English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (4 milliseconds)
English Persian
pound بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pounded بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pounding بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
pounds بازداشتگاه بدهکاران وجنایتکاران
Other Matches
sabbatical year در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
confinement facility بازداشتگاه
concentration camps بازداشتگاه
penitentiaries بازداشتگاه
penitentiary بازداشتگاه
Brig بازداشتگاه
lock up بازداشتگاه
concentration camp بازداشتگاه
house of detention بازداشتگاه
lockup بازداشتگاه
lockups بازداشتگاه
detention center بازداشتگاه
concentration camps بازداشتگاه اسرا
detention barrack بازداشتگاه نظامی
barracoon بازداشتگاه بردگان
area confinement facility بازداشتگاه منطقهای
concentration camp بازداشتگاه اسرا
prison camps بازداشتگاه بیرون شهر
prison camp بازداشتگاه بیرون شهر
Juvenile detention home [American E] بازداشتگاه نوجوانان [قانون]
attendance center [British E] بازداشتگاه نوجوانان [قانون]
disciplinary barracks ندامتگاه بازداشتگاه نظامی
remand به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanding به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanded به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remands به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
internment camp بازداشتگاه غیر نظامیان اردوگاه پناهندگان
penitentiary دار التادیب بازداشتگاه یا زندان مجرمین
concentration camp بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
penitentiaries دار التادیب بازداشتگاه یا زندان مجرمین
concentration camps بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
stalag بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
concentration تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentrations تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com