Dictiornary-Farsi | بازتاب تراوشی پوست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
cutaneous secretory reflex	بازتاب تراوشی پوست


Other Matches

excretive	تراوشی
secretive	تراوشی
osmotic	تراوشی
exudative	تراوشی
scretory	تراوشی
secretory	تراوشی ترشحی
leakage current	جریان تراوشی
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
echoing	بازتاب
reflexion	بازتاب
echoes	بازتاب
echoed	بازتاب
reflection	بازتاب
reflectors	بازتاب
reflector	بازتاب
reflexes	بازتاب
plantar reflex	بازتاب کف پا
reflex	بازتاب
echo	بازتاب
reflect	بازتاب دادن
rooting reflex	بازتاب گونه
rossolimo reflex	بازتاب روسولیمو
salivary reflex	بازتاب بزاقی
orienting reflex	بازتاب سوگیری
flexion reflex	بازتاب خمش
stretch reflex	بازتاب کشیدگی
pupillary reflex	بازتاب مردمک
reflecting	بازتاب دادن
spinal reflex	بازتاب نخاعی
sucking reflex	بازتاب مکیدن
reflects	بازتاب دادن
ground return	بازتاب زمینی
static reflex	بازتاب تعادل
reflection plane	صفحه بازتاب
reflection of light	بازتاب نور
reflection grating	توری بازتاب
reflection coefficient	ضریب بازتاب
reflectability	بازتاب پذیری
raster	شبکه بازتاب
prepotent reflex	بازتاب غالب
plane of reflection	صفحه بازتاب
reflection law	قانون بازتاب
mass reflex	بازتاب کلی
reflectivity	بازتاب پذیری
reflectometer	بازتاب سنج
reflector buoy	بویه بازتاب
righting reflex	بازتاب تعادل
reflexology	بازتاب شناسی
reflexogenous zones	نواحی بازتاب زا
reflexivity	بازتاب پذیری
reflex arc	قوس بازتاب
law of reflection	قانون بازتاب
reflex time	زمان بازتاب
reflex reserve	پس مانده بازتاب
reflex circuit	قوس بازتاب
reflex arc	کمان بازتاب
negative movement reflex	بازتاب گریز
chain reflex	بازتاب زنجیرهای
cranial reflex	بازتاب جمجمهای
crossed reflex	بازتاب متنافر
achilles reflex	بازتاب اشیل
albedo	نمار بازتاب
orientation reflex	بازتاب سوگیری
flashback	بازتاب اشعه
abdominal reflex	بازتاب شکمی
flashbacks	بازتاب اشعه
albedo	توان بازتاب
angle of reflaction	زاویه بازتاب
reflection angel	زاویه بازتاب
achilles jerk	بازتاب اشیل
tendon reflex	بازتاب وتری
bragg reflection	بازتاب پراگ
babinski reflex	بازتاب بابینکسی
background reflection	بازتاب زمینهای
coefficient of reflection	ضریب بازتاب
conditioned reflex	بازتاب شرطی
reflection	بازتاب اندیشه
blinking reflex	بازتاب پلک زدن
irreflexive	بی خیال بدون بازتاب
eye blink reflex	بازتاب پلک زدن
cutaneous pupillary reflex	بازتاب پوستی مردمک
patellar reflex	بازتاب پرش زانو
audi	بازتاب دیداری- شنیداری
knee jerk reflex	بازتاب پرش زانو
bechterev mendel reflex	بازتاب بختریف- مندل
reflex latency	دوره نهفتگی بازتاب
consensual eye reflex	بازتاب همخوان چشم
positive movement reflex	بازتاب حرکت گرایشی
reflecting	بازتاب یافتن بازتابیدن
startle reflex	بازتاب یکه خوردن
unconditioned reflex	بازتاب غیر شرطی
reflect	بازتاب یافتن بازتابیدن
pgr	بازتاب گالوانیکی- روانی
grasping reflex	بازتاب چنگ زدن
haab's pupillary reflex	بازتاب مردمکی هاب
phasic stretch reflex	بازتاب کشش مرحلهای
psychogalvanic reflex	بازتاب گالوانیکی- روانی
reflects	بازتاب یافتن بازتابیدن
peels	پوست انداختن پوست
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
peel	پوست انداختن پوست
mirror	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrors	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrored	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
neurilemma or lema	پوست پی
stripper	پوست کن
peeling	پوست
rind	پوست
shale	پوست
hides	پوست
glume	پوست
flayer	پوست کن
dermatalgia	پوست
dermis	پوست
shells	پوست
shelling	پوست
shell	پوست
hide	پوست
husks	پوست
husk	پوست
skins	پوست
skinning	پوست
skinned	پوست
skin	پوست
crustal	پوست
cuticle	پوست
integument	پوست
goats	پوست بز
goat	پوست بز
rinds	پوست
parer	پوست کن
peel	پوست
skinless	بی پوست
peels	پوست
swanskin	پوست قو
barking	پوست
tegmen	پوست
encrustations	پوست
cortices	پوست
cortex	پوست
goatskins	پوست بز
tegmentum	پوست
barks	پوست
tunc	پوست
strippers	پوست کن
bark	پوست
goatskin	پوست بز
barked	پوست
scalp	پوست سر
peltry	پوست
encrustation	پوست
hull	پوست
skinner	پوست کن
hulls	پوست
cuticular	وابسته به پوست
cuticular	پوست مانند
dermatology	پوست شناسی
dermatopathy	ناخوشی پوست
dermatosis	اماس پوست
dermatozoa	انگلهای پوست
peeler	پوست کننده
dermoid	شبیه پوست
dermoid	پوست مانند
dermoidal	شبیه پوست
encrustation	پوست زخم
parchmenty	پوست مانند
cutis	پوست زیرین
debark	پوست کندن از
encrustations	پوست زخم
decorticate	پوست کندن از
derm	زیر پوست
dermatographia	پوست نگاری
dermatography	شرح پوست
dermatoid	پوست مانند
dermoidal	پوست مانند
sheep skin	پوست گوسفند
bast	پوست درخت
corticated	پوست دار
desquamate	پوست انداختن
corticate	پوست دار
barky	پوست دار
chap	شکاف [در پوست]
chap	خشگی پوست
apple peel	پوست سیب
to strip something off	کندن [پوست]
alphosis	بیرنگی پوست
albinism	سفیدی پوست
onion skin	پوست پیاز
blach hulled	سیاه پوست
chap	ترک [در پوست]
calfskin	پوست گوساله