English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
railhead depot بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
Other Matches
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
terminal service company گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
military platform سکوی نظامی
the taxis are on their rank اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
depots بارانداز
wharves بارانداز
quays بارانداز
dockside بارانداز
wharfs بارانداز
quay بارانداز
jetties :بارانداز
jetty :بارانداز
depot بارانداز
docked بارانداز
dock بارانداز
docks بارانداز
wharf بارانداز
free docks تحویل در بارانداز
hard stand بارانداز هوایی
quay wall دیوار بارانداز
docker کارگر بارانداز
dockers کارگر بارانداز
terminal operations عملیات بارانداز
exq تحویل در بارانداز
dock yard محوطه بارانداز
beach master رئیس بارانداز
discharge capacity فرفیت تخلیه بارانداز
beach unit یکان تهیه بارانداز
quayside زمین اطراف بارانداز
alternate water terminal بارانداز ابی موقت
aerial port squadron گردان بارانداز هوایی
dock warrant رسید انبار بارانداز
sea island terminal بارانداز داخل دریا
ex quay تحویل در بارانداز مقصد
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
rear waistlock and side sweep درو با مایه سالتو و بارانداز
aerial port squadron گردان عملیات بارانداز هوایی
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
yardmaster رئیس محوطه بارانداز راه اهن
navigation head بارانداز کنار اسکله دریایی محل مبادله بار کشتیها دراسکله
hard stand بارانداز داخل فرودگاه محل پارک اسفالت شده برای خودروها
back berm سکوی پایه
artillery mount سکوی توپخانه
median سکوی میانی
seat سکوی استقرار
cavalier سکوی نگهبانی
quay سکوی بارگیری
median سکوی وسط
shelf سکوی کوهستانی
artillery mount سکوی نصب
bema سکوی خطابه
quays سکوی بارگیری
bench سکوی کوهستانی
loading site سکوی بارگیری
loading rack سکوی بارگیری
launcher سکوی پرتاب
jumping hill سکوی پرش
platforms سکوی شیرجه
platform سکوی شیرجه
pedestals سکوی تیر
pallet سکوی بار
pallets سکوی بار
seats سکوی استقرار
boarded سکوی شیرجه
seated سکوی استقرار
benches سکوی کوهستانی
board سکوی شیرجه
pedestal سکوی اتش
testing stand سکوی ازمایش
pedestals سکوی اتش
soft missile base سکوی بی حفاظ
decks سکوی موتور
stanchion سکوی استقرار
starting block سکوی شروع
staging سکوی کار
decked سکوی موتور
flight platform سکوی پرواز
deck سکوی موتور
pedestal سکوی تیر
berm سکوی شیب بر
projectile flat سکوی گلوله
entablement سکوی مجسمه
starting platform سکوی شروع
platform 3 سکوی شماره 3
central reserve سکوی وسط
central reserve سکوی میانی
channelising island سکوی جداساز
high board سکوی شیرجه 3 متری
deck سکوی جلوی تانک
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
pad سکوی پرتاب رسانگر
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
inside berm سکوی شیببر درونی
launching site سکوی پرتاب موشک
channelising island سکوی هدایت کننده
blast برخاستن از سکوی پرتاب
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
low board سکوی یک متری شیرجه
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
decks سکوی جلوی تانک
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
railhead سکوی راه اهن
thwarts سکوی نشیمن قایق
pads سکوی پرتاب رسانگر
ambon میز [سکوی] خطابه
railway end پل سکوی راه اهن
bema سکوی وعظ درکلیسا
ambo میز [سکوی] خطابه
decked سکوی جلوی تانک
launching pad سکوی پرتاب موشک
launching pads سکوی پرتاب موشک
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
hard base سکوی پرتاب مستحکم
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
platform سکوی ایستگاه راه آهن
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
batteries گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
bearing یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
wishbones پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
wishbone پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
abat-voix [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
terminal port بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
service نظامی
martial نظامی
mil نظامی
martin نظامی
warlike نظامی
soldier نظامی
fort دژ نظامی
military نظامی
serviced نظامی
soldiers نظامی
throughput capacity فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
court material دادگاه نظامی
military training اموزش نظامی
defense information اطلاعات نظامی
dressing parade مشق نظامی
detention barrack بازداشتگاه نظامی
court martiall شورای نظامی
articles of war قانون نظامی
army staff ستاد نظامی
army attache وابسته نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com