Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
air frieghting |
بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی |
|
|
Other Matches |
|
air ground operations |
عملیات مشترک زمینی وهوایی |
air ground section |
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی |
air ground system |
سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی |
code panel |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
tactical air operation |
عملیات تاکتیکی هوایی |
army component |
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی |
chief army censor |
افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی |
air force component |
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات |
tactical air |
نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی |
tactical air control center |
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی |
air ground liaison code |
کدهای ارتباطی زمینی وهوایی |
armed forces |
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی |
airhead operations |
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی |
tactical concept |
تدبیر عملیات تاکتیکی |
tactical plan |
طرح عملیات تاکتیکی |
tactical operation center |
مرکز عملیات تاکتیکی |
joint |
نیروهای مشترک عملیات مشترک |
tactical air force |
نیروی هوایی تاکتیکی |
tactical air observer |
دیدبان تاکتیکی هوایی |
tactical airlift |
ترابری تاکتیکی هوایی |
tactical air commander |
فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی |
tactical air navigation |
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی |
tactical airlift |
حمل و نقل تاکتیکی هوایی |
farmgate type operations |
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی |
air tropping |
ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل |
air policing |
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح |
tactical air command center |
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی |
counter air operations |
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن |
counter air |
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن |
air interdiction |
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی |
spoofer |
در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند |
army operations center |
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش |
aerospace projection operations |
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی |
joint amphibious operations |
عملیات مشترک اب خاکی |
photogrammetry |
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی |
land control operation |
عملیات تصرف اماجهای زمینی |
army in the field |
نیروی زمینی درصحنه عملیات |
theater army |
نیروی زمینی صحنه عملیات |
air-sea rescue |
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی |
air sea rescue |
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی |
army personnel system |
سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی |
army personnel center |
مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی |
tactical air controler |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
joint operations |
عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش |
base complex |
مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره |
navy component |
نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات |
joint petroleum office |
دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات |
tactical formation |
یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی |
air operations |
عملیات هوایی |
airmobile operations |
عملیات متحرک هوایی |
air offensive |
عملیات افندی هوایی |
air transport operation |
عملیات ترابری هوایی |
air area operations |
عملیات منطقه هوایی |
aerial port squadron |
گردان عملیات بارانداز هوایی |
aerospace |
فضای هوایی بالای منطقه عملیات |
air facility |
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی |
air force component |
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات |
air inst alations |
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی |
break off |
فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی |
air defense artillery controller |
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی |
intruder operation |
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه |
component forces |
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک |
air force personnel with the army |
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی |
task force |
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی |
task forces |
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی |
counterflak |
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی |
way point |
ایستگاههای هوایی ایستگاههای اصلی عملیات هوانوردی |
unhealthiness |
بداب وهوایی |
harassing |
عملیان ایذایی عملیات ایذایی هوایی |
air and naval gunfire |
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی |
ground liaison |
گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی |
bunged |
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی |
bung |
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی |
bunging |
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی |
bungs |
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی |
goldie lock |
فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است |
joint venture |
سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک |
common divisor |
مقسوم علیه مشترک بخشیاب مشترک |
unit emplaning |
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود |
subscriber |
مشترک روزنامه وغیره مشترک |
subscribers |
مشترک روزنامه وغیره مشترک |
airlift service |
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی |
army landing forces |
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل |
army commander |
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی |
buffered computer |
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد |
anticrop operations |
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی |
cooperative scorer |
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک |
telling |
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی |
holiday |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
holidays |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
antiair warfare |
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن |
restrictive fire plan |
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی |
pounce |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
line chief |
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند |
i stay |
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود |
pounces |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounced |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pouncing |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
tactically |
تاکتیکی |
tactical |
تاکتیکی |
air delivery container |
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی |
broadcast controlled air interception |
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند |
air sentinel |
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی |
steers |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steered |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steer |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
tactical command |
فرماندهی تاکتیکی |
action information center |
مرکزاطلاعات تاکتیکی |
tactical command |
یکان تاکتیکی |
tactical complication |
پیچیدگی تاکتیکی |
tactical troops |
عدههای تاکتیکی |
officer in tactical command |
فرمانده تاکتیکی |
Canberra |
هواپیمای تاکتیکی ب- 75 |
deceptions |
فریب تاکتیکی |
deception |
فریب تاکتیکی |
tactical complication |
بغرنجی تاکتیکی |
tactical control |
کنترل تاکتیکی |
tactical movement |
حرکات تاکتیکی |
tactical troops |
یکانهای تاکتیکی |
tactical intelligence |
اطلاعات تاکتیکی |
tactical element |
عنصر تاکتیکی |
tactical formation |
ارایش تاکتیکی |
interval |
فاصله تاکتیکی |
tactical range recorder |
رادارصوتی تاکتیکی |
tactical diameter |
قطر تاکتیکی |
tactical reserve |
احتیاط تاکتیکی |
pigeons |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
pigeon |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
air scoop |
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی |
flak |
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی |
sleeve target |
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی |
ground signals |
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه |
army aircraft |
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی |
yam |
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین |
yams |
سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین |
tactical range recorder |
سونار تاکتیکی ناو |
tactical control |
کنترل و هدایت تاکتیکی |
tactical minning |
مین گذاری تاکتیکی |
tactical reserve |
نیروهای احتیاط تاکتیکی |
action information center |
مرکز اخبار تاکتیکی |
terrain corridor |
دالان تاکتیکی زمین |
basic tactical unit |
یکان مبنای تاکتیکی |
tactical call sign |
معرف رادیویی تاکتیکی |
fly through |
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی |
aviation pay |
معاش هوایی سختی خدمت هوایی |
air suprmacy |
برتری کامل هوایی سیادت هوایی |
air superiority |
برتری موقت هوایی رجحان هوایی |
air pilots |
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی |
statement |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
statements |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
propagated |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagates |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagating |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagate |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
land control operation |
عملیات کنترل زمین عملیات |
super sabre |
نوعی هواپیمای تک موتوره جت سوپرسونیک تاکتیکی |
troop test |
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی |
housekeeping |
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری |
voodoo |
نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101 |
vigilantes |
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5 |
vigilante |
نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5 |
tactical diversions |
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان |
carrier air group |
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر |
aired |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air material |
ماتریل هوایی وسایل هوایی |
notice to airmen |
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی |
air |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air branch |
قسمت هوایی رسته هوایی |
airs |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
splash |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
tropopause |
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی |
splashes |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
air station |
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی |
splashing |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
components |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
component |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
m |
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه |
air picket |
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی |
air scout |
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی |
air photographic |
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی |
call mission |
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست |
airlift command |
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی |
airlift capacity |
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی |
air search attack unit |
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی |
airspace prohibited area |
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی |
emergency scramble |
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی |
air defense commander |
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه |
time resolution |
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات |
beachmaster's unit |
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله |
channel airlift |
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی |
tacan |
نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی |
trimetrogon |
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی |
dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
reference position |
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی |
air survey photography |
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی |
trunkair route |
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی |
airlift control element |
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی |
combat airlift support |
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی |
country cover diagram |
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور |
operation |
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی |