Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
barroom
بار یا پیاله فروشی
Search result with all words
tap room
محل پیاله فروشی
taproom
محل پیاله فروشی
Other Matches
stirrup cup;stirrup cup
پیاله بدرود پیاله خداحافظی یاجدایی
bistro
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistros
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
boon coppanion
هم پیاله
bottle companion
هم پیاله
crater
پیاله
craters
پیاله
chalices
پیاله
good fellow
هم پیاله
heel tap
ته پیاله
heeltap
ته پیاله
chalice
پیاله
compotator
هم پیاله
porringer
پیاله
beakers
پیاله
pot companion
هم پیاله
crateris
پیاله
beaker
پیاله
mazard
پیاله فنجان
cup
فنجان پیاله
loving cup
پیاله گشت
pot valiant
پیاله پهلوان
cupped
فنجان پیاله
brimmer
پیاله لبالب
horn
شیپور پیاله
calix
پیاله فنجان
cups
فنجان پیاله
to take wine with any one
با کسی هم پیاله شدن
facer
پیاله لبالب جام پر
bar
بساط پیاله فروشان
bars
بساط پیاله فروشان
to invert a tumbler
پیاله یا استکانی را وارونه کردن
gallipot
پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو
loving cup
پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
Cup
پیاله
[صورت فلکی]
[ستاره شناسی]
Crater
پیاله
[صورت فلکی]
[ستاره شناسی]
on sale
فروشی
for sale
فروشی
on offer
فروشی
sales
فروشی
disposability
فروشی
dealing in slaves
برده فروشی
pedlary
دست فروشی
perfumery
عطر فروشی
chandlery
شمع فروشی
priggishness
علم فروشی
jewelry
جواهر فروشی
newsstand
روزنامه فروشی
peacockery
خود فروشی
optometry
عینک فروشی
glassman
شیشه فروشی
greengrocery
سبزی فروشی
priggery
علم فروشی
prudishness
عفت فروشی
retail dealing
خرده فروشی
retail sales
خرده فروشی
grocery
خواربار فروشی
grocery store
[American E]
خواربار فروشی
food shop
خواربار فروشی
grocer's
خواربار فروشی
grocer's shop
خواربار فروشی
snack bars
ساندویچ فروشی
retail trade
خرده فروشی
salter
نمک فروشی
short sale
پیش فروشی
short sale
سلم فروشی
slopwork
دوخته فروشی
taproom
بارمشروب فروشی
upholstery
پرده فروشی
toggery
لباس فروشی
toploftiness
خود فروشی
whole sale dealer
عمده فروشی
whole sale trade
عمده فروشی
wineshop
باده فروشی
cash crop
فرآورد فروشی
cash crop
محصول فروشی
snack bar
ساندویچ فروشی
retail
خرده فروشی
upholstery
مبل فروشی
draperies
پارچه فروشی
stapling
مرکزعمده فروشی
draperies
ماهوت فروشی
drapery
پارچه فروشی
stapled
مرکزعمده فروشی
drapery
ماهوت فروشی
snobbery
افاده فروشی
staple
مرکزعمده فروشی
ironmongery
اهن فروشی
pedantry
فضل فروشی
retail
جزئی فروشی
butchery business
گوشت فروشی
bijouterie
جواهر فروشی
barroom
نوشابه فروشی
drugstore
دوا فروشی
slave trade
برده فروشی
wholesale
عمده فروشی
smithies
اهن فروشی
smithy
اهن فروشی
drugstores
دوا فروشی
haberdashery
خرازی فروشی
soda fountain
مغازه لیموناد فروشی
bookshops
دکان کتاب فروشی
ticket office
باجه بلیت فروشی
sweetshop
شیرینی فروشی قنادی
retail price
قیمت خرده فروشی
retail price
بهای خرده فروشی
box offices
باجه بلیط فروشی
resale price
بهای خرده فروشی
bookshop
مغازه کتاب فروشی
overselling
فزون فروشی کردن
oversell
فزون فروشی کردن
convenience stores
خواربار فروشی کوچک
smithies
فلز فروشی اهنگری
wineshop
مغازه شراب فروشی
oversold
فزون فروشی کردن
wholesale price
قیمت عمده فروشی
smithy
فلز فروشی اهنگری
vintnery
عمده فروشی شراب
trade price
قیمت عمده فروشی
to prank out oneself
خود فروشی کردن
convenience store
خواربار فروشی کوچک
to peacock oneself vref
خود فروشی کردن
soda fountains
مغازه لیموناد فروشی
bookshop
دکان کتاب فروشی
oversells
فزون فروشی کردن
grogshop
دکان مشروب فروشی
mercery
مغازه پارچه فروشی
cutlery
کارد وچنگال فروشی
swagger
کبر فروشی خودستایی
swaggered
کبر فروشی خودستایی
bookshops
مغازه کتاب فروشی
groggery
نوشابه فروشی میخانه
swaggering
کبر فروشی خودستایی
swaggers
کبر فروشی خودستایی
ostentation
خود فروشی تظاهر
gaudiness
خودنمائی جلوه فروشی
bars
میکده بارمشروب فروشی
bar
میکده بارمشروب فروشی
sales
جنس فروشی فروش
dramshop
بار مشروب فروشی
dramshop
سالن مشروب فروشی
dram shop
جایگاه نوشابه فروشی
newsstand
دکه روزنامه فروشی
retail
خرده فروشی کردن
quantity discount
تخفیف عمده فروشی
proslavery
طرفداری از برده فروشی
box office
باجه بلیط فروشی
at the but cher's
در دکان گوشت فروشی
pot house
ابجو فروشی خرابات
porterhouse
ابجو واغذیه فروشی
delicatessen
مغازه اغذیه فروشی
delicatessens
مغازه اغذیه فروشی
quantity rebate
تخفیف عمده فروشی
peltry
پوست خام فروشی
pedantry or pedantism
علم فروشی خام
Where is the ticket office?
باجه بلیت فروشی کجاست؟
commissions
حق العمل کاری امانت فروشی
commissioning
حق العمل کاری امانت فروشی
commission
حق العمل کاری امانت فروشی
wares
کالای فروشی پرهیز کردن از
ware
کالای فروشی پرهیز کردن از
newsstand
دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
Where is the booking office?
باجه بلیت فروشی کجاست؟
wholesale price index
شاخص قیمت عمده فروشی
index of retail prices
شاخص قیمتهای خرده فروشی
profit cannibalism
افراط در تخفیف و ارزان فروشی
index of wholesale prices
شاخص قیمتهای عمده فروشی
milk floats
عرابه یا چرخ شیر فروشی
short sale
بیع سلف پیش فروشی
milk float
عرابه یا چرخ شیر فروشی
cantina
مغازه خواربار یامشروب فروشی
wholesale
بطور یکجا عمده فروشی کردن
snuffle
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffled
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
olericulture
سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
snuffles
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
snuffling
زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
milk maid
زنی که درشیرخانه یا شیر فروشی کارمیکند
pedantize
از روی خامی علم فروشی کردن
floorwalker
بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
tap room
جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
pedantic
وابسته به عالم نمایی وفضل فروشی
ink hard terms
اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
licensed victualler
مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
mail order house
تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
Are there any houses for sale in these parts?
این طرفها خانه فروشی پیدا می شود ؟
lumberyard
محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyards
محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
to make a p of one's learing
دانش خودرا نمایش دادن علم فروشی کردن
night cellar
زیر زمینی که در انجاپیاله فروشی کنندو مردم پست بدانجاروند
euphuism
انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
bear
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears
سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
cover charges
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charge
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
pedantically
از روی علم فروشی و خامی از روی خرده گیری
jointer
صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
pontificates
اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificated
اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificating
اسقفی کردن فضل فروشی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com