English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
fair بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs بازار مکاره هفته بازار عادلانه
Other Matches
county fair بازار مکاره
fair market بازار مکاره
fairground ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
fairgrounds ناحیهای که مخصوص برگذاری بازار مکاره یاسیرک ونمایشگاه ها میباشد
walras law براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
fair market هفته بازار
Trade ( business ) is slack this week . این هفته بازار ( تجارت ) کساد است
dumping فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
market failure شکست بازار نارسائی بازار
market value در بازار قیمت بازار
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
cloth-hall بازار
bazaars بازار
markets بازار
agora بازار
the mareet was weak بازار
market بازار
trone بازار
marketed بازار
bazaar بازار
mart بازار
market place بازار
market places بازار
shopping center بازار
dead market بازار کساد
credit market بازار اعتباری
foreign market بازار خارج
market structure ساخت بازار
slumping کسادی بازار
commodity market بازار کالا
capital market بازار سرمایه
wage market بازار دستمزد
dead market بازار کم فروش
sharing the market تقسیم بازار
foreign exchange market بازار ارز
market trust بازار انحصاری
sales area بازار فروش
exchange market بازار اسعار
perfect market بازار کامل
falling market بازار رو به زوال
market value قیمت بازار
download بازار کارافتاده
EEC بازار مشترک
widening of market گسترش بازار
seller's market بازار فروشنده
domestic market بازار داخلی
buyers market بازار خرید
county fair بازار روز
emporiums بازار بزرگ
marketplace بازار گاه
black market بازار سیاه
bearish market بازار رو به افول
black markets بازار سیاه
aggregate market demand تقاضای کل بازار
aggregate market supply عرضه کل بازار
spot market بازار نقدی
home market بازار داخلی
bourse بازار سهام
narrow market بازار محدود
oil market بازار نفت
buyer's market بازار خرید
bullish market بازار رو به رونق
bullish market بازار احتکاری
the market is dull بازار کساداست
imperfect market بازار ناقص
bullion market بازار شمش
gold market بازار طلا
emporia بازار بزرگ
emporium بازار بزرگ
brand leader پیشرو در بازار
historical cost قیمت بازار
glut پر کردن بازار
slumps کسادی بازار
tenor بازار سلف
tenors بازار سلف
open market بازار ازاد
open market بازار باز
market oriented در جهت بازار
free market بازار ازاد
free markets بازار ازاد
market opportunity فرصت بازار
market mechanism مکانیسم بازار
Common Market بازار مشترک
slumped کسادی بازار
slump کسادی بازار
market overt بازار اشکار
gluts پر کردن بازار
mart بازار مالی
market share سهم بازار
financial market بازار مالی
market segmentation تجزیه بازار
market segmentation تقسیم بازار
market risk خطر بازار
market survey بررسی بازار
market review بررسی بازار
competition بازار ازاد
competitions بازار ازاد
market prices قیمتهای بازار
market price قیمت بازار
market penetration نفوذ به بازار
outlet بازار فروش
market freedom ازادی بازار
market equilibrium تعادل بازار
market forces نیروهای بازار
market failure ناتوانی بازار
market structure بنیان بازار
market demand تقاضای بازار
money markets بازار پول
money market بازار پول
carpet market بازار فرش
supermarkets ابر بازار
supermarket ابر بازار
market appraisal سنجش بازار
market research بررسی بازار
market functions وفائف بازار
market economy اقتصاد بازار
outlets بازار فروش
marketing بازار یابی
sale بازار فروش
market leader پیشرو بازار
market trends روندهای بازار
market leader پیشقدم در بازار
labor market بازار کار
loan market بازار وام
market system نظام بازار
market economies اقتصاد بازار
market imperfection نقص بازار
free market economy اقتصاد بازار ازاد
open market rate نرخ بازار ازاد
product launch جا انداختن محصول در بازار
organized market بازار سازمان یافته
open purchase خرید از بازار ازاد
marketability قابلیت عرضه در بازار
market mechanism طرز کار بازار
market information اطلاعات و دادههای بازار
market imperfection ناقص بودن بازار
market grades and grading طبقه بندی بازار
open market operations عملیات بازار ازاد
free market system نظام بازار ازاد
market forces عوامل موثردر بازار
open market price قیمت بازار ازاد
market clearing price قیمت تعادل در بازار
initial campaign معرفی کالا به بازار
market rate of interest نرخ بهره بازار
market leader دارای رهبریت بازار
launched جا انداختن کالا در بازار
organising بازار سازمان یافته
organize بازار سازمان یافته
organizes بازار سازمان یافته
launch جا انداختن کالا در بازار
organizing بازار سازمان یافته
commodity market بازار کالای مصرفی
market بازار فروش [اقتصاد]
To depress the market . بازار را کساد کردن
marketed در بازار دادوستد کردن
the market is dull بازار راکد است
organises بازار سازمان یافته
markets به بازار عرضه کردن
launches جا انداختن کالا در بازار
launching جا انداختن کالا در بازار
home market بازار داخل کشور
to place on the market به بازار عرضه کردن
to put on the market به بازار عرضه کردن
market در بازار دادوستد کردن
market به بازار عرضه کردن
marketed به بازار عرضه کردن
markets در بازار دادوستد کردن
market directed economy اقتصاد مبتنی بر بازار
bull the market بازار را گرم کردن
exchange intervention دخالت در بازار ارز
commodity market بازار مواد اولیه
cooling period زمان بازار خراب کن
cornering the market قبضه نمودن بازار
soft market بازار با تقاضای خوب
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
break into the market در بازار رسوخ کردن
exchange market بازار داد و ستد
dual labor market بازار کار دوگانه
black market operations عملیات بازار سیاه
spot market بازار معاملات نقدی
baltic exchange بازار بورس بالتیک
securities market بازار اوراق بهادار
security market بازار اوراق بهادار
forum بازار محل اجتماع عموم
market prices قیمتهای تعیین شده در بازار
market acceptance پذیرش کالا توسط بازار
plaza بازار میدان محل معامله
roll out معرفی یک کالای تجارتی به بازار
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
go to the school of hard knocks <idiom> در کوچه و بازار یاد گرفتن
forums بازار محل اجتماع عموم
buyer's market بازار مناسب برای خریدار
marketplace میدان فروش کالا بازار
futures market بازار خرید و فروش سلف
market demand schedule صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
The gold market is booming . بازار طلااینروزها گرم است
trucking محصول باغ که به بازار حمل شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com