Dictiornary-Farsi | باده گساری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 70 (5 milliseconds)

English	Persian
vinosity	باده گساری


Search result with all words

bacchanalian	وابسته به جشن باده گساری و شادمانی
bacchanalia	جشن باده گساری
bacchantic	وابسته به باده گساری
Other Matches

bibulous	باده دوست باده نوش
incessant drinking	پیوسته گساری
the juice of the grape	باده
wine	باده
wines	باده
menad	زن باده گسار
canned	مست باده
libertine	باده گساروعیاش
libertines	باده گساروعیاش
oenomeeter	باده سنج
guzzler	باده خوار
bacchant	باده پرست
guzzler	باده خور
maenad	زن باده گسار
bacchvs	رب النوع باده
oenologist	باده شناس
malt worm	باده خور
oenology	باده شناسی
chalices	جام باده
wino	باده پرست
wineshop	باده فروشی
vinous flavour	مزه باده
vinous	ماننده باده
toper	باده گسار
to drink wine	باده نوشیدن
bender	باده پرستی
benders	باده پرستی
rummer	جام باده
quaffer	باده گسار
oenomel	باده انگبینی
chalice	جام باده
puncheon	بشکه یاخمره باده
Intoxicated with pride .	مست باده غرور
sherry cobbler	باده سفیداشپانی بالیمووقندوغیره
muscadine	باده انگور مشک
wine bibber	باده نوش میگسار
bacchus	رب النوع شراب و باده
toasting	باده نوشی بسلامتی کسی
stum	شیره انگور باده تازه
magnums	بطری که دو باده در ان جای گیرد
pledging	باده نوشی بسلامتی کسی
pledges	باده نوشی بسلامتی کسی
pledged	بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledged	باده نوشی بسلامتی کسی
pledge	بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledges	بسلامتی کسی باده نوشیدن
pledging	بسلامتی کسی باده نوشیدن
sangaree	باده قرمز ادویه زده
toast	باده نوشی بسلامتی کسی
barkeeper	باده فروش صاحب میکده
greybeard	کوزه سنگی برای باده
barkeep	باده فروش صاحب میکده
bacchanal	الههء باده وباده پرستی
toasts	باده نوشی بسلامتی کسی
magnum	بطری که دو باده در ان جای گیرد
toasted	باده نوشی بسلامتی کسی
pledge	باده نوشی بسلامتی کسی
cellaret	گنجهای که شیشههای باده دران میگذارند
wine cooper	کسیکه کارش جادادن یافروختن باده است
supernaculum	باده خوشگوارکه سزاوار تاته نوشیدن است
lachryma christi	باده سرخ و شیرینی که درجنوب درست می کنند
pom	یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
poms	یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
ithyphallic	وابسته بصورت ذکر که درجشنهای BACCHUSدارگونه باده دست گرفته می بردند
wine does not a with me	شراب بمن نمیسازد باده بمن سازگار نیست
wine seller	میفروش باده فروش شراب فروش خمار