Total search result: 201 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
I cant get into these shoes. |
این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند ) |
|
|
Other Matches |
|
My shoes pinch. |
کفشها پایم رامی زند |
The shoes are a size too big for my feet. |
کفشها یک نمره برای پایم گشاد است |
nut structure |
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند |
workgroup |
گروه کوچک کاربران که روی یک پروژه کار می کنند یا به یک شبکه محل وصل هستند |
cassettes |
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند. |
cassette |
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند. |
subset |
مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند |
hand-held |
وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند |
These shoes are too big for me . |
این کفشها برایم گشاد است |
These shoes are too tight for me. |
این کفشها برایم تنگ است |
plastic bubble keyboard |
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند |
fragmentation |
حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند |
i was completely spattereed |
به از رو تا به پایم گل پاشیده شد |
I sprained my ankle. |
پایم دررفت |
standards |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
standard |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
She stepped on my foot . |
پایم را لگه کرد |
The car ran over mylegs. |
اتوموبیل از روی پایم رد شد |
I have a cramp in my leg |
پایم تیر می کشد |
I feel pins and needles in my foot. |
پایم خواب رفته |
compacting |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند |
compacted |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند |
compact |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند |
compacts |
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند |
A surge of anger rushed over me . |
سرا پایم را فرا گرفت |
The hotel has overcharged me . |
هتل گران پایم حساب کرده |
I stamped on the spider . |
عنکبوت رابا پایم کوبیدم ( وله کردم ) |
Nomatic rugs |
قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.] |
CDs |
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند |
CD |
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند |
cad |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
cads |
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند |
petty cash |
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک |
gemmule |
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک |
widget |
آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک] |
increment |
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج |
increments |
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج |
pig board |
تخته کوچک برای موجهای کوچک |
jigger |
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک |
knobble |
برامدگی کوچک گره کوچک |
pannikin |
لیوان کوچک پیمانه کوچک |
they are all of one mind |
هستند |
plants indigenous to that soil |
هستند |
ScriptX |
هستند |
are |
هستند |
they are well matched |
هم کفو هستند |
they are at loggerheads |
هر دو سنگ یک من هستند |
there are numbers who |
بسیاری هستند که |
who are they? |
انها کی هستند |
such as are happy |
انهایی که خوشبخت هستند |
The roads are obstructed. |
جاده ها مسدود هستند. |
analog |
ی از حالت آنالوگ هستند |
5, 7, 9 are odd numbers . |
5؟7؟9 اعداد فرد هستند |
analogues |
ی از حالت آنالوگ هستند |
analogue |
ی از حالت آنالوگ هستند |
they are well matched |
حریف یکدیگر هستند |
Such people are wicked . |
اینگونه آدمها شر هستند |
applet |
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3- |
great dangers impend over us |
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند |
X/OPEN |
ول ایجاد سیستمهای باز هستند |
These football players are the pick of the bunch . |
این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند |
However difficult the circumstances [are] , ... |
هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ... |
dialectical materialism |
اساسا اقتصادی یا مادی هستند . |
series |
مداری که قط عات آن با هم سری هستند |
They are at daggers drawn. They are bitter enemies. |
بخون یکدیگه تشنه هستند |
numeric |
که فقط حاوی اعداد هستند |
ring topology |
در حلقه بهم وصل هستند |
Price are fixed here . |
دراینجا قیمتها ثابت هستند |
the ins |
انان که سر کا یا دارای متامی هستند |
Take things as you find them. <proverb> |
مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر . |
The two are rhyming words . |
این دو لغت هم قافیه هستند |
small-scale |
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک |
small scale |
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک |
bank holiday |
روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند |
anticlastic |
[ظاهری با دو قوس که دو منحنی برخلاف هم هستند.] |
arrays |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
modes |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
People are looking for new ideas. |
مردم عقب فکرهای تازه هستند |
array |
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند |
regular guy <idiom> |
شخص مهربانی که همه با دوست هستند |
This canary and its mate are in the same cage |
این قناری وجفتش در یک قفس هستند |
What percentage of the people are literate? |
چند درصد مردم با سواد هستند ؟ |
Prices are rising ( falling ) . |
قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند |
a further 50 are in prospect |
۵۰ تای دیگر مورد انتظار هستند |
I musn't eat food containing ... |
من نباید غذایی را که دارای ... هستند بخورم. |
finished |
کالاهای تولیدی که آماده فروش هستند |
mode |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
downsize |
که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند. |
The twins look just like each other. |
دوقلوها خیلی شبیه یکدیگر هستند. |
Boys will be boys. |
پسرها حالا دیگه اینطور هستند. |
capability |
لیستی از اعمالی که قابل انجام هستند |
outs and ins |
انانی که سر کار دارای مقامی هستند |
the strangers in tehran |
بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند |
the outer world |
مردمی که بیرون از محیط شخص هستند |
target audience |
گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند |
things in possession |
اموالی که بالفعل در تصرف شخص هستند |
buffer |
کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند |
storage |
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم |
library |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
sig |
علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند |
setting up |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
sets |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
set |
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند |
Where are the luggage trolleys? |
چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟ |
Where are the luggage trolleys? |
چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟ |
to feel a pang of guilt |
ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند |
queen's ware |
فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند |
form |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
repertoire |
لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند |
forms |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
formed |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
Are animals able to think ? |
آیا جانوران قادربه فکر کردن هستند ؟ |
hylotheism |
اعتقاد به اینکه خدا و ماده یکی هستند |
channeled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
libraries |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
coresident |
دو یا چند برنامه که همزمان در حافظه اصلی هستند |
clocks |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
clock |
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند |
queue |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
storage |
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند |
queued |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
the iron interest |
کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند |
queues |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
channels |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
They are openly seeking his being sacked. |
آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند. |
rotaglider |
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند |
channel |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
queueing |
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند |
channeling |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
channelled |
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند |
check |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
cyclic item |
اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند |
association for women in computing |
متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند |
checked |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
checks |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
monogenism |
عقیده باینکه همه تژادهای ادمی از یک تخم هستند |
bank holiday |
هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند |
1 and 2 are poles apart. <idiom> |
۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] . |
identity |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
Theyre twins and it is impossible to know one from the other . |
آنها دو قلو هستند ومعلوم نیست کدوم کدومه |
ultramontane |
وابسته به کشورها و مردمی که درانطرف کوه ها وارتفاعات هستند |
perspectives |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
perspective |
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند |
queues |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queueing |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
identities |
مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند |
queue |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
queued |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
resource |
گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند |
purpuric acid |
اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند |
tabling |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
synchronous |
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند |
tabled |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
sequential |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
rapid |
محلهای ذخیره سازی که به سرعت قابل خواندن و نوشتن هستند |
table |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
tables |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
microcomputer |
ریزکامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپ شده هستند |
consistency check |
داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند |
haplont |
موجوداتی که دارای تعداد کروموزوم هایی مانندسلولهای جنسی هستند |
parallel |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
paralleled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
paralleling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
parallelled |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
parallelling |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
parallels |
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند |
buffer pool |
تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند |
ring |
نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند |
evolutionism |
روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند |
serial |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
fasted |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
serials |
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند |
Well, now everyone's here, we can begin. |
خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم. |
fasts |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
fastest |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
fast |
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند |
bar printer |
چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند |
microwave hop |
یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند |
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> |
مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.] |
deque |
صفی که در آن موضوعات جدید قابل اضافه شدن حتی در انتها هستند |
topology |
توپولوژی شبکه که تمام وسایل به یک کابل و به hub مرکزی وصل هستند |
backbones |
گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند |
backbone |
گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند |
special contracts |
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند |
synchronising |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
synchronised |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
synchronize |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
synchronises |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
short timer |
پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند |
synchronizes |
اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند |
chaining |
به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند |
nonmonetarists |
ان دسته از اقتصاددانانی هستندکه برای سیاستهای مالی کارائی بیشتری قائل هستند |
disjunctive search |
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند |
flechette |
پیکان شراپنل ساچمه ها یا پیکانهای مخلوط با خرج تلاش که پره دار هستند |
topology |
توپولوژی بکه که تمام قط عات به یک کابل وصل هستند که در هر انتها Terminator دارد |
machined |
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند |
uncommitted logic array |
جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند |
infix notation |
روش قواعد برنامه نویسی کامپیوتر که عملگرها درون عملوندها هستند مثل D-C یا x+y |
grade separation |
تقاطع شاهراه یا راه اهن که در ان دو جاده دارای اختلاف سطح از یکدیگر هستند |
flame tree |
درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند |