Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
automobile battery
باتری اتومبیل
Search result with all words
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
Other Matches
NiCad
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
NiMH
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
slingshots
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
stock car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
hot rod
اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
stock-cars
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
automobiles
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobile
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreens
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreen
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
battery water
اب باتری
chargers
باتری پر کن
h.b. battery
باتری ا
charger
باتری پر کن
h.t. battery
باتری ب
battery copper
مس باتری
b battery
باتری ب
c battey
باتری سی
battery
باتری
storage cell
باتری
filament battery
باتری ا
battery charging rectifier
باتری پر کن
battery charger
باتری پر کن
batteries
باتری
heater battery
باتری ا
lighting battery
باتری روشنایی
dry battery
باتری خشک
dry storage battery
باتری ژلاتینی
air cell a battery
باتری رادیو
floating battery
باتری ذخیره
alkaline battery
باتری قلیایی
acummulator battery
باتری بارشدنی
rechargeable battery
باتری بارشدنی
edison
باتری ادیسن
battery oven
کوره باتری
battery plate
صفحه باتری
cell cover
درپوش باتری
grid of a battery
شبکه باتری
gravity battery
باتری وزنی
gelatine battery
باتری خشک
burning rack
قاب باتری
battery voltage
ولتاژ باتری
ignition battery
باتری استارت
battery vise
گیره باتری
impurities in battery
ناخالصیهای باتری
battery turntable
میز باتری
battery terminal
قطب باتری
battery solution
محلول باتری
battery receiver
رادیو باتری
gelatine battery
باتری ژلاتینی
battery paint
رنگ باتری
battery polarization
قطبش باتری
battery carbon
زغال باتری
battery capacity
فرفیت باتری
battery box
جعبه باتری
battery ammeter
امپرسنج باتری
battery acid
اسید باتری
battery cradle
کلاف باتری
battery current
برق باتری
battery discharger
باتری خالی کن
battery hold down
میانگیردار باتری
b. eliminator
جانشین باتری ب
voltaic battery
باتری ولتایی
battery carrier
شاسی باتری
battery case
جعبه باتری
battery cell
پیل باتری
batterty cover
سرپوش باتری
sediment
درد باتری
sediments
درد باتری
storage cell
پیل باتری
storage battery
باتری بارشدنی
storage battery
باتری انبارهای
battery charging plug
دو شاخه باتری پر کن
starting battery
باتری استارت
standby battery
باتری اضطراری
stand by battery
باتری یدکی
battery charging cable
کابل باتری پر کن
secondary cell
پیل باتری
discharger for battery
باتری خالی کن
secondary battery
باتری بارشدنی
secondary battery
پیل باتری
battery insulator
عایق باتری
plante cell
باتری پلانته
battery insulator
میانگیر باتری
battery mounting
پایه باتری
pillar post of battery
ستون باتری
battery isolator
لایی باتری
isolator for battery plate
لایی باتری
battery jar
فرف باتری
battery liquid
الکترولیت باتری
battery charging rheostat
رئوستای باتری پر کن
battery liquid
مایع باتری
polarization
پلاریزاسیون باتری
battery electrode
الکترود باتری
hold down for batteryseparator
میانگیردار باتری
nickel iron battery
باتری ادیسن
battery electrolyte
الکترولیت باتری
solution of battery
الکترولیت باتری
battery syringe
سرنگ باتری
battery filler
سرنگ باتری
faure plate
صفحه باتری خمیری
cell connector
رابط پیل باتری
dry storage battery
باتری انبارهای خشک
battery jar spacer
لایی فرف باتری
ampere hour efficiency of storage batter
بازده باتری انبارهای
area of battery plate
سطح صفحه باتری
battery connector
رابط پیل باتری
cutout relay
رله باتری پرکن
discharge
خالی کردن باتری
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
nickel iron battery
باتری نیکل-اهن
battery still
دیگ تقطیر باتری
battery steamer
کوره باتری بخاری
battery hydrometer
چگالی سنج باتری
battery resistance
مقدار مقاومت باتری
cell tester
ولت سنج باتری
cementation
سیمانی شدن باتری
closed circuit battery
باتری با مدار بسته
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
pasted plate
صفحه باتری خمیری
plunge battery
باتری با الکترد شناور
plate puller
انبر صفحه باتری
group of battery plates
دسته صفحات باتری
hardened battery plate
صفحه باتری سخت
plate press
پرس صفحه باتری
plante battery plate
صفحه باتری پلانته
overfilling of battery
سرشار کردن باتری
overdischarge of battery
تخلیه فرساینده باتری
local action
تخلیه موضعی باتری
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
lead acid battery
باتری سرب- اسید
idle voltage of battery
ولتاژ هرز باتری
heater battery
باتری گرم کننده
back
که یک باتری پشتیبان دارد
to charge the battery
باتری را بار کردن
porosity of battery plate
تخلخل صفحه باتری
carbon battery plate
صفحه باتری کربنی
twenty four hour charge rate
امپر مجاز باتری
thin plate battery
باتری صفحه نازک
universal receiver
رادیو برق و باتری
shedding of battery plate
ریزش صفحه باتری
separator
میان گیر باتری
reversed battery plate
صفحه باتری معکوس
train lighting battery
باتری روشنایی ترن
The battery is discharged (emptied).
باتری خالی شده است.
low tension battery
باتری فشار ضعیف رادیو
power pack
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
total discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[در باتری]
accumulator
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
The battery is dead.
باتری خالی شده است.
cranking capacity of battery
فرفیت راه اندازی باتری
replenishing
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenishes
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
glass separator
میان گیر شیشهای باتری
forming of battery plates
اماده سازی صفحات باتری
The battery is dead.
باتری تمام شده است.
replenish
شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
cathode
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathodes
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
The engine runs by a battery.
این موتور با باتری کار می کند.
batteries
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
battery
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
luggable
کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
invisible
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
dry cell battery
باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
The capacity of a battery is typically expressed in milliamp-hours.
ظرفیت باتری به طور معمول در میلی آمپر در ساعت بیان می شود.
to jump-start someone's car
کمک برای روشن کردن
[خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
automobiles
اتومبیل
pony car
اتومبیل دو در
motor coach jack
جک اتومبیل
car
اتومبیل
horseless carriage
اتومبیل
cars
اتومبیل
speedway
اتومبیل رو
autocar
اتومبیل
hobby car
اتومبیل دو در
automobile
اتومبیل
jack
جک اتومبیل
sqark plug
در اتومبیل
jacks
جک اتومبیل
car jack
جک اتومبیل
racing car
اتومبیل مسابقه
funny car
اتومبیل غیرعادی
driving mirror
اینه اتومبیل
saloon car
اتومبیل کالسکهای
car breakdown
خرابی اتومبیل
door lamp
لامپ در اتومبیل
sport car
اتومبیل کورسی
top boot
کروک اتومبیل
tricar
اتومبیل سه چرخه
station car
اتومبیل استیشن
starting crank
هندل اتومبیل
sprinkler truck
اتومبیل ابپاش
snowmobile
اتومبیل برفی
flivver
اتومبیل ارزان
dead load
شاسی اتومبیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com