Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
English
Persian
harmattan
بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
Other Matches
Ivory Coast
کرانهی مرکزی و غربی افریقا
st helena
جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
winter quarters
پادگان زمستانی اقامتگاه زمستانی
winter crookneck
کدوی زمستانی کدوی گردن کج زمستانی
riverine
سواحل رودخانه
minorca
مرغ خانگی سواحل مدیترانه
surfbird
مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
thresher
کوسه ماهی درنده سواحل امریکاواروپا
terrapin
لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
terrapins
لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
toyon
درخت راج سفید گل سواحل کالیفرنیا
finback
بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
limulus
خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
auklet
جنسی از پنگوئنهای کوچک سواحل اقیانوس ارام
the dark continent
افریقا
Libya
شمال افریقا
steinbock
اهوی کوچک افریقا
liberian
لیبری اهل در افریقا
guineas
کشور گینه در افریقا
Guinea
کشور گینه در افریقا
steenbok
اهوی کوچک افریقا
short-haul
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short haul
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
hiemal
زمستانی
wintery
زمستانی
winterish
زمستانی
hiberbal
زمستانی
hibernal
زمستانی
hymal
زمستانی
wintry
زمستانی
brumal
زمستانی
brumous
زمستانی
moored
اهل شمال افریقا مسلمان
barbary
کشوران اسلامی شمال افریقا
moor
اهل شمال افریقا مسلمان
moorish
وابسته به اهالی شمال افریقا
moresque
مطابق با سبک مغربیهای افریقا
kaross
پوستین بی استین بومیان افریقا
moors
اهل شمال افریقا مسلمان
stapelia
پادزهر سمی وبدبوی افریقا
balto slavic
شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
hibernaculum
جایگاه زمستانی
jack frost
لولوی زمستانی
winterly
زمستانی بی نشاط
winterization
زمستانی شدن
winterberry
راج زمستانی
winterization
زمستانی کردن
winter solstice
انقلاب زمستانی
zulu
اهل ناتال در جنوب افریقا ناتالی
aardwolf
کفتار بومی جنوب و مشرق افریقا
casbah
محله بومیهای شهرهای شمالی افریقا
hibernate
بخواب زمستانی رفتن
hibernated
بخواب زمستانی رفتن
hibernates
بخواب زمستانی رفتن
winterization
بصورت زمستانی در امدن
winter olympic
بازیهای المپیک زمستانی
hibernaculum
گلخانه گلهای زمستانی
hibernating
بخواب زمستانی رفتن
karroo
قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
karoo
قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
tuque
کلاه بافته پشمی زمستانی
midwinter
چله زمستان انقلاب زمستانی
to weather something in winter
چیزی را در معرض
[ آب و]
هوای زمستانی گذاشتن
storm window
پنجره زمستانی کرکره چوبی بادشکن
snow tire
لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
hottentot
یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
hesperian
غربی
occidental
غربی
westerly
غربی
westernization
غربی شدن
westernized
غربی شدن
westernizes
غربی کردن
wester
طوفان غربی
westwork
بدنه غربی
westernized
غربی کردن
wester
باد غربی
western hemisphere
نیمکره غربی
west country whipping
بست غربی
westernize
غربی کردن
south western
جنوب غربی
westernising
غربی شدن
westernising
غربی کردن
westernize
غربی شدن
westernises
غربی شدن
northwestwards
روبشمال غربی
to lie east and west
شرقی غربی
southwest
بادجنوب غربی
westernises
غربی کردن
westernised
غربی شدن
westernised
غربی کردن
north-western
شمال غربی
westernmost
غربی ترین
northwestern
شمال غربی
NW
شمال غربی
east elevation
نمای غربی
Western Sahara
صحرای غربی
Wild West
ایالتهای غربی
westernizes
غربی شدن
north western
شمال غربی
westernizing
غربی شدن
north westerly
شمال غربی
ind
هند غربی
sou'westers
جنوب غربی
north-westerly
شمال غربی
south-western
جنوب غربی
westerly
باد غربی
westernizing
غربی کردن
Burundi
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
southwestwards
بسوی جنوب غربی
southwestward
بسوی جنوب غربی
Western Samoa
کشور ساموآی غربی
westernising
تمدن غربی را پذیرفتن
westernizing
تمدن غربی را پذیرفتن
turk's capcactus
کاکتوس هند غربی
westernises
تمدن غربی را پذیرفتن
turk'shead
کاکتوس هند غربی
westernised
تمدن غربی را پذیرفتن
southwesterner
اهل جنوب غربی
southwestern
واقع در جنوب غربی
northwester
باد شمال غربی
first world
واقع دراروپای غربی
libecchio
باد جنوب غربی
narthex
ایوان غربی کلیسا
atlantic
دریای محیط غربی
westernize
تمدن غربی را پذیرفتن
libeccio
باد جنوب غربی
westernized
تمدن غربی را پذیرفتن
northwester
طوفان شمال غربی
westernizes
تمدن غربی را پذیرفتن
southwester
باد جنوب غربی
southwest
واقع در جنوب غربی
northwestwards
بطرف شمال غربی
roaring forties
منطقه بادهای غربی
Brontide
نوعی صدا
[صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
somali
کشور سومالی واقع در افریقا اهل سومالی
westerner
غربی وابسته به مغرب یا باختر
Benin
کشور بنین در افریقای غربی
western
غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners
غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerns
غربی وابسته به مغرب یا باختر
southwester
توفان یا تندباد جنوب غربی
jonah crab
خرچنگ بزرگ امریکای غربی
piedmont
ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
GIs
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
New World
نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
GI
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
finlander
اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
Cornish
وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
khowar
زبان رایج درشمال غربی پاکستان
denier
نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
bushbabies
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
troy
شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
Indian style
[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
winters
قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
winter
قشلاق کردن زمستانرا بر گذار کردن زمستانی
granger road
راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
Nahavand
شهر نهاوند
[در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
west lndies
جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
monroe doctrine
سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
rio treaty
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
albanega
[دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
c
سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
western european union
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
Common Market
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
western european union
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
marshall plan
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
south-west
جنوب غربی سوی جنوب باختر
Alhambra
تزئینات الحمرا
[در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.]
northwest
شمال غرب شمال غربی
north west
شمال غرب شمال غربی
north-west
شمال غربی در شمال غرب
south west
جنوب باختر جنوب غربی
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
european unclear a energy agency
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com