Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 135 (7 milliseconds)
English	Persian
malleability	باخاصیت چکش خواری نرمی
Other Matches
usury	تنزیل خواری حرام خواری
alkali	قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
alkalis	قلیا مادهای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق
despicableness	خواری
abasement	خواری
abjection	خواری
contempt	خواری
abjectness	خواری
despicability	خواری
abjectly	به خواری
dbasement	خواری
scatophagy	نجاست خواری
coprophagy	مدفوع خواری
necrophagia	مردار خواری
phagocytosis	یاخته خواری
phagocytosis	بیگانه خواری
phagocytosis	سلول خواری
bribery	رشوه خواری
coprophagia	مدفوع خواری
abasement	خواری طلبی
contemptibility	پستی خواری
cottuptness	رشوه خواری
corruptness	رشوه خواری
bacteriophagy	باکتری خواری
anthropophagy	ادم خواری
mycophagy	سماروغ خواری
binges	شراب خواری
histoloysis	بافت خواری
gombeen	حرام خواری
ignominy	افتضاح خواری
herbivorous	گیاه خواری
malleability	چکش خواری
binge	شراب خواری
speculation	زمین خواری
mycophagy	قارچ خواری
cannibalism	همنوع خواری
khowar	زبان خواری
corruption	رشوه خواری
mallcability	قابلیت چکش خواری
ductility	قابلیت چکش خواری
malleability	خاصیت چکش خواری
forgeable	قابلیت چکش خواری
geophagy	گل خوری زمین خواری
malleability	قابلیت چکش خواری
to kiss the dust	به خواری وپستی تن دادن
Pica [disorder]	هرزه خواری [پزشکی]
anthropophagous	مربوط به ادم خواری
lenity	نرمی
laxly	به نرمی
lubricous	نرمی
lubricity	نرمی
looseness	نرمی
lenience	نرمی
litheness	نرمی
limpness	نرمی
oiliness	نرمی
waxiness	نرمی
unction	نرمی
pliability	نرمی
peachiness	نرمی
pulpiness	نرمی
silkiness	نرمی
sleekness	نرمی
spooniness	نرمی
suavity	نرمی
mushiness	نرمی
milkiness	نرمی
subtilty	نرمی
suppleness	نرمی
tractability	نرمی
mansuetude	نرمی
softly	به نرمی
benignancy	نرمی
ductility	نرمی
downiness	نرمی
limply	به نرمی
gloss	: نرمی
smoothness	نرمی
softness	نرمی
leniency	نرمی
mildly	به نرمی
pliantly	به نرمی
placably	به نرمی
leniently	به نرمی
fineness	نرمی
fluffiness	نرمی
flimsiness	نرمی
flexility	نرمی
doughiness	نرمی
flexibly	به نرمی
smoothly	به نرمی
flagginess	نرمی
flabbiness	نرمی
facileness	نرمی
sweetness	نرمی
mildness	نرمی
bribery	رشوه خواری پاره ستانی
flowed	حرکت به نرمی
reckets	نرمی استخوان
flows	حرکت به نرمی
softening point	نقطه نرمی
reckets	استخوان نرمی
flow	حرکت به نرمی
rickets	نرمی استخوان استخوان نرمی
amenity	نرمی ملایمت
facilely	به نرمی ماهرانه
toughness index	شاخص نرمی
creep ductility	نرمی خزش
osteomalacia	نرمی استخوان
pash	یورش نرمی
mellowness	نرمی رسیدگی
amenities	نرمی ملایمت
plasticity	خمیری نرمی
phagocytize	در اثر بیگانه خواری تحلیل رفتن
fineness modulus	مدول ریزی و نرمی
fineness of lime	نرمی و ریزی اهک
fineness modulus	مدول نرمی و ریزی
plasticity	حالت پلاستیکی نرمی
She has a soft voice	صدای نرمی دارد
ricketiness	دچاری به نرمی استخوان لغزندگی
incorruptibly	با ازادگی رشوه خواری بطور غیر قابل تطمیع
scumble	نرمی حاصله در اثر سایس یامالش
holystone	سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
great dane	نوعی سگ بزرگ وقوی که دارای پوست نرمی است
brie	پنیر نرمی که بوسیله کفک رسیده شده باشد
gibus	کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
muck rack	کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
textile	زیر دست [احساس نرمی یا زبری فرش بدون توجه به طرح و رنگ آن]
genet	جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
corrupted	معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupt	معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupting	معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupts	معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
plasticity	حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com