English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
nickel iron battery باتری نیکل-اهن
Other Matches
NiCad نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable [jumper cable] کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
NiMH نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
nickel نیکل
nickels نیکل
invar نیکل
nickle silver نیکل
nickle نیکل
nickel ore کانه نیکل
nickel plating ابکاری نیکل
nickel alloy الیاژ نیکل
nickel powder گرد نیکل
nickel recovery بازیابی نیکل
garnierite معدن نیکل
garnierite سنگ نیکل
ferro nickel فرو نیکل
nickeliferous حاوی نیکل
nickeliferous نیکل دار
nickle اب نیکل دادن
pig nickel نیکل شمش
nichrome نیکل کروم
nickel steel فولاد نیکل دار
nickel plate اب نیکل دادن گالوانیکی
nicalloy الیاژی از نیکل و اهن
chrome nickl steel فولاد کروم - نیکل
nickel cadmium battery باطری الکتریکی نیکل کادمیوم
kovar الیاژی از اهن نیکل کبالت
nickel silver الیاژی مرکب از مس و روی و نیکل
alumel الیاژی از نیکل و کرم جهت ترموکوپلها
nickels سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
nickel سکه پنج سنتی اب نیکل دادن
deep cycling روشی برای نگهداری باطریهای نیکل- کادمیم
incolen الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
monel الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
platinum metal ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
invar الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
unbalanced cell سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
chromel الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
white gold الیاژی از طلا شبیه به پلاتین که از ترکیب نیکل یا سایرفلزات و طلا بدست می اید
nickel clad sheet ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
h.b. battery باتری ا
battery charging rectifier باتری پر کن
filament battery باتری ا
battery charger باتری پر کن
heater battery باتری ا
h.t. battery باتری ب
b battery باتری ب
c battey باتری سی
battery water اب باتری
storage cell باتری
chargers باتری پر کن
charger باتری پر کن
batteries باتری
battery copper مس باتری
battery باتری
burning rack قاب باتری
edison باتری ادیسن
battery turntable میز باتری
battery vise گیره باتری
floating battery باتری ذخیره
battery box جعبه باتری
cell cover درپوش باتری
battery voltage ولتاژ باتری
impurities in battery ناخالصیهای باتری
dry battery باتری خشک
dry storage battery باتری ژلاتینی
gelatine battery باتری ژلاتینی
gelatine battery باتری خشک
stand by battery باتری یدکی
standby battery باتری اضطراری
starting battery باتری استارت
storage battery باتری انبارهای
storage battery باتری بارشدنی
storage cell پیل باتری
voltaic battery باتری ولتایی
secondary battery باتری بارشدنی
secondary battery پیل باتری
plante cell باتری پلانته
gravity battery باتری وزنی
grid of a battery شبکه باتری
ignition battery باتری استارت
battery jar فرف باتری
lighting battery باتری روشنایی
pillar post of battery ستون باتری
nickel iron battery باتری ادیسن
automobile battery باتری اتومبیل
rechargeable battery باتری بارشدنی
acummulator battery باتری بارشدنی
batterty cover سرپوش باتری
battery cradle کلاف باتری
battery current برق باتری
battery discharger باتری خالی کن
battery electrode الکترود باتری
battery electrolyte الکترولیت باتری
solution of battery الکترولیت باتری
discharger for battery باتری خالی کن
battery syringe سرنگ باتری
battery hold down میانگیردار باتری
air cell a battery باتری رادیو
battery charging rheostat رئوستای باتری پر کن
b. eliminator جانشین باتری ب
battery acid اسید باتری
battery ammeter امپرسنج باتری
alkaline battery باتری قلیایی
battery capacity فرفیت باتری
battery carbon زغال باتری
battery carrier شاسی باتری
battery case جعبه باتری
battery cell پیل باتری
secondary cell پیل باتری
battery charging cable کابل باتری پر کن
battery charging plug دو شاخه باتری پر کن
hold down for batteryseparator میانگیردار باتری
battery insulator عایق باتری
battery oven کوره باتری
battery polarization قطبش باتری
battery mounting پایه باتری
battery liquid مایع باتری
battery liquid الکترولیت باتری
battery plate صفحه باتری
battery paint رنگ باتری
battery filler سرنگ باتری
polarization پلاریزاسیون باتری
sediments درد باتری
battery receiver رادیو باتری
battery terminal قطب باتری
battery insulator میانگیر باتری
sediment درد باتری
battery isolator لایی باتری
isolator for battery plate لایی باتری
battery solution محلول باتری
to charge the battery باتری را بار کردن
discharge خالی کردن باتری
back که یک باتری پشتیبان دارد
universal receiver رادیو برق و باتری
separator میان گیر باتری
shedding of battery plate ریزش صفحه باتری
reversed battery plate صفحه باتری معکوس
plunge battery باتری با الکترد شناور
plate puller انبر صفحه باتری
thin plate battery باتری صفحه نازک
plate press پرس صفحه باتری
plante battery plate صفحه باتری پلانته
train lighting battery باتری روشنایی ترن
twenty four hour charge rate امپر مجاز باتری
porosity of battery plate تخلخل صفحه باتری
backs که یک باتری پشتیبان دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
overfilling of battery سرشار کردن باتری
overdischarge of battery تخلیه فرساینده باتری
battery که یک باتری پشتیبان دارد
ampere hour efficiency of storage batter بازده باتری انبارهای
cutout relay رله باتری پرکن
hardened battery plate صفحه باتری سخت
dry storage battery باتری انبارهای خشک
battery resistance مقدار مقاومت باتری
carbon battery plate صفحه باتری کربنی
closed circuit battery باتری با مدار بسته
battery hydrometer چگالی سنج باتری
cell tester ولت سنج باتری
cementation سیمانی شدن باتری
battery jar spacer لایی فرف باتری
pasted plate صفحه باتری خمیری
faure plate صفحه باتری خمیری
heater battery باتری گرم کننده
battery steamer کوره باتری بخاری
cell connector رابط پیل باتری
battery still دیگ تقطیر باتری
battery connector رابط پیل باتری
lead acid battery باتری سرب- اسید
area of battery plate سطح صفحه باتری
local action تخلیه موضعی باتری
idle voltage of battery ولتاژ هرز باتری
group of battery plates دسته صفحات باتری
permalloy خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
accumulator باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
The battery is dead. باتری خالی شده است.
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
cranking capacity of battery فرفیت راه اندازی باتری
The battery is dead. باتری تمام شده است.
total discharge تخلیه الکتریکی عمیق [در باتری]
replenishing شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
The battery is discharged (emptied). باتری خالی شده است.
glass separator میان گیر شیشهای باتری
replenishes شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
low tension battery باتری فشار ضعیف رادیو
forming of battery plates اماده سازی صفحات باتری
replenish شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
replenished شارژکردن مجدد باتری با الکتریسیته
The engine runs by a battery. این موتور با باتری کار می کند.
cathodes ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathode ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
battery استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
batteries استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
dry cell battery باتری ای که قابل شارژ مجدد نیست مقایسه شودباRechergeable Battery
invisible مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC
luggable کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
The capacity of a battery is typically expressed in milliamp-hours. ظرفیت باتری به طور معمول در میلی آمپر در ساعت بیان می شود.
to jump-start someone's car کمک برای روشن کردن [خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com