Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
over freight
بار بیش از اندازه هوایی یابار ارسالی زیاد از حد
Other Matches
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
biblical proportions
به اندازه بسیار زیاد
[بزرگ]
sky
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
skies
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
air signal
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
arbalest
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
arbalist
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
overwind
بیش از اندازه کوک کردن زیاد پیچیدن
photogrammetry
مبحث اندازه گیری ومساحی ازروی عکسهای هوایی
computed air release point
نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
high airburst
ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
braced
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
photo distance
مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
high oblique
عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
paired registers
دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
rug names
اسامی فرش
[بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
fly through
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air suprmacy
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
I didnt get much sleep.
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
airs
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
aired
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
ماتریل هوایی وسایل هوایی
air
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
to hold somebody in great respect
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
channel airlift
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
gauged
اندازه اندازه گیر
gauges
اندازه اندازه گیر
gauge
اندازه اندازه گیر
remittances
وجه ارسالی
remittance
وجه ارسالی
shipment
[American]
کالای ارسالی
consignment
کالای ارسالی
delivery
کالای ارسالی
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
mail
نامههای ارسالی یا دریافتی
consignee
گیرنده کالای ارسالی
consignment
محموله کالای ارسالی
consignments
محموله کالای ارسالی
mails
نامههای ارسالی یا دریافتی
ship ton
وزن کالای ارسالی با کشتی به تن
contract shipment number
شماره بارنامه کالای ارسالی
end
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
dockets
فهرست محتوی بسته ارسالی
docketing
فهرست محتوی بسته ارسالی
docketed
فهرست محتوی بسته ارسالی
carriers
داده ارسالی موج مانند
docket
فهرست محتوی بسته ارسالی
burst
ترتیب مختصری از سیگنالهای ارسالی
bursts
ترتیب مختصری از سیگنالهای ارسالی
carrier
داده ارسالی موج مانند
impluse sending key
تکمه ارسالی ضربه جریان
ends
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
ended
کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
marks
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
operating signal
چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
inputted
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
paralleling
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
input
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
paralleled
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallels
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallelled
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
mark
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
parallelling
داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk number
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
modulating
تغییر موج ارسالی برای حمل داده
modulating
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
read in
ارسالی داده از منبع خارجی به کامپیوتر اصلی
modulates
تغییر موج ارسالی برای حمل داده
modulate
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
basic
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
horizontal
روش تشخیص خطا برای داده ارسالی
active homing guidance
هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
modulate
تغییر موج ارسالی برای حمل داده
service
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
serviced
بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
sync
حرف ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
basics
کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
shipment
ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
modulates
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
shipments
ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
echo
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoed
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
parameters
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
echoes
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
procedure sign
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
echoing
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
parameter
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
sync
بیت ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
air position
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
level
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
signalled
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
source
نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه
write
وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
mark
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
signal
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
attenuation
اختلاف بین توان ارسالی و دریافتی بر حسب دسی بل
reversed
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
leveled
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levels
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
reverse
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
pseudo digital
تولید شده توسط مودم و ارسالی روی خط وط تلفن
marks
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
levelled
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
writes
وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
reverses
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reversing
سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
condition
اضافه کردن داده ارسالی پس از برخورد با مجموعه پارامترها
surcharge
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
shifts
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
envelopes
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
word
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
handshaking
سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال
rates
مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com