Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
English
Persian
neglect
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglecting
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglects
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
Other Matches
bilateral spotting
دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
neglecting
دیدبانی نکنید
neglects
دیدبانی نکنید
neglected
دیدبانی نکنید
neglect
دیدبانی نکنید
firing data
عناصر مربوط به تیراندازی
shots
گلوله تیراندازی شده
shot
گلوله تیراندازی شده
time fire
تیراندازی با گلوله زمانی
error
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
errors
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
Dont spoil the child .
بچه را خراب نکنید (لوس نکنید )
spot
پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
spots
پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
scans
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scanned
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scan
دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
firing position
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
display board
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
combatant
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
combatants
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
firing range
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
sensing
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
miss
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clue
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clues
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
night vision
دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
flank observation
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
continuously set vector
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
keep at it
ول نکنید
cease loading
پر نکنید
live fire
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
dud
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
NO PARKING
پارک نکنید!
hold hard
عجله نکنید
Stop pushing!
عاجز نکنید !
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
Do not include me
من را حساب نکن
[نکنید]
!
Dont count (bank)on me.
روی من حساب نکنید
exclude me.
من را حساب نکن
[نکنید]
!
if you don't watch it
اگر احتیاط نکنید
leave me out
من را حساب نکن
[نکنید]
!
Don't cut it too short.
زیاد کوتاه نکنید.
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
please dont forget it
خواهش دارم فراموش نکنید
Keep stI'll. Stay put . Dont move.
تکان نخورید (حرکت نکنید )
do not waste your breath
خودتان را بیخود خسته نکنید
don't wait the dinner for me
ناهاعرابرای خاطرمن معطل نکنید
you must w the signal
ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
cease engagement
درگیری قطع هدف را تعقیب نکنید
There is no hurry , there is plenty of time .
عجله نکنید وقت زیاد داریم
Do not do any thing without due reflection .
بدون فکر قبلی اقدامی نکنید
Be quiet so as not to wake the others.
ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home .
اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
skip it
در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
espial
دیدبانی
observations
دیدبانی
observation
دیدبانی
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
bilateral observation
دیدبانی دوجانبه
bilateral observation
دیدبانی مضاعف
army of observation
عده دیدبانی
watch tower
برج دیدبانی
visual observation
دیدبانی با چشم
air observation
دیدبانی هوایی
astronomic observation
دیدبانی نجومی
aerial observation
دیدبانی هوایی
observation
دیدبانی اتش
observations
دیدبانی اتش
visual observation
دیدبانی بصری
ground observation
دیدبانی زمینی
radar quardship
دیدبانی بارادار
loophole
سوراخ دیدبانی
loop-hole
سوراخ دیدبانی
o o line
خط تقسیم دیدبانی
o o line
خط دیدبانی سپاه
observed
دیدبانی کردن
observation sector
قطاع دیدبانی
observe
دیدبانی کردن
observes
دیدبانی کردن
observing
دیدبانی کردن
observing sector
قطاع دیدبانی
direct observation
دیدبانی مستقیم
observing sector
منطقه دیدبانی
observation post
پست دیدبانی
loopholes
سوراخ دیدبانی
watchtower
برج دیدبانی
beacons
برج دیدبانی
beacon
برج دیدبانی
watchtowers
برج دیدبانی
flank observation
دیدبانی جناحی
reported
گزارش دیدبانی
report
گزارش دیدبانی
reports
گزارش دیدبانی
ingredient
عناصر
ingredients
عناصر
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
infrared viewer
دوربین دیدبانی شبانه
surveillance
دیدبانی و مراقبت از منطقه
tog method
روش دیدبانی محوری
pilothouse
اطاق دیدبانی کشتی
optical
مربوط به دیدبانی بصری
observed fire
تیر دیدبانی شده
radar beacon
برج دیدبانی رادار
terrain spotting
دیدبانی کردن زمین
apex angle
زاویه راسی دیدبانی
astronomic station
ایستگاه دیدبانی نجومی
snooper scope
دوربین تعقیب و دیدبانی
scope
وسیله دیدبانی یا بینایی
ground observation
دیدبانی ازروی زمین
clemency
اعتدال عناصر
meteorological data
عناصر هواسنجی
orbital element
عناصر مداری
minor elements
عناصر فرعی
representative elements
عناصر نماینده
trace elements
عناصر کمیاب
known data
عناصر معلوم
transmutation
تبدیل عناصر
intelligence data
عناصر اطلاعات
known data
عناصر تیرمعلوم
target indications
عناصر هدف
minor elements
عناصر جزئی
job elements
عناصر شغلی
data element
عناصر اطلاعات
cantilever elements
عناصر کنسولی
conversion of data
تبدیل عناصر
gft setting
عناصر خط کش تیر
firing data
عناصر تیر
essential elements
عناصر ضروری
column head
عناصر سرستون
component operation
عناصر عملیاتی
combat , elements
عناصر رزمی
weather observation
مشاهدات هواشناسی دیدبانی جوی
spotting
دیدبانی کردن دید زدن
folded optics
وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
observed chart
طرح تیر دیدبانی شده
air spot
تنظیم تیربا دیدبانی هوایی
visibility range
شعاع عمل دیدبانی یا دید
tog method
روش دیدبانی در خط توپ هدف
head
عناصر اولیه ستون
chart data
عناصر تیر نقشهای
elemental
مربوط به عناصر ابتدائی
inner transition elements
عناصر واسطه داخلی
force augmentation
عناصر تقویتی یکان
basic data
عناصر تیر اولیه
constituent elements of crime
عناصر متشکله جرم
combat , elements
عناصر درگیر در رزم
transition series
گروه عناصر واسطه
interrupted
[عناصر معماری منقطع]
periocic table
جدول تناوبی عناصر
antisurface
ضد عناصر سطحی شناوردشمن
essential elements of information
عناصر اصلی اخبار
treadway
پل برای عناصر پیاده
data
سوابق عناصر داده ها
snooper
هواپیمایی که در حال تعقیب یا دیدبانی است
chaines
[عناصر بنایی شبیه پایه]
computing gunsight
دوربین محاسب عناصر تیر
computing sight
وسیله محاسبه عناصر تیر
record firing
عناصر تیر را ثبت کنید
coriolis force
اثرچرخش زمینی عناصر متحرک
quantification
معرفی عناصر یک جسم تعریف
direct plotting
تعیین عناصر تیر به طورمستقیم
replot data
عناصر دوباره بردن هدفها
air spot
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
spotting
تنظیم تیر و دیدبانی اتش درتوپخانه دریایی
purges
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
filters
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
filter
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
purge
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
task element
یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
gun pointing data
عناصر مربوط به روانه کردن توپ
aided matching
سیستم انتقال عناصر تیر به کامپیوتر
integration
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
topology
روش اتصال عناصر مختلف شبکه
aided matching
سیستم تبدیل عناصر تیر توپ
purged
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
neutralize track
هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
Never spend money before you have earned it.
هرگز قبل از پول درآوردن، پول خرج نکنید.
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
searchingly
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
combinational
آنچه شماره عناصر جدا را ترکیب میکند
searched
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searches
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
pibal
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com