English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (9 milliseconds)
English Persian
farm yields بازده مزرعه
Other Matches
farm مزرعه
corn field مزرعه
stead مزرعه
plantations مزرعه
plantation مزرعه
crofts مزرعه
croft مزرعه
farmed مزرعه
farms مزرعه
planters صاحب مزرعه
collective farm مزرعه اشتراکی
homesteads مزرعه رعیتی
homestead مزرعه رعیتی
farmyards محوطه مزرعه
farmyard محوطه مزرعه
farming مزرعه داری
paddy مزرعه شالیکاری
champing قهرمان مزرعه
farmers مزرعه داران
champed قهرمان مزرعه
champs قهرمان مزرعه
paddies مزرعه شالیکاری
champ قهرمان مزرعه
farm hands کارگر مزرعه
farm hand کارگر مزرعه
planter صاحب مزرعه
farmstead مزرعه وابنیه ان
farmhand کارگر مزرعه
farm-yard حیاط مزرعه
dry farm مزرعه دیم
farm yard حیاط مزرعه
family farm مزرعه خانوادگی
kibbutzim مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzes مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
poor farm مزرعه اردوی کار
outfield مزرعه دور افتاده
kibbutz مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
hennery مزرعه یا محل پرورش مرغ
dairy farm مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
farmstead مزرعه و حوالی ان علاقجات رعیتی
pan- خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pans خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
ranch مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
pan خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
communing مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communes مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communed مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
commune مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
ranches مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
gingang [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-case [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-house [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-rink [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
yield بازده
returns بازده
efficiency بازده
yielded بازده
high yield پر بازده
yields بازده
low yield بازده کم
out put بازده
outturn بازده
returning بازده
returned بازده
return بازده
outputs بازده
revenue بازده
feedback بازده
output بازده
high yielding farms با بازده زیاد
ideal efficiency بازده ایده ال
net yield بازده خالص
motor efficiency بازده موتور
output per head بازده سرانه
mechanical efficiency بازده مکانیکی
current yield بازده جاری
low productivity بازده پائین
lamp bulb efficiency بازده لامپ
yield بازده انفجار
injection efficiency بازده تزریق
overall efficiency بازده کلی
yielded بازده انفجار
return [on something] نرخ بازده
yield of capital بازده سرمایه
volumetric efficiency بازده حجمی
turn over محصول بازده
transformer efficiency بازده مبدل
sustained yield بازده پیوسته
sustained yield بازده مستمر
return of capital بازده سرمایه
redemption yield بازده خرید
rectifier efficiency بازده یکسوکننده
rate of return نرخ بازده
quantum yield بازده کوانتایی
luminosity بازده روشنایی
combustion efficiency بازده احتراق
decreasing return بازده نزولی
diminishing return بازده نزولی
diminishing returns بازده نزولی
earning yield بازده عواید
efficiency of rectification بازده یکسوکنندگی
emission efficiency بازده کاتد
energy gain بازده انرژی
fair return بازده عادلانه
conversion efficiency بازده تبدیل
constant return بازده ثابت
high yielding farms مزارع پر بازده
payout بازده سیستم
payouts بازده سیستم
average efficiency بازده متوسط
real time بازده فوری
average return بازده متوسط
average yield بازده متوسط
cardiac output بازده قلبی
commercial efficiency بازده صنعتی
fair return بازده منصفانه
yields بازده انفجار
efficiency بازده سودمندی
fission to yield ratio بازده اتمی
farm yields بازده کشاورزی
generator efficiency بازده مولد
gross yield بازده ناخالص
high yield با بازده زیاد
increasing marginal return بازده نهائی فزاینده
law of diminishing return قانون بازده نزولی
by product recovery بازده محصولات فرعی
efficiency فعالیت مفید بازده
law of diminishing returns قانون کاهندگی بازده
real time بازده بلادرنگ بی درنگ
internal rate of return نرخ بازده داخلی
hurdle rate of return نرخ بازده لازم
hurdle rate of return کمترین نرخ بازده
law of increasing return قانون بازده فزاینده
payload بازده حمل بارخودرو
ampere hour efficiency of storage batter بازده باتری انبارهای
average net return بازده خالص متوسط
gross rate of return نرخ بازده ناخالص
yield of invested capital بازده سرمایه گذاری
diminishing returns بازده کاهش یابنده
payloads بازده خودرو یا دستگاه
margin land حد نهایی بازده زمین
payloads بازده حمل بارخودرو
social rate of return نرخ بازده اجتماعی
private rate of return نرخ بازده خصوصی
return to scale بازده نسبت به مقیاس
marginal return of capital بازده نهائی سرمایه
margine efficiency of capital بازده نهایی سرمایه
current ratio of transformer بازده شدتی مبدل
payload بازده خودرو یا دستگاه
work decrement کاهش بازده کار
law of increasing return قانون بازده صعودی
normal rate of return نرخ بازده متعارف
net rate of return نرخ بازده خالص
energy efficiency بازده انرژی لومینسانس
increasing returns to scale بازده فزاینده نسبت به مقیاس
automatic gain control کنترل بازده بطور خودکار
available payload بازده قابل استفاده وسیله
yield of bonds نرخ بازده اوراق قرضه
margin efficiency of investment بازده نهایی سرمایه گذاری
constant return to scale بازده ثابت نسبت به مقیاس
arresting system payout بازده سیستم مهار هواپیما
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
The return on the bonds amounts to ... مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
performances کار وسیله یادستگاه بازده عمل
performance کار وسیله یادستگاه بازده عمل
scaling law فرمول محاسله بازده بمب اتمی در هر فاصله
to get a good return on an investment بازده سودمندی در سرمایه گذاریی بدست آوردن
component efficiency میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
betterment خرجی که به منظور افزایش بازده یا تقلیل هزینه عملیات صورت بگیرد
margin land حالتی که بازده زمین فقط جبران پرداخت هزینه ها واستهلاکات را بکند
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
ballistic efficiency کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com