Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
he has no manners
ایین معاشرت نمیداند
Other Matches
etiquette
ایین معاشرت
indecorum
عدم رعایت ایین معاشرت
he is no linguist
زبان بیگانه نمیداند
he knows no pain
درد نمیداند چیست
he cannot read or write
خواندن ونوشتن نمیداند سوادندارد
he could read the future
خواندن ونوشتن نمیداند سوادندارد
demurrer
ایراد میکند که ادله ابرازی برای اقامه دعوی کافی نیست و بالنتیجه خود را به پاسخگویی دادخواست ملزم نمیداند
he does not know french
او زبان فرانسه نمیداند فرانسه بلد نیست
societies
معاشرت
good fellowsh
معاشرت
society
معاشرت
associating
معاشرت کردن
sociable
خوش معاشرت
associates
معاشرت کردن
sociability
معاشرت پذیری
liveable
قابل معاشرت
livable
قابل معاشرت
sociable
قابل معاشرت
incommunicative
بی معاشرت و بی امیزش
genial
خوش معاشرت
intercommunicate
معاشرت کردن
fellowsh
رفاقت معاشرت
take up
معاشرت کردن
associate
معاشرت کردن
association
معاشرت اتحاد
associations
معاشرت اتحاد
associated
معاشرت کردن
companionable
قابل معاشرت
conversableness
قابلیت معاشرت
fellowships
هم صحبتی معاشرت کردن
insociability
عدم قابلیت معاشرت
insociable
ناسازگار غیرقابل معاشرت
etiquette
علم اداب معاشرت
fellowship
هم صحبتی معاشرت کردن
sociability
قابل معاشرت بودن
kith
علم اداب معاشرت
dissocial
نامناسب برای معاشرت
military courtesy
اداب معاشرت نظامی
reassociate
دوباره معاشرت کردن
commerce
معاشرت تجارت کردن
to observe the proprieties
اداب معاشرت را نگاه داشتن
conversable
خوش سخن قابل معاشرت
associable
قابل معاشرت متجانس شدنی
associational
مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
To be a good mixer.
با مردم خوب جوشیدن ( معاشرت کردن )
Keep oneself to oneself.
پیش کسی نرفتن (معاشرت نکردن )
religions
ایین
ceremonies
ایین
ethic
ایین
ordinances
ایین
ordinance
ایین
ceremony
ایین
religion
ایین
doctrine
ایین
doctrines
ایین
ordinace
ایین
celebrate
ایین
celebrates
ایین
celebrating
ایین
they act after their kind
به ایین
observandum
ایین
brahminism
ایین برهمایی
brahmanism
ایین برهمنی
prosodial
ایین عروضی
pythogoreanism
ایین فیثاغورث
by low
ایین نامه
shintoism
ایین شینتو
heathenism
ایین کفار
to unveil a statue
ایین گشایش
voodooism
ایین وودو
zoroastrianism
ایین زرتشت
agnosticism
ایین لاادری
orthodox
درست ایین
byelaw
ایین نامه
bylaw
ایین نامه
jacobinism
ایین جاکوبین ها
kantianism
ایین کانت
magianism
ایین مجوس
monism
ایین وحدت
monkery
ایین رهبانیت
monumentally
به ایین یادگاری
nuptial ceremonies
ایین عروسی
epicurianism
ایین اپیکور
parseeism
ایین زرتشتی
prosodiacal
ایین عروضی
control of access
ایین ورودی ها
christianism
ایین مسیحیت
bylaws
ایین نامه
stoicism
ایین رواقی
Buddhism
ایین بودا
sacrament
ایین دینی
doctrinaire
ایین گرای
liturgies
ایین نماز
liturgy
ایین نماز
code of practice
ایین کار
apostasy
ترک ایین
code of practice
ایین نامه
codes of practice
ایین کار
interment
ایین تدفین
ritual
ایین پرستش
sacraments
ایین دینی
functions
ایین رسمی
functioned
ایین رسمی
function
ایین رسمی
cults
ایین دینی
cult
ایین دینی
methods
ایین شیوه
Hinduism
ایین هندو
method
ایین شیوه
codes of practice
ایین نامه
by-law
ایین نامه
ordinance
ایین نامه
bye-law
ایین نامه
ordinances
ایین نامه
procedure
ایین دادرسی
Taoism
ایین تائو
ceremonially
رسمابا ایین
by-laws
ایین نامه
bye-laws
ایین نامه
Judaism
ایین یهود
regulation
ایین نامه
manual
ایین نامه
he dose not know how to write
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
liturgiology
دانش ایین نمازliturgist
obsequies
ایین تشیع جنازه
punishment book
ایین نامه انضباطی
hermeneutic
ایین تفسیرکتاب مقدس
housel
ایین عشاء ربانی
ritually
برحسب ایین وشعائر
pacificism
ایین احتراز ازجنگ
principle of criminal procedure
ایین دادرسی کیفری
principle of civil litigation
ایین دادرسی مدنی
phallic cuit
ایین قضیب پرستی
pacifism
ایین احتراز ازجنگ
shrift
ایین توبه وبخشش
rules for forming plurals
ایین جمع بندی
civil procedure
ایین دادرسی مدنی
code of procedure
قانون ایین دادرسی
pantheism
ایین وحدت وجود
conventionalization
توافق با ایین و رسوم
conventionalization
هم رنگی با ایین و رسوم
Protestantism
اصول ایین پروتستانت
liturgist
عالم در ایین نماز
draft regulation
طرح ایین نامه
executive by law
ایین نامه اجرایی
exequies
ایین خاک سپاری
by law
طبق ایین نامه
supply manuals
ایین نامههای تدارکاتی
funreal rites
ایین تشییع جنازه
burial service
ایین بخاک سپاری
grammatically
مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
safety regulations
ایین نامه جلوگیری از خطر
funeral
وابسته به ایین تشییع جنازه
funerals
وابسته به ایین تشییع جنازه
ungrammatical
مخالف ایین دستور نادرست
moral philosophy
اصول اخلاق ایین رفتار
supply catalog
ایین نامه تدارکاتی یا امادی
heraldry
ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
oratorically
ادیبانه از روی ایین سخنرانی
punctilio
نکته دقیق در ایین رفتار
maundy
ایین شستن پای بی نوایان
innovate
ایین تازهای ابتکار کردن
innovated
ایین تازهای ابتکار کردن
innovates
ایین تازهای ابتکار کردن
criminal proceedure code
قانون ایین دادرسی کیفری
innovating
ایین تازهای ابتکار کردن
baptisms
ایین غسل تعمید و نامگذاری
baptism
ایین غسل تعمید و نامگذاری
hardshell
سخت در رعایت ایین دینی
conventional
مرسوم مطابق ایین وقاعده
initiatory
دخولی وابسته به ایین دخول
solemnity
ایین تشریفات مراسم سنگین
conventionality
مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
Holy Communion
ایین عشای ربانی مسیحیان
send off
ایین بدرود ودعای خیر
send-off
ایین بدرود ودعای خیر
send-offs
ایین بدرود ودعای خیر
puritanism
ایین پاک دینان مسیحخی
in my f.
به ایین سوگند خدامی داند
lawgiver
واضع ایین نامه شارع
bylaws
ایین نامه ومقررات داخلی
civil procedure code
قانون ایین دادرسی مدنی
hermeneutics
علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
accentuation
بکار بردن ایین تکیه صدا
grammaticize
به ایین دستوردراوردن صرف ونحوی کردن
ritualistic
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
communion
ایین عشاء ربانی صمیمیت وهمدلی
orientalize
شیوه یا ایین خاوریان راپیروی کردن
they gave him a fine sendoff
ایین بدرود راباوی بجااوردندبرایش دعای خیرکردند
obsequial
وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
conventionally
برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
initiatory rites
ایین دخول کسی در انجمنی بادستور ویژه
palingenesis
تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
formalization
انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
ceremonialist
کسیکه پای بند رعایت ایین وتشریفات است
pontifically
چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
free love
عشق ورزی ومجامعت بدون مراعات ایین ازدواج
month's mind
ایین مذهبی بیاد بود کسیکه درگذشته در روز سی ام مردنش
gremial
پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
mumpsimus
ایین دیرینه بی معنی که ازروی تعصب بدان بچسبند نادان متعصب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com