English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
market overt بازار عمومی محل خرید و فروش درفضای باز
Other Matches
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
futures market بازار خرید و فروش سلف
walras law براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
dumping فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
close price دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
buyer's market بازار خرید
buyers market بازار خرید
open purchase خرید از بازار ازاد
cornering the market خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
sale بازار فروش
dead market بازار کم فروش
outlets بازار فروش
outlet بازار فروش
sales area بازار فروش
business خرید یا فروش
dealing خرید و فروش
businesses خرید یا فروش
nundination خرید و فروش
buying and selling خرید و فروش
market بازار فروش [اقتصاد]
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
hedging خرید و فروش تامینی
hedged خرید و فروش تامینی
handles خرید و فروش کردن
handle خرید و فروش کردن
stock trading خرید و فروش سهام
course of dealing دوره خرید و فروش
hedge خرید و فروش تامینی
hedges خرید و فروش تامینی
marketplace میدان فروش کالا بازار
dealers کسی که خرید و فروش میکند
ship broker دلال خرید و فروش کشتی
dealer کسی که خرید و فروش میکند
barratry خرید و فروش مقامهای دولتی ومذهبی با پول
chandler کسی که به خرید و فروش کالا مشغول است
general sales tax مالیات عمومی بر فروش
rug delivery [جابه جایی و حمل فرش به محل خرید یا فروش]
flea markets بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea market بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
luck penny پولی که بطور دست لاف هنگام خرید و فروش بکسی بدهند
luck money پولی که بطور دست لاف هنگام خرید و فروش بکسی بدهند
convertibility قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف
cartels توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
open market operation عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
cost plus contracts به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
operates به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
operated به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
operate به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
installment plan خرید یا فروش اقساطی پرداخت اقساطی
futures goods کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
woollen draper پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
purchase request درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
fair بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest بازار مکاره هفته بازار عادلانه
field buying خرید کردن در صحرا خرید محلی
market failure شکست بازار نارسائی بازار
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
sales force نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
hard sell سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sale maximization به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
purchase price variance سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
market value در بازار قیمت بازار
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
order خرید سفارش خرید
optional claiming race مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
furriers خز فروش پوست فروش
furrier خز فروش پوست فروش
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
oligopoly انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
shopping center بازار
agora بازار
bazaar بازار
market place بازار
market places بازار
bazaars بازار
market بازار
the mareet was weak بازار
markets بازار
cloth-hall بازار
mart بازار
marketed بازار
trone بازار
fair market بازار مکاره
tenors بازار سلف
falling market بازار رو به زوال
imperfect market بازار ناقص
sharing the market تقسیم بازار
wage market بازار دستمزد
emporia بازار بزرگ
emporiums بازار بزرگ
emporium بازار بزرگ
foreign market بازار خارج
EEC بازار مشترک
foreign exchange market بازار ارز
perfect market بازار کامل
widening of market گسترش بازار
carpet market بازار فرش
dead market بازار کساد
home market بازار داخلی
free market بازار ازاد
labor market بازار کار
free markets بازار ازاد
Common Market بازار مشترک
historical cost قیمت بازار
open market بازار باز
fair market هفته بازار
loan market بازار وام
oil market بازار نفت
the market is dull بازار کساداست
domestic market بازار داخلی
download بازار کارافتاده
open market بازار ازاد
exchange market بازار اسعار
capital market بازار سرمایه
market segmentation تجزیه بازار
bourse بازار سهام
brand leader پیشرو در بازار
market functions وفائف بازار
market segmentation تقسیم بازار
market risk خطر بازار
mart بازار مالی
financial market بازار مالی
market share سهم بازار
bullish market بازار رو به رونق
market structure ساخت بازار
spot market بازار نقدی
market equilibrium تعادل بازار
market forces نیروهای بازار
glut پر کردن بازار
market freedom ازادی بازار
gluts پر کردن بازار
market survey بررسی بازار
market imperfection نقص بازار
market oriented در جهت بازار
gold market بازار طلا
market failure ناتوانی بازار
market prices قیمتهای بازار
supermarket ابر بازار
market price قیمت بازار
market penetration نفوذ به بازار
market overt بازار اشکار
market opportunity فرصت بازار
market review بررسی بازار
supermarkets ابر بازار
bullion market بازار شمش
bullish market بازار احتکاری
market leader پیشقدم در بازار
market leader پیشرو بازار
market mechanism مکانیسم بازار
market demand تقاضای بازار
money markets بازار پول
marketplace بازار گاه
county fair بازار روز
county fair بازار مکاره
commodity market بازار کالا
slumps کسادی بازار
slumping کسادی بازار
market trust بازار انحصاری
black markets بازار سیاه
credit market بازار اعتباری
seller's market بازار فروشنده
money market بازار پول
black market بازار سیاه
market trends روندهای بازار
market economy اقتصاد بازار
market structure بنیان بازار
market system نظام بازار
market research بررسی بازار
bearish market بازار رو به افول
competition بازار ازاد
competitions بازار ازاد
market value قیمت بازار
market economies اقتصاد بازار
narrow market بازار محدود
aggregate market supply عرضه کل بازار
aggregate market demand تقاضای کل بازار
marketing بازار یابی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com