بی ارزش
critical value ارزش بحرانی
value added ارزش افزوده
coupling valve ارزش اتصال
valorization تعیین ارزش
gross value ارزش ناخالص
cheap کم ارزش پست
cost finding ارزش یابی
cost account ذکر ارزش
cheapest کم ارزش پست
value analysis تحلیل ارزش
value of assets ارزش دارائی ها
value of money ارزش پول
depreciation کم ارزش شمردن
value in use ارزش استفاده
value in exchange ارزش مبادله
final value ارزش نهایی
value for money ارزش پول
value date تاریخ ارزش
value as security ارزش تضمین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com