English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
baltic exchange بازار بورس بالتیک
Other Matches
baltic دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
walras law براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
Latvia جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
dumping فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fair بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer بازار مکاره هفته بازار عادلانه
balto slavic شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
market failure شکست بازار نارسائی بازار
market value در بازار قیمت بازار
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
stock exchnge بورس
bourse بورس
stock exchange بورس سهام
stock exchanges بورس سهام
stock exchange بورس سهام
bull بورس تصنعی
gambler بورس باز
in stock <idiom> روی بورس
bulls بورس تصنعی
gamblers بورس باز
bourse [in a non-English-speaking country] بورس سهام
bourse مبادله بورس
commodity exchange بورس مواداولیه
stock broker دلال بورس
stock broker کارگزار بورس
speculators بورس باز
commodities exchange بورس کالا
transaction on change معامله در بورس
commodity exchange بورس کالا
speculator بورس باز
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
bourse [in a non-English-speaking country] بورس اوراق بهادار
stock market بورس کالاهای مختلف
stock market بورس سهام وارز
grants بورس تحصیلی یا پژوهشی
granted بورس تحصیلی یا پژوهشی
grant بورس تحصیلی یا پژوهشی
stock markets بورس کالاهای مختلف
stock markets بورس سهام وارز
stock exchange بورس اوراق بهادار
jobber دلال یاکارگزار بورس
stock exchanges بورس اوراق بهادار
bulls سفته باز بورس
stock exchange بورس اوراق بهادار
bull سفته باز بورس
off-market purchases خرید در بیرون از بورس
over the counter خارج از بورس فروخته شده
over-the-counter <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
off-market <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
stockbrokerage دلالی بورس واوراق بهادار
outside [stock exchange] <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
stockbroking دلالی بورس واوراق بهادار
over-the-counter trading of securities بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
outside market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market [British E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market [American E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
exchanging جای معاملات ارزی و سهامی بورس
settling days روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
exchanged جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
over-the-counter interbank transactions داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
constructive school credit بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
burse بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
traveling fellowship بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
bear سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bears سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
agora بازار
market places بازار
trone بازار
mart بازار
the mareet was weak بازار
market place بازار
shopping center بازار
markets بازار
market بازار
cloth-hall بازار
bazaar بازار
bazaars بازار
marketed بازار
market failure ناتوانی بازار
gold market بازار طلا
market opportunity فرصت بازار
market oriented در جهت بازار
market overt بازار اشکار
market penetration نفوذ به بازار
narrow market بازار محدود
market price قیمت بازار
market prices قیمتهای بازار
market survey بررسی بازار
market risk خطر بازار
market segmentation تقسیم بازار
home market بازار داخلی
market leader پیشرو بازار
historical cost قیمت بازار
market forces نیروهای بازار
market equilibrium تعادل بازار
market demand تقاضای بازار
market appraisal سنجش بازار
loan market بازار وام
imperfect market بازار ناقص
market freedom ازادی بازار
market functions وفائف بازار
market imperfection نقص بازار
market leader پیشقدم در بازار
mart بازار مالی
labor market بازار کار
market mechanism مکانیسم بازار
market segmentation تجزیه بازار
sales area بازار فروش
seller's market بازار فروشنده
sharing the market تقسیم بازار
spot market بازار نقدی
the market is dull بازار کساداست
widening of market گسترش بازار
EEC بازار مشترک
perfect market بازار کامل
oil market بازار نفت
financial market بازار مالی
market share سهم بازار
market structure ساخت بازار
market structure بنیان بازار
market system نظام بازار
market trends روندهای بازار
market trust بازار انحصاری
market value قیمت بازار
marketplace بازار گاه
wage market بازار دستمزد
carpet market بازار فرش
supermarket ابر بازار
bullion market بازار شمش
bullish market بازار احتکاری
bullish market بازار رو به رونق
buyer's market بازار خرید
buyers market بازار خرید
capital market بازار سرمایه
commodity market بازار کالا
glut پر کردن بازار
market research بررسی بازار
market economy اقتصاد بازار
market economies اقتصاد بازار
county fair بازار مکاره
county fair بازار روز
sale بازار فروش
brand leader پیشرو در بازار
bourse بازار سهام
supermarkets ابر بازار
aggregate market demand تقاضای کل بازار
black markets بازار سیاه
aggregate market supply عرضه کل بازار
black market بازار سیاه
emporiums بازار بزرگ
emporium بازار بزرگ
emporia بازار بزرگ
bearish market بازار رو به افول
money markets بازار پول
money market بازار پول
tenors بازار سلف
credit market بازار اعتباری
market review بررسی بازار
slumps کسادی بازار
tenor بازار سلف
open market بازار ازاد
open market بازار باز
slumping کسادی بازار
free market بازار ازاد
free markets بازار ازاد
exchange market بازار اسعار
fair market هفته بازار
fair market بازار مکاره
foreign market بازار خارج
competition بازار ازاد
competitions بازار ازاد
slump کسادی بازار
gluts پر کردن بازار
foreign exchange market بازار ارز
slumped کسادی بازار
falling market بازار رو به زوال
download بازار کارافتاده
marketing بازار یابی
outlets بازار فروش
outlet بازار فروش
dead market بازار کساد
dead market بازار کم فروش
domestic market بازار داخلی
Common Market بازار مشترک
market در بازار دادوستد کردن
organises بازار سازمان یافته
spot market بازار معاملات نقدی
launching جا انداختن کالا در بازار
soft market بازار با تقاضای خوب
launches جا انداختن کالا در بازار
launched جا انداختن کالا در بازار
launch جا انداختن کالا در بازار
the market is dull بازار راکد است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com