Dictiornary-Farsi | بار کننده کارت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (17 milliseconds)

English	Persian
card loader	بار کننده کارت


Search result with all words

card aligner	هم تراز کننده کارت
card sorter	دستگاه مرتب کننده کارت
controller card	کارت کنترل کننده
disk controller card	کارت کنترل کننده دیسک
Other Matches

cards	کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card	کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
calibration card	کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card	کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
leading edge	اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
cards	وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card	وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card	کارت تبریک کارت عضویت
cards	کارت تبریک کارت عضویت
name tag	کارت معرفی کارت اسم
adapter	کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
qualification card	کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
emergency medical tag	کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
corrector	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
cards	کارت
stub card	ته کارت
card	کارت
card code	کد کارت
paste board	کارت
cards	یک کارت پانچ
postcard	کارت پستال
job card	کارت کار
job card	کارت برنامه
paper card	کارت کاغذی
card deck	دسته کارت
punch card	کارت منگنه
visiting card	کارت ویزیت
credit card	کارت اعتباری
smart card	کارت هوشمند
green card	کارت سبز
card	یک کارت پانچ
hollerith card	کارت هالریت
continuation card	کارت ادامه
punched card	کارت منگنه
yello card	کارت زرد
summary card	کارت خلاصه
green cards	کارت سبز
credit cards	کارت اعتباری
magnetic card	کارت مغناطیسی
magnacard	کارت مغناطیسی
visting card	کارت ویزیت
picture postcard	کارت پستال
carte	کارت ویزیت
card row	سطر کارت
card image	تصویر کارت
card verifier	بازبین کارت
card verification	بازبینی کارت
card stacker	کارت پشته کن
ibm card	کارت 08 ستونی
cartle blanche	کارت بلانش
postcards	کارت پستال
identification card	کارت شناسایی
get a long with you	بروپی کارت
card loader	کارت بارکن
card punch	کارت منگنه کن
logic card	کارت منطقی
card rack	طاقچه کارت
card rack	جای کارت
card reader	کارت خوان
ledger card	کارت معین
card stacker	مخزن کارت
badge	کارت شناسایی
calling card	کارت ویزیت
carte blanche	کارت سفید
circuit card	کارت مدار
binary card	کارت دودویی
post card	کارت پستال
comment card	کارت توضیحی
red card	کارت قرمز
card cage	محفظه کارت
ID card	کارت شناسایی
identification document	کارت شناسایی
tape to card	از نوار به کارت
range card	کارت برد
I want to have a word with you . I want you .	کارت دارم
coulmn card	کارت 69 ستونه
input card	کارت ورودی
card code	رمز کارت
card field	فیلد کارت
interface card	کارت رابط
control card	کارت کنترل
card field	میدان کارت
card format	قالب کارت
card guide	راهنمای کارت
card hopper	ناودان کارت
card deck	دستینه کارت
card column	ستون کارت
account card	کارت حساب
card face	رویه کارت
card feed	خورد کارت
debit card	کارت بدهی
data card	کارت اطلاعات کامپیوتری
data card	کارت ثبت اطلاعات
card-carrying	دارای کارت عضویت
network interface card	کارت میانجی شبکه
safety card	کارت تامین اتشبار
punched card	کارت منگنه شده
y punch	سوراخ کارت ستونی .
object deck	دسته کارت مقصود
visiting card	کارت اسم درفرانسه
punch card machine	ماشین کارت منگنه
card punch	دستگاه کارت منگنه
card reproducer	تولیدکننده دوباره کارت
end of job card	کارت انتهای کار
row binary card	کارت دودویی سطری
magnetic card computer	کامپیوتر با کارت مغناطیسی
magnetic ledger card	کارت معین مغناطیسی
magnetic strip card	کارت نوار مغناطیسی
card jam	گیر کردن کارت
index card	کارتشاخص - کارت Index
card sorter	دستگاه کارت جورکن
I have a credit card.	من کارت اعتباری دارم.
ammunition data card	کارت مشخصات مهمات
key card	کارت کلید کامپیوتر
card to disk converter	مبدل کارت به دیسک
edge punched card	کارت لب منگنه شده
eighty column card	کارت هشتاد ستونی
card hopper	قسمت جهنده کارت
card	کارت ویزیت بلیط
chart correction card	کارت تصحیح نقشه
punched card	کارت پانچ شده
billet slip	کارت محلهای افراد
trailer card	کارت پشت بند
punched card control	کنترل کارت پانچ
cards	کارت ویزیت بلیط
pass	گذرگاه کارت عبور گذراندن
decks	مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
bin card	کارت مصرف محتویات فرف
passed	گذرگاه کارت عبور گذراندن
issue [of something] [ID card or check]	صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
picture postcard	کارت پستال عکس دار
PCMCIA	که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
passes	گذرگاه کارت عبور گذراندن
credit cards	کارت یاورقه خرید نسیه
to deal out [card game]	کارت دادن [ورق بازی]
pasteboard	کارت ویزیت ورق بازی
credit card	کارت یاورقه خرید نسیه
casrd random access memory	حافظه دستیابی تصادفی کارت
deck	مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
safety card	کارت تامین جنگ افزار
to deal	کارت دادن [ورق بازی]
decked	مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
altitude/height hold	متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder	ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor	کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller	هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
punch	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punched	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
objected	پانج کارت که حاوی برنامه است
punches	وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
postcard	بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
Just sign here and leave at that .	اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
postcards	بوسیله کارت پستال مکاتبه کردن
packs	تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
tags	نوار پشت پوتین کارت معرفی
direct objects	پانج کارت که حاوی برنامه است
object	پانج کارت که حاوی برنامه است
pack	تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
tag	نوار پشت پوتین کارت معرفی
objects	پانج کارت که حاوی برنامه است
What time should I check in?	چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
indirect objects	پانج کارت که حاوی برنامه است
objecting	پانج کارت که حاوی برنامه است
Here ist my Green card.	بفرمائید این کارت سبز من است.
key card	کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
quick disconnect coupling	کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor	گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer	وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers	وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network	یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
to clock out [in the workplace]	مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
to clock on [British E] [in the workplace]	مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to punch in [American E] [in the workplace]	مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
to clock off [British E] [in the workplace]	مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
cards	ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to punch out [American E] [in the workplace]	مهر ساعت را در آخر کارروی کارت زدن
range board	طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
inlay card	کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
Can I pay by credit card?	آیا میتوانم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟
card	ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
to clock in [in the workplace]	مهر ساعت را در آغاز کارروی کارت زدن
vasomotor	اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer	دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor	هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi	نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors	هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators	منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive	گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere	وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter	نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator	منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer	تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
fields	بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
fielded	بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
field	بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
cards	سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
identification tag	پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
x punch	سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
X distance	سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
card	سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد