English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English Persian
genoa بادبان عریض برای مسابقه
Other Matches
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
send sailing مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
yards میله وصل به دکل برای بادبان
yard میله وصل به دکل برای بادبان
battens قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
batten قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
sheets طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
sheet طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
spill wind سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
sailings کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sail کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailed کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
working sails بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
foresail بادبان عمده دگل جلو کشتی بادبان پایین
wand shoot مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
langrage اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langridge اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
traveler میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
langrel اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
running مناسب برای مسابقه دو
telltale نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
laughter مسابقه اسان برای بردن
match point اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
little brown jug مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
race glass دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
free handicap مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
match points اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
inspector داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
preparing تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
to bar somebody from a competition شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
prepare تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
inspectors داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
clutch start روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
guns اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
gun اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
blocked یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
set up اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
block یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
photo finish استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
solocross مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
time fire مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
saving قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
power 0 تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
standard bred اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
stocker اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
experimental free handicap دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
winter book تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
lap money جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
sedans اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
handicaps مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicap مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
sedan اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
fly casting مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
underdistance روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
bracket رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
starting fee مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
walking ring پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
splits زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
broader عریض
widest عریض
broad عریض
wider عریض
broadest عریض
wide عریض
widened عریض کردن
lay by آبراه عریض
widens عریض کردن
extensive پهن عریض
widen عریض کردن
observer گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
autobahn اتوبان جاده عریض
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
colonial siding [روکش کوبی با تخته عریض]
lay by ذخیره کردن ابراه عریض
lay-bys ذخیره کردن ابراه عریض
lay-by ذخیره کردن ابراه عریض
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
match foursome مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
ponying همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
extended defense پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
wide-angle عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide angle عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wild cord تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
fattest قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fatter قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fat قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fats قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
widens پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن
widened پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن
widen پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
inhaul بادبان کش
inhauler بادبان کش
velorum بادبان
sailcloth بادبان
sailings بادبان
sail بادبان
vela بادبان
sailed بادبان
batten pocket بادبان
brail بادبان
mainsail بادبان اصلی
jackstay بادبان بند
gaskets بادبان بند
main sail بادبان اصلی
cut of sail برش بادبان
unfurling بادبان گستردن
foresail بادبان سینه
jigger بادبان کوچک
foot پایین بادبان
gasket بادبان بند
unfurl بادبان گستردن
unfurled بادبان گستردن
to take in a reef بادبان را تو گذاشتن
unfurls بادبان گستردن
halyard ریسمان بادبان
sail area سطح بادبان
fill away بادبان اراستن
catboat قایق تک بادبان
lateen sail بادبان سه گوش
inhauler ریسمان بادبان کش
goosewing دو پهلو بادبان
mizzen sail بادبان پاشنه
reefer بادبان جمع کن
reefers بادبان جمع کن
halliard ریسمان بادبان
to clew up[ a sail بالاکشیدن بادبان
lateen rig بادبان 3 گوشه
topsail بالاترین بادبان
fill away بادبان برافراشتن
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
sail loft جایگاه بادبان سازی
rig بادگل و بادبان اراستن
topsoil بادبان اصلی ناو
afterleech بادبان جلوی قایق
head sail بادبان جلو کشتی
miz واپسین بادبان کشتی
brail up جمع کردن بادبان
flying jib بادبان سه گوش کوچک
furling پیچیدن و بستن بادبان
press of sail or canvas بادبان بفراخور باد
under bare poles با دکل خالی بی بادبان
rigged بادگل و بادبان اراستن
rigs بادگل و بادبان اراستن
ship rigged دارای بادبان مربع
clew گوشه پایین بادبان
luff لبه جلویی بادبان
furl پیچیدن و بستن بادبان
furled پیچیدن و بستن بادبان
mainsail بادبان اصلی کشتی
head sail بادبان جلوی دکل
furls پیچیدن و بستن بادبان
shake-out باز کردن بادبان
set sail بالا بردن بادبان
shake-outs باز کردن بادبان
shake out باز کردن بادبان
airing هوا خوری بادبان
frigates کشتی بادبان دار
tackline طناب بادبان جلو
frigate کشتی بادبان دار
skysail بادبان فوقانی کشتی
atrip مربوط به بادبان برافراشته
windsurfing موج سواری با تخته و بادبان
windsurfers تخته موج سواری با بادبان
booming تیر افقی وصل به بادبان
backs تنظیم بادبان پشت کمان
jibbed بادبان سه گوشه جلوی دکل
lateen sail کشتی دارای بادبان سه گوش
boom تیر افقی وصل به بادبان
spinnaker بادبان 3 گوشه بشکل بالن
sky scraper بادبان سه گوش بسیار بلند
lugger کشتی کوچک با بادبان چارگوش
boomed تیر افقی وصل به بادبان
booms تیر افقی وصل به بادبان
back تنظیم بادبان پشت کمان
jib بادبان سه گوشه جلوی دکل
bend بستن بادبان به تیر دکل
mizzen sail بادبان روی دکل فرعی
gaff headed بادبان چهارضلعی نیازمند به میله
mainsheet طناب حافظ بادبان اصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com