English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (1 milliseconds)
English Persian
wine bibber باده نوش میگسار
Other Matches
bibulous باده دوست باده نوش
carouser میگسار
tippler میگسار
bibulous میگسار
wassailer میگسار
bibber میگسار
swizzler میگسار
dram drinker میگسار
bibacious میگسار
bacchant میگسار
crapulous میگسار
malt worm میگسار
toper میگسار
guzzler میگسار
bacchante زن عیاش و میگسار
bacchanal میگسار وباده پرست
wine باده
the juice of the grape باده
wines باده
guzzler باده خوار
menad زن باده گسار
bacchvs رب النوع باده
oenomel باده انگبینی
malt worm باده خور
oenomeeter باده سنج
maenad زن باده گسار
oenologist باده شناس
guzzler باده خور
oenology باده شناسی
quaffer باده گسار
bacchant باده پرست
benders باده پرستی
bender باده پرستی
vinosity باده گساری
vinous ماننده باده
vinous flavour مزه باده
wineshop باده فروشی
wino باده پرست
toper باده گسار
to drink wine باده نوشیدن
rummer جام باده
chalices جام باده
libertines باده گساروعیاش
libertine باده گساروعیاش
canned مست باده
chalice جام باده
sherry cobbler باده سفیداشپانی بالیمووقندوغیره
puncheon بشکه یاخمره باده
muscadine باده انگور مشک
Intoxicated with pride . مست باده غرور
bacchanalia جشن باده گساری
bacchus رب النوع شراب و باده
bacchantic وابسته به باده گساری
pledging باده نوشی بسلامتی کسی
pledges بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledges باده نوشی بسلامتی کسی
pledged بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledged باده نوشی بسلامتی کسی
pledge بسلامتی کسی باده نوشیدن
stum شیره انگور باده تازه
pledge باده نوشی بسلامتی کسی
magnums بطری که دو باده در ان جای گیرد
magnum بطری که دو باده در ان جای گیرد
pledging بسلامتی کسی باده نوشیدن
toast باده نوشی بسلامتی کسی
toasted باده نوشی بسلامتی کسی
toasting باده نوشی بسلامتی کسی
toasts باده نوشی بسلامتی کسی
greybeard کوزه سنگی برای باده
barkeeper باده فروش صاحب میکده
bacchanal الههء باده وباده پرستی
barkeep باده فروش صاحب میکده
sangaree باده قرمز ادویه زده
cellaret گنجهای که شیشههای باده دران میگذارند
bacchanalian وابسته به جشن باده گساری و شادمانی
wine cooper کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
supernaculum باده خوشگوارکه سزاوار تاته نوشیدن است
lachryma christi باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
pom یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
poms یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
ithyphallic وابسته بصورت ذکر که درجشنهای BACCHUSدارگونه باده دست گرفته می بردند
wine does not a with me شراب بمن نمیسازد باده بمن سازگار نیست
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com