English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (2 milliseconds)
English Persian
visit بازدید دیدار
visited بازدید دیدار
visits بازدید دیدار
Other Matches
physical inspection بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
inspection arms سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
visiting correspondent نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
visitation دیدار
interviewing دیدار
interviewed دیدار
interview دیدار
visiter دیدار گر
visitant دیدار گر
interviews دیدار
visitations دیدار
meet دیدار
meets دیدار
drop in <idiom> دیدار کوتاه
See you again . So long. به امید دیدار
visitational عیادت دیدار
visitable دیدار پذیر
aurevior بامید دیدار
sight seeing دیدار منافر جالب
grudge دیدار دو رغیب دیرین
grudges دیدار دو رغیب دیرین
grudged دیدار دو رغیب دیرین
reunion بهم پیوستگی تجدید دیدار
to have an i. with any one باکسی دیدار و گفتگو کردن
reunions بهم پیوستگی تجدید دیدار
landfalls دیدار خشکی املاک واراضی موروثی
landfall دیدار خشکی املاک واراضی موروثی
I'm looking forward to seeing you again. منتظر دیدار دوباره شما هستم.
I very much look forward to meeting you soon. من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
landfall n دیدار خشکی زمینی که ناگهان بمیراث کسی دراید
groundhopper [British English] طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور [از خانه] تیم خود را دیدار میکند.
review بازدید
reviewed بازدید
examining بازدید
reviewing بازدید
inspection بازدید
visits بازدید
visited بازدید
surveying بازدید
visit بازدید
revisions بازدید
examines بازدید
reviews بازدید
examine بازدید
revision بازدید
control بازدید
controlling بازدید
reviewal بازدید
controls بازدید
examined بازدید
inspection shaft میله بازدید
boarding call بازدید رسمی
barrier inspection بازدید ازموانع
revisit بازدید کردن
to return a visit بازدید کردن
see over بازدید کردن
inspection gallery دالان بازدید
inspection well چاه بازدید
home visit بازدید خانواده
destination inspection بازدید در مقصد
certificate of survey گواهی بازدید
location survey بازدید در محل
boarding call دعوت به بازدید
man hole چاهک بازدید
personnel monitoring بازدید پرسنلی
reconnoiter بازدید کردن
boarding visit بازدید پس دادن
examining بازدید کردن
revisited بازدید کردن
reconnoitred بازدید کردن
surveys بازدید کردن
reconnoitre بازدید کردن
reconnoiters بازدید کردن
reconnoitering بازدید کردن
reconnoitered بازدید کردن
revisiting بازدید کردن
examines بازدید کردن
revisits بازدید کردن
examined بازدید کردن
examine بازدید کردن
spot checks بازدید در محل
spot check بازدید در محل
surveyed بازدید کردن
reconnoitres بازدید کردن
survey بازدید کردن
inspection بازدید معاینه
visitors بازدید کننده
visitor بازدید کننده
reconnoitring بازدید کردن
monitored بازدید کار دستگاه
annual general inspection بازدید عمومی سالیانه
to revisit an issue مسئله ای را بازدید کردن
monitors بازدید کار دستگاه
perambulation دور زنی بازدید
monitor بازدید کار دستگاه
reviews بازدید انتقاد کردن
visit of courtesy بازدید رسمی نظامی
drop by <idiom> بازدید از کسی با جایی
to revisit the situation وضعیتی را بازدید کردن
to rehash something وضعیتی را بازدید کردن
afterflight inspection بازدید بعد از پرواز
surveyed بررسی کردن بازدید
barrier inspection بازدید کنار جاده
reviewed بازدید انتقاد کردن
check out equipment وسایل بازدید محل
before flight inspection بازدید قبل از پرواز
surveys بررسی کردن بازدید
review بازدید انتقاد کردن
official visit بازدید رسمی فرمانده
visitors from abroad بازدید کنندگان خارجی
survey بررسی کردن بازدید
man hole دهانه بازدید ادم رو
reviewing بازدید انتقاد کردن
reconnaissance بازدید مقدماتی اکتشاف
to revisit something بازدید کردن چیزی [مجازی]
step in بازدید مختصر وکوتاهی کردن
refer مراجعه کردن بازدید مجدد
man hole دریچه بازدید سوراخ ادم رو
inspection gallery دالان بازرسی گالری بازدید
gam گرد امدن بازدید کردن
referred مراجعه کردن بازدید مجدد
refers مراجعه کردن بازدید مجدد
visit and search بازدید و تجسس کردن ناو
to revisit a subject of research سوژه پژوهشی را دوباره بازدید کردن
check off list برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
showdown چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdowns چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
to revisit a criminal case [judicial proceedings] یک پرونده جنایی [رسیدگی قضائی] را بازدید کردن
muster roll دفتر بازدید افسران وسربازان در یک یکان نظامی
saint نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
saints نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
rig the ship فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
overhauled سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauls سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauling سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
reviewing بازدید رسمی یاسان رسمی
review بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed بازدید رسمی یاسان رسمی
check بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
checks بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
checked بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
inspection بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com