English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
English Persian
foreclosure بازداشت وثیقه
Other Matches
curbed بازداشت
curbing بازداشت
curbs بازداشت
stoppage بازداشت
stoppages بازداشت
confinement بازداشت
arrestment بازداشت
restraints بازداشت
restraint بازداشت
curb بازداشت
internment بازداشت
apprehension بازداشت
pull-backs بازداشت
pull-back بازداشت
pull back بازداشت
apprehensions بازداشت
detention بازداشت
detentions بازداشت
backset بازداشت
dehortation بازداشت
deterrence بازداشت
leave stop بازداشت
roundup بازداشت
roundups بازداشت
hedges بازداشت
hedged بازداشت
hedge بازداشت
forbade بازداشت
dissuasion بازداشت
arrest بازداشت
arrests بازداشت
arrested بازداشت
stop the leave بازداشت کردن
warrant as arrest حکم بازداشت
restrict بازداشت کردن
restricting بازداشت کردن
restricts بازداشت کردن
mittimus حکم بازداشت
remands بازداشت مجدد
remanding بازداشت مجدد
remanded بازداشت مجدد
remand بازداشت مجدد
house arrest بازداشت در خانه
disciplinary segregation بازداشت دربازداشتگاه
detian بازداشت کردن
proscription بازداشت و تخط ئه
interdict حکم بازداشت
injunctions حکم بازداشت
injunction حکم بازداشت
forbiddance منع بازداشت
restrictions بازداشت کردن
restriction بازداشت کردن
apprehend بازداشت توقیف کردن
contabescence بازداشت ازگرد سازی
injunction حکم بازداشت دستور
injunctions حکم بازداشت دستور
detainees آدم بازداشت شده
detainee آدم بازداشت شده
apprehending بازداشت توقیف کردن
apprehended بازداشت توقیف کردن
to take somebody in custody کسی را بازداشت کردن
apprehends بازداشت توقیف کردن
collateral وثیقه
pawn وثیقه
guarantee وثیقه
guaranty وثیقه
pawned وثیقه
pawns وثیقه
pawning وثیقه
pledged وثیقه
guaranteed وثیقه
gage وثیقه
naminum وثیقه
earnest وثیقه
redeem of pledge فک وثیقه
pledge وثیقه
security وثیقه
bail وثیقه
guarantees وثیقه
hostage وثیقه
impignorate وثیقه
warranty وثیقه
warranties وثیقه
surety وثیقه
sureties وثیقه
pledging وثیقه
hostages وثیقه
guaranty وثیقه
guarantee وثیقه
pledge [archaic] [guaranty] وثیقه
pledges وثیقه
warranty وثیقه
retention حفافت توقیف بازداشت کردن
restricting بازداشت طبقه بندی مدارک
restricts بازداشت طبقه بندی مدارک
restrict بازداشت طبقه بندی مدارک
foreclosure ضبط وثیقه
assurances ضمانت وثیقه
lienor وثیقه گیر
lienee وثیقه گذار
guarantee کفالت وثیقه
to give security وثیقه دادن
lien حق تصرف وثیقه
premium وثیقه حق بیمه
guarantees کفالت وثیقه
pledgee وثیقه گیرنده
guarantees وثیقه سپرده
guarantee وثیقه سپرده
guaranteed کفالت وثیقه
secured creditor طلبکار با وثیقه
right of lien حق تصرف وثیقه
guaranteed وثیقه سپرده
pledgor وثیقه گذار
pledger وثیقه دهنده
pledgee وثیقه گیر
premiums وثیقه حق بیمه
gage وثیقه گذاردن
pawn گروگان وثیقه
pledged وثیقه ضمانت
cautions هوشیاری وثیقه
cash security وثیقه نقدی
cautioning هوشیاری وثیقه
earnest وثیقه بیعانه
cautioned هوشیاری وثیقه
pawns گروگان وثیقه
pawning گروگان وثیقه
pawned گروگان وثیقه
assurance ضمانت وثیقه
sureties گرو وثیقه
pledging وثیقه ضمانت
surety گرو وثیقه
guaranty وثیقه گرو
pledges وثیقه ضمانت
caution هوشیاری وثیقه
pledge وثیقه ضمانت
pledges مال مورد وثیقه
pledges گرو گذاشتن وثیقه
in security for یعنوان وثیقه درمقابل
good performance bond guarntee وثیقه انجام تعهد
pledge مال مورد وثیقه
pledging مال مورد وثیقه
pledged گرو گذاشتن وثیقه
pledged مال مورد وثیقه
pledging گرو گذاشتن وثیقه
unsecured creditor طلبکار بدون وثیقه
pledge گرو گذاشتن وثیقه
lien حق وصول طلب حق تصرف وثیقه
loan on deposit اعطای وام به وثیقه سپرده
round house بازداشت گاه اطاق عقبی درعرشه بالای کشتی
hypothecate وثیقه قرار دادن رهن گذاردن
bondable قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
debt collection for realisation property pledged of وصول طلب با نقد کردن وثیقه
bondholder دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
collateral عین مرهونه مال گرویی وثیقه انجام تعهد
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions. زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
pawn broker کسی که کارش دادن وامهای کوچک و گرفتن وثیقه است
hypothecate در CL به معاملاتی اطلاق میشود که ضمن ان وثیقه دین در اختیارمدیون باقی می ماند
foreclosing فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclose فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosed فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
forecloses فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
lock up توقیف بازداشت کردن حبس کردن
detain بازداشت کردن دستگیر کردن
detaining بازداشت کردن دستگیر کردن
detained بازداشت کردن دستگیر کردن
detains بازداشت کردن دستگیر کردن
checked بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
checks بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com