Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
control of access
ایین ورودی ها
Other Matches
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
JK flip flop
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
input preamplifier
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
dac
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
approach channel
کانال ورودی- نهر ورودی
inputted
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adder
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chains
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti-
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
observandum
ایین
ethic
ایین
doctrines
ایین
doctrine
ایین
ordinace
ایین
ceremony
ایین
ordinances
ایین
ordinance
ایین
celebrate
ایین
ceremonies
ایین
they act after their kind
به ایین
celebrating
ایین
celebrates
ایین
religions
ایین
religion
ایین
dense index
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
input
توان ورودی ورودی
inputted
توان ورودی ورودی
liturgies
ایین نماز
liturgy
ایین نماز
ordinance
ایین نامه
apostasy
ترک ایین
christianism
ایین مسیحیت
by-laws
ایین نامه
ordinances
ایین نامه
kantianism
ایین کانت
procedure
ایین دادرسی
magianism
ایین مجوس
doctrinaire
ایین گرای
parseeism
ایین زرتشتی
code of practice
ایین کار
bye-laws
ایین نامه
monumentally
به ایین یادگاری
Taoism
ایین تائو
by-law
ایین نامه
bye-law
ایین نامه
ceremonially
رسمابا ایین
nuptial ceremonies
ایین عروسی
regulation
ایین نامه
codes of practice
ایین نامه
codes of practice
ایین کار
code of practice
ایین نامه
manual
ایین نامه
monism
ایین وحدت
Judaism
ایین یهود
jacobinism
ایین جاکوبین ها
monkery
ایین رهبانیت
Hinduism
ایین هندو
by low
ایین نامه
epicurianism
ایین اپیکور
to unveil a statue
ایین گشایش
function
ایین رسمی
functioned
ایین رسمی
stoicism
ایین رواقی
functions
ایین رسمی
voodooism
ایین وودو
zoroastrianism
ایین زرتشت
etiquette
ایین معاشرت
prosodiacal
ایین عروضی
brahminism
ایین برهمایی
brahmanism
ایین برهمنی
agnosticism
ایین لاادری
orthodox
درست ایین
Buddhism
ایین بودا
byelaw
ایین نامه
ritual
ایین پرستش
bylaws
ایین نامه
sacrament
ایین دینی
prosodial
ایین عروضی
sacraments
ایین دینی
pythogoreanism
ایین فیثاغورث
heathenism
ایین کفار
interment
ایین تدفین
method
ایین شیوه
methods
ایین شیوه
cult
ایین دینی
bylaw
ایین نامه
shintoism
ایین شینتو
cults
ایین دینی
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
liturgiology
دانش ایین نمازliturgist
housel
ایین عشاء ربانی
liturgist
عالم در ایین نماز
he has no manners
ایین معاشرت نمیداند
funreal rites
ایین تشییع جنازه
draft regulation
طرح ایین نامه
pantheism
ایین وحدت وجود
executive by law
ایین نامه اجرایی
exequies
ایین خاک سپاری
code of procedure
قانون ایین دادرسی
hermeneutic
ایین تفسیرکتاب مقدس
ritually
برحسب ایین وشعائر
supply manuals
ایین نامههای تدارکاتی
punishment book
ایین نامه انضباطی
obsequies
ایین تشیع جنازه
burial service
ایین بخاک سپاری
principle of criminal procedure
ایین دادرسی کیفری
pacifism
ایین احتراز ازجنگ
principle of civil litigation
ایین دادرسی مدنی
civil procedure
ایین دادرسی مدنی
pacificism
ایین احتراز ازجنگ
phallic cuit
ایین قضیب پرستی
by law
طبق ایین نامه
shrift
ایین توبه وبخشش
rules for forming plurals
ایین جمع بندی
Protestantism
اصول ایین پروتستانت
conventionalization
هم رنگی با ایین و رسوم
conventionalization
توافق با ایین و رسوم
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
punctilio
نکته دقیق در ایین رفتار
bylaws
ایین نامه ومقررات داخلی
solemnity
ایین تشریفات مراسم سنگین
puritanism
ایین پاک دینان مسیحخی
send-offs
ایین بدرود ودعای خیر
grammatically
مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
supply catalog
ایین نامه تدارکاتی یا امادی
baptisms
ایین غسل تعمید و نامگذاری
heraldry
ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
conventional
مرسوم مطابق ایین وقاعده
innovates
ایین تازهای ابتکار کردن
safety regulations
ایین نامه جلوگیری از خطر
ungrammatical
مخالف ایین دستور نادرست
funeral
وابسته به ایین تشییع جنازه
in my f.
به ایین سوگند خدامی داند
moral philosophy
اصول اخلاق ایین رفتار
indecorum
عدم رعایت ایین معاشرت
innovating
ایین تازهای ابتکار کردن
conventionality
مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
innovated
ایین تازهای ابتکار کردن
innovate
ایین تازهای ابتکار کردن
lawgiver
واضع ایین نامه شارع
maundy
ایین شستن پای بی نوایان
criminal proceedure code
قانون ایین دادرسی کیفری
Holy Communion
ایین عشای ربانی مسیحیان
civil procedure code
قانون ایین دادرسی مدنی
hermeneutics
علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
funerals
وابسته به ایین تشییع جنازه
send off
ایین بدرود ودعای خیر
send-off
ایین بدرود ودعای خیر
oratorically
ادیبانه از روی ایین سخنرانی
hardshell
سخت در رعایت ایین دینی
baptism
ایین غسل تعمید و نامگذاری
initiatory
دخولی وابسته به ایین دخول
orientalize
شیوه یا ایین خاوریان راپیروی کردن
ritualistic
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
communion
ایین عشاء ربانی صمیمیت وهمدلی
accentuation
بکار بردن ایین تکیه صدا
grammaticize
به ایین دستوردراوردن صرف ونحوی کردن
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
initiatory rites
ایین دخول کسی در انجمنی بادستور ویژه
palingenesis
تجوید از راه تولد ایین تعمید مسیحیان
conventionally
برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
obsequial
وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
they gave him a fine sendoff
ایین بدرود راباوی بجااوردندبرایش دعای خیرکردند
formalization
انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
ceremonialist
کسیکه پای بند رعایت ایین وتشریفات است
pontifically
چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
free love
عشق ورزی ومجامعت بدون مراعات ایین ازدواج
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com