Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (7 milliseconds)
English
Persian
foehn
باد خشک وگرم دامنه کوه
Other Matches
machine wash in hot water at a normal setting
شستشوباماشیندرآبنرم وگرم
subalpine
ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
To know the vicessetudes ( up and downs ) of life .
سرد وگرم روزگار را چشیدن
foot
دامنه
hillsides
دامنه
hillside
دامنه
mountainsides
دامنه
mountainside
دامنه
talus
دامنه
tails
دامنه
tailed
دامنه
tail
دامنه
skirt
دامنه
skirted
دامنه
brae
دامنه
amplitude
دامنه
skirts
دامنه
magnitude
دامنه
range
دامنه
slope
دامنه
scope
دامنه
slopes
دامنه
sloped
دامنه
ranged
دامنه
ranges
دامنه
tropic range
دامنه استوایی
one tailed test
ازمون یک دامنه
tooth flank
دامنه دندانه
total amplitude of oscillation
دامنه کل نوسان
midrange
میان دامنه
maximum amplitude
دامنه حداکثر
interval confidence
دامنه اطمینان
impluse amplitude
دامنه ایمپولز
range format
قالب دامنه
hill side
دامنه تپه
frequency response
خم دامنه- بسامد
f.of mountain
دامنه کوه
double amplitude
دامنه دوبل
talus meterial
واریزه دامنه
two tailed test
ازمون دو دامنه
range of stress
دامنه تنش
response amplitude
دامنه پاسخ
range of motion
دامنه حرکت
restriction of range
محدودیت دامنه
vibration amplitude
دامنه ارتعاش
range name
نام دامنه
wave amplitude
دامنه موج
talus
دامنه تالیوز
range expression
عبارت دامنه
talus
دامنه سنگلاخی
pulse amplitude
دامنه تپش
discriminating range
دامنه افتراق
flank
دامنه جناح
tolerance
دامنه تغییرات
amplitude of vibration
دامنه ارتعاش
amplitude of oscillation
دامنه نوسان
tolerances
دامنه تغییرات
range
دامنه تغییرات
amplitude modulation
مدولاسیون دامنه
amplitude
دامنه بزرگی
ranged
دامنه تغییرات
ranges
دامنه تغییرات
hillsides
دامنه کوه
hillside
دامنه کوه
feet
پایین دامنه
am
مدولاسیون دامنه
audibility range
دامنه شنودپذیری
combe
دامنه تپه
range
دامنه
[ریاضی]
colluvial
دامنه کوهی
criteria range
دامنه ملاک
class interval
دامنه طبقه
scope
دامنه رسیدگی
flanking
دامنه جناح
audio frequency
دامنه شنودپذیری
flanked
دامنه جناح
tidal range
دامنه جذر و مد دریایی
lift
بالارو دامنه بالابری
lifted
بالارو دامنه بالابری
lifting
بالارو دامنه بالابری
lifts
بالارو دامنه بالابری
domain of definition
دامنه تعریف
[ریاضی]
The matter assumed significant proportions.
دامنه کار با لاگرفت
domain of a function
دامنه یک تابع
[ریاضی]
skirting armor
زره دامنه تانک
modular range
دامنه تغییرات مدول
magnitude of alternating current
دامنه جریان متناوب
impluse amplitude
دامنه ضربه جریان
purview
دامنه شمول قانون
foothill
تپه دامنه کوه
double apron fence
سیم خاردار دو دامنه
cylinder skirt
حاشیه یا دامنه سیلندر
interquartile range
دامنه میان چالاکی
semi interquartile range
دامنه نیمه چارکی
foot hill
تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
sidehill
واقع در کنار تپه دامنه
neap range
دامنه نوسان جزر و مدضعیف
skirts
دامنه کوه حومه شهر
ridges
پشته تپههای دامنه کوه
skirt
دامنه کوه حومه شهر
ridge
پشته تپههای دامنه کوه
skirted
دامنه کوه حومه شهر
damping factor
نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
cove
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
daily range of soil temperature
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
coves
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
infrasound
صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
stepping
قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
step
قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
fumarole
شکاف دامنه اتش فشان که از ان دود وبخارمتصاعد است
hook's law
تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
wave trough
نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
omni axial nozzle
نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
freeware
نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
continuous wave
امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
wobbulator
تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
spring tide
جذر و مد با دامنه زیاد حداکثر جذر و مد نهایی دریایی
lithosol
خاک کم عمق دامنه کوه ودشت که مرکب از سنگریزه وسنگهای نیمه خاک شده میباشد
slope of cutting
دامنه برش یا سینه برش شیروانی کند
damped wave
موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
slope of bankment
دامنه خاکریز یا سینه خاکریز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com