English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
English Persian
endless sling باربردار دایرهای
Other Matches
two leg sling باربردار دوبندی
single sling باربردار یک بندی
jack باربردار قلاب گوشی
jacks باربردار قلاب گوشی
circular scanning مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
lifting megnet اهنربای بلندکننده بار اهنربای باربردار
gyrated دایرهای
gyrate دایرهای
gyrates دایرهای
circular دایرهای
cyclic دایرهای
circulars دایرهای
gyrating دایرهای
circular flow جریان دایرهای
circular arch طاق دایرهای
circuit training تمرین دایرهای
circular list لیست دایرهای
circular motion حرکت دایرهای
hoop stress تنش دایرهای
circular velocity سرعت دایرهای
circumferential stress خستگی دایرهای
circle graph نمودار دایرهای
circular دایرهای شکل
circulars دایرهای شکل
polycyclic چند دایرهای
rotary motion حرکت دایرهای
semi circular نیم دایرهای
shiko dachi ایستادن دایرهای
circular shift تغییر مکان دایرهای
molinello ضربه دایرهای به سر در سابر
circular casing pump تلمبه پا بده دایرهای
heyland diagram دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
circle eight چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
eye شکاف درجه دایرهای شکل
eyeing شکاف درجه دایرهای شکل
eyes شکاف درجه دایرهای شکل
circular mil مساحت دایرهای به قطر یک میل
ring sight شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
eying شکاف درجه دایرهای شکل
rupturing شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
circle of influence دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
rupture شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ruptures شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
dartboard صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboards صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
circular probable error دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
volte حرکت اسب درگام برداشتن دایرهای بقطر 6متر
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
annulus دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
circle of position دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
bulb angle جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
collector ring منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
effectiveness clock دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
wheel satellite ماهوارهای که بصورت دایرهای ساخته شده و معمولابرای پایداری وضعیت یا واردساختن گرانش ساختگی به سرنشینان دوران میکند
buttoning شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
buttoned شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
epicycle دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com