English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
etiquette ایین معاشرت
Search result with all words
he has no manners ایین معاشرت نمیداند
indecorum عدم رعایت ایین معاشرت
Other Matches
society معاشرت
societies معاشرت
good fellowsh معاشرت
conversableness قابلیت معاشرت
associate معاشرت کردن
intercommunicate معاشرت کردن
associated معاشرت کردن
associating معاشرت کردن
liveable قابل معاشرت
take up معاشرت کردن
sociable خوش معاشرت
livable قابل معاشرت
associates معاشرت کردن
associations معاشرت اتحاد
association معاشرت اتحاد
fellowsh رفاقت معاشرت
companionable قابل معاشرت
incommunicative بی معاشرت و بی امیزش
sociability معاشرت پذیری
genial خوش معاشرت
sociable قابل معاشرت
reassociate دوباره معاشرت کردن
sociability قابل معاشرت بودن
kith علم اداب معاشرت
fellowships هم صحبتی معاشرت کردن
fellowship هم صحبتی معاشرت کردن
military courtesy اداب معاشرت نظامی
insociability عدم قابلیت معاشرت
commerce معاشرت تجارت کردن
dissocial نامناسب برای معاشرت
etiquette علم اداب معاشرت
insociable ناسازگار غیرقابل معاشرت
associational مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
conversable خوش سخن قابل معاشرت
associable قابل معاشرت متجانس شدنی
to observe the proprieties اداب معاشرت را نگاه داشتن
Keep oneself to oneself. پیش کسی نرفتن (معاشرت نکردن )
To be a good mixer. با مردم خوب جوشیدن ( معاشرت کردن )
ordinances ایین
religion ایین
ordinace ایین
religions ایین
doctrines ایین
ceremonies ایین
ceremony ایین
observandum ایین
ethic ایین
ordinance ایین
celebrating ایین
doctrine ایین
celebrates ایین
celebrate ایین
they act after their kind به ایین
monumentally به ایین یادگاری
procedure ایین دادرسی
stoicism ایین رواقی
control of access ایین ورودی ها
heathenism ایین کفار
kantianism ایین کانت
ordinances ایین نامه
christianism ایین مسیحیت
brahmanism ایین برهمنی
sacraments ایین دینی
monkery ایین رهبانیت
brahminism ایین برهمایی
by low ایین نامه
byelaw ایین نامه
jacobinism ایین جاکوبین ها
bylaw ایین نامه
bylaws ایین نامه
agnosticism ایین لاادری
magianism ایین مجوس
epicurianism ایین اپیکور
monism ایین وحدت
orthodox درست ایین
nuptial ceremonies ایین عروسی
manual ایین نامه
functions ایین رسمی
zoroastrianism ایین زرتشت
voodooism ایین وودو
to unveil a statue ایین گشایش
shintoism ایین شینتو
Judaism ایین یهود
prosodial ایین عروضی
prosodiacal ایین عروضی
functioned ایین رسمی
function ایین رسمی
cults ایین دینی
ceremonially رسمابا ایین
Taoism ایین تائو
apostasy ترک ایین
doctrinaire ایین گرای
sacrament ایین دینی
method ایین شیوه
methods ایین شیوه
cult ایین دینی
Hinduism ایین هندو
Buddhism ایین بودا
pythogoreanism ایین فیثاغورث
code of practice ایین کار
bye-laws ایین نامه
code of practice ایین نامه
codes of practice ایین کار
codes of practice ایین نامه
regulation ایین نامه
by-law ایین نامه
by-laws ایین نامه
bye-law ایین نامه
liturgy ایین نماز
liturgies ایین نماز
interment ایین تدفین
ritual ایین پرستش
ordinance ایین نامه
parseeism ایین زرتشتی
housel ایین عشاء ربانی
hermeneutic ایین تفسیرکتاب مقدس
pacificism ایین احتراز ازجنگ
principle of criminal procedure ایین دادرسی کیفری
principle of civil litigation ایین دادرسی مدنی
phallic cuit ایین قضیب پرستی
punishment book ایین نامه انضباطی
rules for forming plurals ایین جمع بندی
shrift ایین توبه وبخشش
supply manuals ایین نامههای تدارکاتی
liturgist عالم در ایین نماز
liturgiology دانش ایین نمازliturgist
obsequies ایین تشیع جنازه
draft regulation طرح ایین نامه
conventionalization توافق با ایین و رسوم
conventionalization هم رنگی با ایین و رسوم
code of procedure قانون ایین دادرسی
pacifism ایین احتراز ازجنگ
executive by law ایین نامه اجرایی
exequies ایین خاک سپاری
by law طبق ایین نامه
civil procedure ایین دادرسی مدنی
ritually برحسب ایین وشعائر
funreal rites ایین تشییع جنازه
pantheism ایین وحدت وجود
Protestantism اصول ایین پروتستانت
burial service ایین بخاک سپاری
grammatically مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
solemnity ایین تشریفات مراسم سنگین
conventional مرسوم مطابق ایین وقاعده
safety regulations ایین نامه جلوگیری از خطر
baptism ایین غسل تعمید و نامگذاری
baptisms ایین غسل تعمید و نامگذاری
oratorically ادیبانه از روی ایین سخنرانی
send-off ایین بدرود ودعای خیر
punctilio نکته دقیق در ایین رفتار
innovating ایین تازهای ابتکار کردن
funeral وابسته به ایین تشییع جنازه
funerals وابسته به ایین تشییع جنازه
send off ایین بدرود ودعای خیر
ungrammatical مخالف ایین دستور نادرست
send-offs ایین بدرود ودعای خیر
Holy Communion ایین عشای ربانی مسیحیان
innovate ایین تازهای ابتکار کردن
supply catalog ایین نامه تدارکاتی یا امادی
innovated ایین تازهای ابتکار کردن
innovates ایین تازهای ابتکار کردن
heraldry ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
hardshell سخت در رعایت ایین دینی
bylaws ایین نامه ومقررات داخلی
civil procedure code قانون ایین دادرسی مدنی
lawgiver واضع ایین نامه شارع
conventionality مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
criminal proceedure code قانون ایین دادرسی کیفری
initiatory دخولی وابسته به ایین دخول
in my f. به ایین سوگند خدامی داند
hermeneutics علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
maundy ایین شستن پای بی نوایان
moral philosophy اصول اخلاق ایین رفتار
puritanism ایین پاک دینان مسیحخی
accentuation بکار بردن ایین تکیه صدا
orientalize شیوه یا ایین خاوریان راپیروی کردن
communion ایین عشاء ربانی صمیمیت وهمدلی
grammaticize به ایین دستوردراوردن صرف ونحوی کردن
ritualistic مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
formalization انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
conventionally برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
initiatory rites ایین دخول کسی در انجمنی بادستور ویژه
they gave him a fine sendoff ایین بدرود راباوی بجااوردندبرایش دعای خیرکردند
obsequial وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
palingenesis تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
ceremonialist کسیکه پای بند رعایت ایین وتشریفات است
free love عشق ورزی ومجامعت بدون مراعات ایین ازدواج
pontifically چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
month's mind ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
mumpsimus ایین دیرینه بی معنی که ازروی تعصب بدان بچسبند نادان متعصب
maniple بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
gremial پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
lavabo ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
associated امیزش کردن معاشرت کردن
associate امیزش کردن معاشرت کردن
companion معاشرت کردن همراهی کردن
associating امیزش کردن معاشرت کردن
associates امیزش کردن معاشرت کردن
voodooism ایین مذهبی سیاه پوستان افریقایی که شامل طلسم و جادو میباشد جادوگری
localism ایین محلی علاقه محلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com