English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (7 milliseconds)
English Persian
muscadine باده انگور مشک
Search result with all words
stum شیره انگور باده تازه
Other Matches
bibulous باده دوست باده نوش
the juice of the grape اب انگور
nightshade سگ انگور
grapes انگور
blood of the grape اب انگور
grape انگور
grapy شبیه انگور
rareripe انگور زود رس
vintages انگور چینی
scuppernong انگور مشک
to twitch off grapes انگور چیدن
gooseberry انگور فرنگی
gooseberries انگور فرنگی
grapevine درخت انگور
malvasia نوعی انگور
vintage انگور چینی
grapevines درخت انگور
muscadine انگور مشک
grape stone دانه انگور
muscatel انگور مشک
grape stone هسته انگور
scuppernong شراب انگور مشک
gooseberry bush درخت انگور وحشی
botryoidal شبیه خوشه انگور
viniculture پرورش انگور شراب
aciniform انگور مانند خوشهای
muscatel انگور یاشراب موسکاتل
riesling انگور سفید نواحی راین
winegrower کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
botryoidal دارای شکل خوشه انگور
winepress ماشینی که اب انگور رامیگیرد چرخشت
vintages فصل انگور چینی محصول
vintage فصل انگور چینی محصول
vintage year سال وفور محصول انگور
wines باده
wine باده
the juice of the grape باده
madrono توت فرنگی درختی انگور خرس
grapevine [تزئینی به شکل درخت انگور] [معماری]
madrona توت فرنگی درخت انگور خرس
madrone توت فرنگی درختی انگور خرس
toper باده گسار
menad زن باده گسار
malt worm باده خور
maenad زن باده گسار
wino باده پرست
wineshop باده فروشی
quaffer باده گسار
oenomel باده انگبینی
oenomeeter باده سنج
oenology باده شناسی
oenologist باده شناس
vinosity باده گساری
vinous ماننده باده
vinous flavour مزه باده
rummer جام باده
to drink wine باده نوشیدن
bacchant باده پرست
libertines باده گساروعیاش
libertine باده گساروعیاش
canned مست باده
chalices جام باده
chalice جام باده
benders باده پرستی
bender باده پرستی
bacchvs رب النوع باده
guzzler باده خور
guzzler باده خوار
fox grape انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
Intoxicated with pride . مست باده غرور
puncheon بشکه یاخمره باده
wine bibber باده نوش میگسار
bacchanalia جشن باده گساری
bacchantic وابسته به باده گساری
bacchus رب النوع شراب و باده
sherry cobbler باده سفیداشپانی بالیمووقندوغیره
tokay انگور سفید یا ارغوانی بیضی شراب شیرین مجارستان
viticulture صنعت شرابسازی زراعت انگور برای تهبیه شراب
pledged باده نوشی بسلامتی کسی
magnums بطری که دو باده در ان جای گیرد
pledges باده نوشی بسلامتی کسی
pledge بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledged بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledge باده نوشی بسلامتی کسی
magnum بطری که دو باده در ان جای گیرد
pledges بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledging باده نوشی بسلامتی کسی
pledging بسلامتی کسی باده نوشیدن
toasts باده نوشی بسلامتی کسی
sangaree باده قرمز ادویه زده
bacchanal الههء باده وباده پرستی
toasting باده نوشی بسلامتی کسی
barkeep باده فروش صاحب میکده
barkeeper باده فروش صاحب میکده
greybeard کوزه سنگی برای باده
toasted باده نوشی بسلامتی کسی
toast باده نوشی بسلامتی کسی
Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb> روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
thyrsus نیزهای که سر ان میوه کاج ویا شاخه انگور نصب شده
bacchanalian وابسته به جشن باده گساری و شادمانی
cellaret گنجهای که شیشههای باده دران میگذارند
supernaculum باده خوشگوارکه سزاوار تاته نوشیدن است
lachryma christi باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
wine cooper کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
poms یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
pom یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
ithyphallic وابسته بصورت ذکر که درجشنهای BACCHUSدارگونه باده دست گرفته می بردند
meander border [طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
wine does not a with me شراب بمن نمیسازد باده بمن سازگار نیست
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com