English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 217 (12 milliseconds)
English Persian
dead market بازار کم فروش
Search result with all words
dumping فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
outlet بازار فروش
outlets بازار فروش
sale بازار فروش
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
flea market بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea markets بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
cartel توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartels توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
futures market بازار خرید و فروش سلف
market overt بازار عمومی محل خرید و فروش درفضای باز
marketplace میدان فروش کالا بازار
sales area بازار فروش
market بازار فروش [اقتصاد]
Other Matches
walras law براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
woollen draper پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
fairest بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairs بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer بازار مکاره هفته بازار عادلانه
market failure شکست بازار نارسائی بازار
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
sale maximization به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
hard sell سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sales force نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
market value در بازار قیمت بازار
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
optional claiming race مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
furrier خز فروش پوست فروش
furriers خز فروش پوست فروش
sales promotion افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
oligopoly انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
bazaars بازار
agora بازار
trone بازار
the mareet was weak بازار
cloth-hall بازار
mart بازار
bazaar بازار
markets بازار
shopping center بازار
marketed بازار
market بازار
market places بازار
market place بازار
market share سهم بازار
market survey بررسی بازار
market trust بازار انحصاری
perfect market بازار کامل
market review بررسی بازار
money market بازار پول
market trends روندهای بازار
market segmentation تجزیه بازار
market segmentation تقسیم بازار
market structure ساخت بازار
bearish market بازار رو به افول
market risk خطر بازار
money markets بازار پول
market system نظام بازار
market structure بنیان بازار
EEC بازار مشترک
market value قیمت بازار
emporiums بازار بزرگ
market economies اقتصاد بازار
market economy اقتصاد بازار
market research بررسی بازار
oil market بازار نفت
tenors بازار سلف
emporium بازار بزرگ
sharing the market تقسیم بازار
emporia بازار بزرگ
narrow market بازار محدود
black market بازار سیاه
marketplace بازار گاه
widening of market گسترش بازار
wage market بازار دستمزد
supermarket ابر بازار
aggregate market supply عرضه کل بازار
aggregate market demand تقاضای کل بازار
the market is dull بازار کساداست
black markets بازار سیاه
spot market بازار نقدی
seller's market بازار فروشنده
market prices قیمتهای بازار
credit market بازار اعتباری
market failure ناتوانی بازار
market equilibrium تعادل بازار
tenor بازار سلف
commodity market بازار کالا
supermarkets ابر بازار
open market بازار ازاد
market functions وفائف بازار
market freedom ازادی بازار
market forces نیروهای بازار
free markets بازار ازاد
free market بازار ازاد
open market بازار باز
slumps کسادی بازار
slumping کسادی بازار
historical cost قیمت بازار
loan market بازار وام
home market بازار داخلی
county fair بازار مکاره
county fair بازار روز
imperfect market بازار ناقص
dead market بازار کساد
market appraisal سنجش بازار
slumped کسادی بازار
slump کسادی بازار
gold market بازار طلا
gluts پر کردن بازار
market demand تقاضای بازار
competitions بازار ازاد
competition بازار ازاد
domestic market بازار داخلی
market imperfection نقص بازار
bourse بازار سهام
market oriented در جهت بازار
buyer's market بازار خرید
labor market بازار کار
market overt بازار اشکار
buyers market بازار خرید
market opportunity فرصت بازار
foreign exchange market بازار ارز
market mechanism مکانیسم بازار
bullish market بازار رو به رونق
bullish market بازار احتکاری
falling market بازار رو به زوال
market penetration نفوذ به بازار
brand leader پیشرو در بازار
fair market بازار مکاره
fair market هفته بازار
exchange market بازار اسعار
bullion market بازار شمش
carpet market بازار فرش
marketing بازار یابی
capital market بازار سرمایه
financial market بازار مالی
glut پر کردن بازار
Common Market بازار مشترک
market price قیمت بازار
download بازار کارافتاده
mart بازار مالی
market leader پیشقدم در بازار
market leader پیشرو بازار
foreign market بازار خارج
launch جا انداختن کالا در بازار
open market price قیمت بازار ازاد
open market rate نرخ بازار ازاد
open purchase خرید از بازار ازاد
home market بازار داخل کشور
launched جا انداختن کالا در بازار
organizing بازار سازمان یافته
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
open market operations عملیات بازار ازاد
securities market بازار اوراق بهادار
dual labor market بازار کار دوگانه
security market بازار اوراق بهادار
free market system نظام بازار ازاد
free market economy اقتصاد بازار ازاد
exchange market بازار داد و ستد
organize بازار سازمان یافته
organizes بازار سازمان یافته
organising بازار سازمان یافته
organises بازار سازمان یافته
product launch جا انداختن محصول در بازار
launches جا انداختن کالا در بازار
market rate of interest نرخ بهره بازار
market forces عوامل موثردر بازار
market grades and grading طبقه بندی بازار
market mechanism طرز کار بازار
market imperfection ناقص بودن بازار
to place on the market به بازار عرضه کردن
to put on the market به بازار عرضه کردن
marketability قابلیت عرضه در بازار
market leader دارای رهبریت بازار
baltic exchange بازار بورس بالتیک
To depress the market . بازار را کساد کردن
bull the market بازار را گرم کردن
exchange intervention دخالت در بازار ارز
break into the market در بازار رسوخ کردن
black market operations عملیات بازار سیاه
the market is dull بازار راکد است
spot market بازار معاملات نقدی
market clearing price قیمت تعادل در بازار
cooling period زمان بازار خراب کن
marketed در بازار دادوستد کردن
cornering the market قبضه نمودن بازار
marketed به بازار عرضه کردن
commodity market بازار کالای مصرفی
launching جا انداختن کالا در بازار
markets در بازار دادوستد کردن
markets به بازار عرضه کردن
market به بازار عرضه کردن
commodity market بازار مواد اولیه
market در بازار دادوستد کردن
soft market بازار با تقاضای خوب
market directed economy اقتصاد مبتنی بر بازار
market information اطلاعات و دادههای بازار
organized market بازار سازمان یافته
initial campaign معرفی کالا به بازار
roll out معرفی یک کالای تجارتی به بازار
plaza بازار میدان محل معامله
forum بازار محل اجتماع عموم
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
forums بازار محل اجتماع عموم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com