Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English
Persian
bill of loading
بارنامه کشتی
Search result with all words
cargo documentation
بارنامههای کشتی بارنامه کردن
on board bill of exchange
بارنامه روی کشتی
Other Matches
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
way bill
بارنامه
waybill
بارنامه
manifests
بارنامه
manifesting
بارنامه
manifested
بارنامه
manifest
بارنامه
road bill
بارنامه
consignment note
بارنامه
blading
بارنامه
bill of lading
بارنامه
b/l
بارنامه
clean bill of lading
بارنامه بی نقض
combined bill of laning
بارنامه مرکب
clean bill of lading
بارنامه ساده
clean bill of lading
بارنامه تمیز
clean bill of lading
بارنامه بی نقص
clean bill of exchange
بارنامه بی نقص
ocean manifest
بارنامه دریایی
claused bill og exchange
بارنامه مشروط
supply manifest
بارنامه امادی
short form bill of exchange
بارنامه ملخص
through bill of exchange
بارنامه سراسری
through bill of lading
بارنامه سراسری
way bill
بارنامه دریایی
dirty bill od lading
بارنامه مغشوش
foul bill of lading
بارنامه نادرست
dirty bill od lading
بارنامه مشروط
foul bill of lading
بارنامه مشروط
flight manifest
بارنامه هواپیما
way bill
بارنامه راه اهن
found shipment
بار بدون بارنامه
supply manifest
بارنامه اقلام تدارکاتی
clean bill of lading
بارنامه بدون قیدوشرط
airway bill
بارنامه حمل هوایی
railway bill of lading
بارنامه راه اهن
house airway bill
بارنامه داخلی هوایی
reconsignment
تجدید بارنامه کردن
awb
بارنامه حمل هوایی
combined bill of laning
بارنامه حمل مرکب
inland waterway bill of lading
بارنامه ابراه داخلی
air bill
بارنامه محموله هوایی
fiata combined transport bill of lading
بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
contract shipment number
شماره بارنامه کالای ارسالی
ocean manifest
بارنامه حمل کالای دریایی
found shipment
کالای بدون بارنامه یا رسید
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
contract shipment number
شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
reconsignment
تنظیم مجدد بارنامه برای تحویل
flight manifest
بارنامه پرواز یا لیست مسافرین هواپیما
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
freight release
بارنامه بمنظور اعلام دریافت هزینه حمل
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
fbl
lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats
کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
constructive receipt billing
ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
hatch list
لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
prows
کشتی عرشه کشتی
prow
کشتی عرشه کشتی
keelage
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
light ship
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
military impedimenta
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
skeg
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
flat
پل کشتی
foreship
سر کشتی
carinae
کشتی
flattest
پل کشتی
bilge
اب ته کشتی
carina
کشتی
on the water
در کشتی
sail ho!
کشتی !کشتی !
hulks
کشتی
hulk
کشتی
board
کشتی
on the sea
در کشتی
boarded
کشتی
on shipboard
در کشتی
by water
با کشتی
ship haven
یک کش کشتی
on board a ship
در کشتی
puppis
کشتی دم
bottom
کشتی
decks
پل کشتی
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight
کشتی مس
vessel
کشتی
collier
کشتی
deck
پل کشتی
afloat
در کشتی
ark
کشتی
decked
پل کشتی
vessels
کشتی
bottoms
کشتی
wrestling
کشتی
ships
کشتی
argo
کشتی
ship
کشتی
catch
کشتی کج
aft
در پس کشتی
cockswain
پیشکارکارکنان کشتی
cuddy
اطاقک کشتی
lading
بار کشتی
shipwrecked
کشتی شکستگی
combatant vessel
کشتی جنگی
commercial marine
کشتی تجاری
cook house
اشپزخانه کشتی
wrestling
کشتی گیری
shipwreck
کشتی شکستگی
shipwrecks
کشتی شکستگی
commondo ship
کشتی نیروبر
coxswain
مباشر کشتی
cutwater
دماغه کشتی
deadman
مهاربند کشتی
bosun
افسر کشتی
bos'n
افسر کشتی
bo's'n
افسر کشتی
bulkheads
تیغه در کشتی
bulkhead
تیغه در کشتی
tonnage
فرفیت کشتی
ferry boat
کشتی گذاره
bill of loading
جواز کشتی
bosuns
افسر کشتی
dressing ship
تزیین کشتی
deck gang
ملوان پل کشتی
deck plan
صفحه پل کشتی
deck plan
افق پل کشتی
deck seamanship
ملوان پل کشتی
exs
تحویل از کشتی
tricks
فن و بندهای کشتی
fob
تحویل کشتی
doutful category
کشتی مشکوک
fire ship
کشتی اتش زن
coal whipper
زغال کش کشتی
argosy
کشتی تجاری
caboose
اشپزخانه کشتی
aeroboat
کشتی طیار
navy
کشتی جنگی
cargo boat
کشتی بارکش
cargo boat
کشتی باری
naval
وابسته به کشتی
aboard
روی کشتی
galley
اشپزخانه کشتی
boats
کشتی کوچک
navies
کشتی جنگی
boat
کشتی کوچک
aerographer
هواشناسی کشتی
affreightment
اجاره کشتی
afterdeck
عقب کشتی
at the fore
در جلوی کشتی
auxiliary ship
کشتی تدارکاتی
argosy
کشتی بزرگ
bige water
گنداب کشتی
bilge water
گنداب کشتی
aport
بطرف چپ کشتی
bill of lading
ستمی کشتی
amidships
درمیان کشتی
amid ships
درمیان کشتی
alee
پناهگاه کشتی
air ship
کشتی هوایی
cargo liner
کشتی باری
cargo ship
کشتی باری
sterns
عقب کشتی
battleships
کشتی جنگی
battleship
کشتی جنگی
wrecks
کشتی شکستگی
wrecking
کشتی شکستگی
wreck
کشتی شکستگی
caulker
درزگیر کشتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com