English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
loose cargo باربسته بندی نشده
Other Matches
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
ungrouped گروه بندی نشده
unclassified طبقه بندی نشده
non scheduled زمان بندی نشده
bulk cargo کالای بسته بندی نشده
unscourced wool پشم درجه بندی نشده
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
galley نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
galley proof نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
general store فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
incomplete انجام نشده پر نشده
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording جمله بندی کلمه بندی
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unbowed خم نشده
uncharged پر نشده
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
virgins استفاده نشده
unaudited <adj.> تست نشده
unread خوانده نشده
unevaluated <adj.> تست نشده
untested <adj.> آزمایش نشده
in sheets صحافی نشده
in quires صحافی نشده
undyed <adj.> رنگرزی نشده
unexamined <adj.> تست نشده
virgin استفاده نشده
unbleached <adj.> سفیدگری نشده
vacant اشغال نشده
unchecked <adj.> آزمایش نشده
inedited منتشر نشده
unchecked <adj.> بازرسی نشده
unaudited <adj.> بازرسی نشده
increate افریده نشده
undeterred <adj.> منصرف نشده
untested <adj.> تست نشده
uninspected <adj.> تست نشده
unexamined <adj.> کنترل نشده
uninspected <adj.> کنترل نشده
unaudited <adj.> بررسی نشده
unchecked <adj.> بررسی نشده
unaudited <adj.> تایید نشده
untested <adj.> تایید نشده
uninspected <adj.> تایید نشده
untested <adj.> کنترل نشده
unexamined <adj.> تایید نشده
unevaluated <adj.> تایید نشده
unevaluated <adj.> کنترل نشده
unchecked <adj.> کنترل نشده
unaudited <adj.> آزمایش نشده
untested <adj.> بررسی نشده
unevaluated <adj.> آزمایش نشده
unexamined <adj.> آزمایش نشده
uninspected <adj.> بررسی نشده
unexamined <adj.> بررسی نشده
uncounted شمرده نشده
uninspected <adj.> آزمایش نشده
imperforate منگنه نشده
unevaluated <adj.> بررسی نشده
unaudited <adj.> کنترل نشده
unchecked <adj.> تایید نشده
inedited چاپ نشده
undeeded در سندقید نشده
unset ثابت نشده
unshod نعل نشده
unsight دیده نشده
unsocialized اجتماعی نشده
unstudied مطالعه نشده
unthickened تغلیظ نشده
unwashed شسته نشده
unworn کهنه نشده
uncoditioned قطعی نشده
unworn استعمال نشده
unbowed سر کوب نشده
unbacked رام نشده
unaccomplished انجام نشده
unaccommodated فراهم نشده
unsaved پس انداز نشده
unsaturated اشباع نشده
unsaturate اشباع نشده
undefined تعریف نشده
undirected هدایت نشده
undisiplined تربیت نشده
unexploded منفجر نشده
uncleared ترخیص نشده
uncircumcised ختنه نشده
unleached سفید نشده
unlicked لیسیده نشده
unsought کاوش نشده
unspotted ننگین نشده
unnormalized هنجار نشده
unpremediated تصور نشده
uncoditioned شرط نشده
the date was not specified نشده بود
tenantless اشغال نشده
unpolished پرداخت نشده
non switched line خط گزینه نشده
uninspected <adj.> بازرسی نشده
unsettled تصفیه نشده
unbroken رام نشده
uncharted اکتشاف نشده
non-registered [not registered] <adj.> ثبت نشده
unmitigated کاسته نشده
unoccupied اشغال نشده
intemerate بی ناموس نشده
innascible زایده نشده
Before it is too late. While there is stI'll time. تا دیر نشده
unreconstructed بازسازی نشده
unquestioned بحث نشده
wound less زخمی نشده
unfinished تمام نشده
roughdry اطو نشده
opens واریز نشده
opened واریز نشده
open واریز نشده
unconnected وصل نشده
unearned کسب نشده
unguarded حراست نشده
unguarded حساب نشده
unpublished چاپ نشده
unpublished نشر نشده
unquestioned استنتاق نشده
unquestioned بررسی نشده
inextinct نیست نشده
unalloyed الیاژ نشده
unchanged عوض نشده
inviolate نقض نشده
unverified <adj.> امتحان نشده
unissued <adj.> توزیع نشده
unsung سروده نشده
unabridged کوتاه نشده
unsung ستایش نشده
unsung خوانده نشده
outstandingly پرداخت نشده
outstandingly تصفیه نشده
outstanding وصول نشده
unverified <adj.> ممیزی نشده
undetected کشف نشده
outstanding تصفیه نشده
outstanding پرداخت نشده
uncontrolled کنترل نشده
unverified <adj.> ارزیابی نشده
uncontrolled مهار نشده
outstandingly واریز نشده
outstandingly وصول نشده
unabridged تلخیص نشده
unverified <adj.> بررسی نشده
uncut از هم جدا نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com