Dictiornary-Farsi | بازتاب غالب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 159 (2 milliseconds)

English	Persian
prepotent reflex	بازتاب غالب


Other Matches

prevail	غالب
violent presumption	فن غالب
overbearing	غالب
prevailing	غالب
prevailed	غالب
prevails	غالب
predominant	غالب
dominant gene	ژن غالب
dominant	غالب
conquerors	غالب
conqueror	غالب
surmount	غالب امدن بر
to gain the upper hand	غالب شدن
ofttimes	غالب اوقات
prevails	غالب امدن
dominant design	طرح غالب
prevailed	غالب امدن
surmounted	غالب امدن بر
surmounting	غالب امدن بر
regularly [often] <adv.>	غالب اوقات
to get the better of	غالب امدن بر
to get the upper hand	غالب شدن
dominant	نافذ غالب
to win over to one's side	غالب امدن بر
prevailing wind	باد غالب
To overpower. To overcome . To vanquish. To win.	غالب آمدن
The victor and the vanquished.	غالب ومغلوب
surmounts	غالب امدن بر
ofentimes	غالب اوقات
prevail	غالب امدن
frequently <adv.>	غالب اوقات
many times <adv.>	غالب اوقات
regains	غالب شدن بر
regaining	غالب شدن بر
induced	غالب امدن بر
regain	غالب شدن بر
often	غالب اوقات
overruling	نافذ غالب
inducing	غالب امدن بر
induce	غالب امدن بر
a lot of times <adv.>	غالب اوقات
often <adv.>	غالب اوقات
beats	غالب شدن
beat	غالب شدن
prevailing condition	شرط غالب
regained	غالب شدن بر
on any number of occasions <adv.>	غالب اوقات
oft [archaic, literary] <adv.>	غالب اوقات
induces	غالب امدن بر
to weigh down	غالب امدن چربیدن
prevailingly	بطور شایع یا غالب
prepotent	نیرومندتر از دیگران غالب
triumphing	غالب امدن پیروزشدن
preponderantly	بطور غالب یا افزون
triumphs	غالب امدن پیروزشدن
To get the better of someone . To defeat someone .	بر کسی غالب آمدن
top dog	نژاد یا شخص غالب
triumphed	غالب امدن پیروزشدن
triumph	غالب امدن پیروزشدن
plantar reflex	بازتاب کف پا
reflexion	بازتاب
reflexes	بازتاب
reflection	بازتاب
reflectors	بازتاب
reflector	بازتاب
echoing	بازتاب
echoes	بازتاب
echoed	بازتاب
echo	بازتاب
reflex	بازتاب
reflexogenous zones	نواحی بازتاب زا
reflexivity	بازتاب پذیری
reflex reserve	پس مانده بازتاب
reflex circuit	قوس بازتاب
reflex arc	قوس بازتاب
reflex arc	کمان بازتاب
reflector buoy	بویه بازتاب
reflectometer	بازتاب سنج
reflectivity	بازتاب پذیری
reflection plane	صفحه بازتاب
reflection of light	بازتاب نور
reflection grating	توری بازتاب
reflection coefficient	ضریب بازتاب
reflexology	بازتاب شناسی
righting reflex	بازتاب تعادل
reflection	بازتاب اندیشه
reflect	بازتاب دادن
reflecting	بازتاب دادن
achilles reflex	بازتاب اشیل
reflects	بازتاب دادن
flashback	بازتاب اشعه
flashbacks	بازتاب اشعه
tendon reflex	بازتاب وتری
sucking reflex	بازتاب مکیدن
stretch reflex	بازتاب کشیدگی
spinal reflex	بازتاب نخاعی
salivary reflex	بازتاب بزاقی
rossolimo reflex	بازتاب روسولیمو
rooting reflex	بازتاب گونه
static reflex	بازتاب تعادل
reflex time	زمان بازتاب
albedo	نمار بازتاب
orientation reflex	بازتاب سوگیری
albedo	توان بازتاب
angle of reflaction	زاویه بازتاب
negative movement reflex	بازتاب گریز
mass reflex	بازتاب کلی
reflection law	قانون بازتاب
coefficient of reflection	ضریب بازتاب
conditioned reflex	بازتاب شرطی
bragg reflection	بازتاب پراگ
cranial reflex	بازتاب جمجمهای
crossed reflex	بازتاب متنافر
flexion reflex	بازتاب خمش
reflection angel	زاویه بازتاب
chain reflex	بازتاب زنجیرهای
achilles jerk	بازتاب اشیل
abdominal reflex	بازتاب شکمی
law of reflection	قانون بازتاب
ground return	بازتاب زمینی
plane of reflection	صفحه بازتاب
babinski reflex	بازتاب بابینکسی
background reflection	بازتاب زمینهای
raster	شبکه بازتاب
reflectability	بازتاب پذیری
orienting reflex	بازتاب سوگیری
pupillary reflex	بازتاب مردمک
Most Iranians have visited Europi .	غالب ایرانیها به روپا سفر کرده اند
unconditioned reflex	بازتاب غیر شرطی
reflecting	بازتاب یافتن بازتابیدن
reflect	بازتاب یافتن بازتابیدن
eye blink reflex	بازتاب پلک زدن
bechterev mendel reflex	بازتاب بختریف- مندل
blinking reflex	بازتاب پلک زدن
cutaneous pupillary reflex	بازتاب پوستی مردمک
cutaneous secretory reflex	بازتاب تراوشی پوست
reflects	بازتاب یافتن بازتابیدن
reflex latency	دوره نهفتگی بازتاب
psychogalvanic reflex	بازتاب گالوانیکی- روانی
phasic stretch reflex	بازتاب کشش مرحلهای
audi	بازتاب دیداری- شنیداری
patellar reflex	بازتاب پرش زانو
positive movement reflex	بازتاب حرکت گرایشی
knee jerk reflex	بازتاب پرش زانو
irreflexive	بی خیال بدون بازتاب
grasping reflex	بازتاب چنگ زدن
pgr	بازتاب گالوانیکی- روانی
consensual eye reflex	بازتاب همخوان چشم
haab's pupillary reflex	بازتاب مردمکی هاب
startle reflex	بازتاب یکه خوردن
mirrored	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrors	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirror	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
c	سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
Ladik prayer rug	قالیچه سجاده ای لادیک [این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
republics	حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic	حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد