English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
the market is dull بازار راکد است
Other Matches
walras law براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
dumping فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fairer بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs بازار مکاره هفته بازار عادلانه
market failure شکست بازار نارسائی بازار
market value در بازار قیمت بازار
stiller راکد
racquetball racket راکد
stagnant راکد
non moving water اب راکد
stills راکد
standing راکد
stillest راکد
still راکد
inert راکد
amort راکد
slack water اب راکد
latent راکد
duller راکد
dulls راکد
dulling راکد
merest اب راکد
dullest راکد
dulled راکد
mere اب راکد
dull راکد
resting راکد
morgue بایگانی راکد
morgues بایگانی راکد
statgnate راکد شدن
liquid capital سرمایه راکد
still راکد همیشه
records depository بایگانی راکد
stagnated راکد شدن
stagnate راکد شدن
idle deposit سپرده راکد
idle money پول راکد
stiller راکد همیشه
stagnates راکد شدن
dead file پرونده راکد
dead air هوای راکد
stillest راکد همیشه
stagnating راکد شدن
dead records بایگانی راکد
dead space فضای راکد
stills راکد همیشه
liquidity perference فهرست پول راکد
lentic وابسته به ابهای راکد
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
lentic زیست کننده در ابهای راکد
stagnicolous زندگی کننده دراب راکد
stationary front جبهه حد فاصل بین دو توده هوای راکد
wind shadow منطقه اب نسبتا راکد در سمت پناهگاه قایق از باد
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
backwater محل راکد [عقب افتاده] [عقب مانده] [واژه تحقیری]
marketed بازار
markets بازار
agora بازار
shopping center بازار
the mareet was weak بازار
cloth-hall بازار
market place بازار
market places بازار
mart بازار
market بازار
trone بازار
bazaars بازار
bazaar بازار
market forces نیروهای بازار
domestic market بازار داخلی
dead market بازار کم فروش
credit market بازار اعتباری
dead market بازار کساد
county fair بازار مکاره
county fair بازار روز
download بازار کارافتاده
market failure ناتوانی بازار
exchange market بازار اسعار
market appraisal سنجش بازار
market demand تقاضای بازار
market equilibrium تعادل بازار
labor market بازار کار
imperfect market بازار ناقص
home market بازار داخلی
historical cost قیمت بازار
foreign market بازار خارج
foreign exchange market بازار ارز
falling market بازار رو به زوال
fair market بازار مکاره
fair market هفته بازار
gold market بازار طلا
loan market بازار وام
market freedom ازادی بازار
mart بازار مالی
EEC بازار مشترک
widening of market گسترش بازار
wage market بازار دستمزد
market trends روندهای بازار
the market is dull بازار کساداست
spot market بازار نقدی
sharing the market تقسیم بازار
seller's market بازار فروشنده
sales area بازار فروش
perfect market بازار کامل
financial market بازار مالی
carpet market بازار فرش
oil market بازار نفت
narrow market بازار محدود
market prices قیمتهای بازار
market price قیمت بازار
market penetration نفوذ به بازار
market overt بازار اشکار
market oriented در جهت بازار
market opportunity فرصت بازار
market mechanism مکانیسم بازار
market leader پیشرو بازار
market leader پیشقدم در بازار
market imperfection نقص بازار
market review بررسی بازار
market survey بررسی بازار
marketplace بازار گاه
market value قیمت بازار
market trust بازار انحصاری
market system نظام بازار
market structure بنیان بازار
market structure ساخت بازار
market share سهم بازار
market segmentation تجزیه بازار
market segmentation تقسیم بازار
market risk خطر بازار
market functions وفائف بازار
commodity market بازار کالا
outlet بازار فروش
black markets بازار سیاه
market research بررسی بازار
aggregate market demand تقاضای کل بازار
aggregate market supply عرضه کل بازار
free markets بازار ازاد
free market بازار ازاد
open market بازار باز
open market بازار ازاد
tenors بازار سلف
market economy اقتصاد بازار
Common Market بازار مشترک
outlets بازار فروش
marketing بازار یابی
emporia بازار بزرگ
sale بازار فروش
emporium بازار بزرگ
market economies اقتصاد بازار
black market بازار سیاه
tenor بازار سلف
slumps کسادی بازار
bearish market بازار رو به افول
competition بازار ازاد
gluts پر کردن بازار
bullion market بازار شمش
bullish market بازار احتکاری
bullish market بازار رو به رونق
buyer's market بازار خرید
emporiums بازار بزرگ
buyers market بازار خرید
capital market بازار سرمایه
money market بازار پول
supermarkets ابر بازار
supermarket ابر بازار
competitions بازار ازاد
glut پر کردن بازار
money markets بازار پول
slumping کسادی بازار
bourse بازار سهام
slumped کسادی بازار
slump کسادی بازار
brand leader پیشرو در بازار
idle balance مانده راکد مانده غیرفعال
depository بایگانی مدارک بایگانی راکد
organising بازار سازمان یافته
market rate of interest نرخ بهره بازار
organises بازار سازمان یافته
market در بازار دادوستد کردن
markets به بازار عرضه کردن
marketability قابلیت عرضه در بازار
marketed به بازار عرضه کردن
marketed در بازار دادوستد کردن
market به بازار عرضه کردن
markets در بازار دادوستد کردن
open market operations عملیات بازار ازاد
open market price قیمت بازار ازاد
market بازار فروش [اقتصاد]
dual labor market بازار کار دوگانه
to put on the market به بازار عرضه کردن
to place on the market به بازار عرضه کردن
launches جا انداختن کالا در بازار
launched جا انداختن کالا در بازار
To depress the market . بازار را کساد کردن
spot market بازار معاملات نقدی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com