English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (8 milliseconds)
English Persian
acummulator battery باتری بارشدنی
rechargeable battery باتری بارشدنی
secondary battery باتری بارشدنی
storage battery باتری بارشدنی
Other Matches
NiCad نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable [jumper cable] کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
NiMH نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
battery باتری
heater battery باتری ا
battery water اب باتری
battery copper مس باتری
battery charging rectifier باتری پر کن
battery charger باتری پر کن
c battey باتری سی
filament battery باتری ا
h.b. battery باتری ا
h.t. battery باتری ب
b battery باتری ب
batteries باتری
charger باتری پر کن
chargers باتری پر کن
storage cell باتری
battery liquid مایع باتری
battery turntable میز باتری
battery isolator لایی باتری
battery vise گیره باتری
battery voltage ولتاژ باتری
battery insulator میانگیر باتری
battery hold down میانگیردار باتری
isolator for battery plate لایی باتری
battery terminal قطب باتری
battery solution محلول باتری
battery liquid الکترولیت باتری
battery mounting پایه باتری
battery oven کوره باتری
battery paint رنگ باتری
battery plate صفحه باتری
battery polarization قطبش باتری
battery jar فرف باتری
battery receiver رادیو باتری
burning rack قاب باتری
cell cover درپوش باتری
starting battery باتری استارت
ignition battery باتری استارت
impurities in battery ناخالصیهای باتری
standby battery باتری اضطراری
stand by battery باتری یدکی
secondary battery پیل باتری
plante cell باتری پلانته
lighting battery باتری روشنایی
pillar post of battery ستون باتری
storage battery باتری انبارهای
storage cell پیل باتری
dry battery باتری خشک
dry storage battery باتری ژلاتینی
edison باتری ادیسن
floating battery باتری ذخیره
voltaic battery باتری ولتایی
gelatine battery باتری ژلاتینی
gelatine battery باتری خشک
gravity battery باتری وزنی
grid of a battery شبکه باتری
nickel iron battery باتری ادیسن
battery insulator عایق باتری
air cell a battery باتری رادیو
battery charging plug دو شاخه باتری پر کن
secondary cell پیل باتری
battery cell پیل باتری
battery case جعبه باتری
battery carrier شاسی باتری
alkaline battery باتری قلیایی
sediment درد باتری
battery carbon زغال باتری
sediments درد باتری
battery capacity فرفیت باتری
battery box جعبه باتری
battery acid اسید باتری
b. eliminator جانشین باتری ب
automobile battery باتری اتومبیل
battery ammeter امپرسنج باتری
battery charging rheostat رئوستای باتری پر کن
polarization پلاریزاسیون باتری
solution of battery الکترولیت باتری
battery discharger باتری خالی کن
hold down for batteryseparator میانگیردار باتری
battery electrode الکترود باتری
battery current برق باتری
battery cradle کلاف باتری
battery electrolyte الکترولیت باتری
batterty cover سرپوش باتری
battery syringe سرنگ باتری
battery charging cable کابل باتری پر کن
battery filler سرنگ باتری
discharger for battery باتری خالی کن
overdischarge of battery تخلیه فرساینده باتری
nickel iron battery باتری نیکل-اهن
discharge خالی کردن باتری
back که یک باتری پشتیبان دارد
local action تخلیه موضعی باتری
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
lead acid battery باتری سرب- اسید
backs که یک باتری پشتیبان دارد
overfilling of battery سرشار کردن باتری
twenty four hour charge rate امپر مجاز باتری
shedding of battery plate ریزش صفحه باتری
train lighting battery باتری روشنایی ترن
thin plate battery باتری صفحه نازک
separator میان گیر باتری
reversed battery plate صفحه باتری معکوس
porosity of battery plate تخلخل صفحه باتری
plunge battery باتری با الکترد شناور
plate puller انبر صفحه باتری
universal receiver رادیو برق و باتری
plate press پرس صفحه باتری
plante battery plate صفحه باتری پلانته
dry storage battery باتری انبارهای خشک
battery که یک باتری پشتیبان دارد
cutout relay رله باتری پرکن
closed circuit battery باتری با مدار بسته
cementation سیمانی شدن باتری
cell tester ولت سنج باتری
carbon battery plate صفحه باتری کربنی
battery hydrometer چگالی سنج باتری
battery connector رابط پیل باتری
battery still دیگ تقطیر باتری
battery steamer کوره باتری بخاری
cell connector رابط پیل باتری
battery resistance مقدار مقاومت باتری
battery jar spacer لایی فرف باتری
faure plate صفحه باتری خمیری
pasted plate صفحه باتری خمیری
group of battery plates دسته صفحات باتری
idle voltage of battery ولتاژ هرز باتری
heater battery باتری گرم کننده
hardened battery plate صفحه باتری سخت
to charge the battery باتری را بار کردن
ampere hour efficiency of storage batter بازده باتری انبارهای
area of battery plate سطح صفحه باتری
accumulator باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
total discharge تخلیه الکتریکی عمیق [در باتری]
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
The battery is dead. باتری تمام شده است.
The battery is discharged (emptied). باتری خالی شده است.
The battery is dead. باتری خالی شده است.
replenishes شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
forming of battery plates اماده سازی صفحات باتری
glass separator میان گیر شیشهای باتری
replenishing شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
low tension battery باتری فشار ضعیف رادیو
replenished شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenish شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
cranking capacity of battery فرفیت راه اندازی باتری
cathode ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathodes ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
The engine runs by a battery. این موتور با باتری کار می کند.
battery استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
batteries استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
dry cell battery باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
luggable کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
invisible مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
The capacity of a battery is typically expressed in milliamp-hours. ظرفیت باتری به طور معمول در میلی آمپر در ساعت بیان می شود.
to jump-start someone's car کمک برای روشن کردن [خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
suspend دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspending دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspends دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
retrain ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
charges ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
meter power supply امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
refresh قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
self- قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
power که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
powering که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
powers که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
powered که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com