English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
trackwalker بازرس ریل گذاری راه اهن
Other Matches
visitator بازرس
inspector بازرس
scrutineer بازرس
keeper بازرس
inspectors بازرس
keepers بازرس
line man بازرس
inspector general بازرس کل
examinator بازرس
controllers بازرس
controller بازرس
inspectoral وابسته به بازرس ها
gasman بازرس معدن
auditor general بازرس کل سر حسابرس کل
g man بازرس مخصوص
works inspector بازرس کارگاه
works inspector بازرس کارخانه
comptroller بازرس حسابداری
scrutineer بازرس ارا
gasmen بازرس معدن
linemen بازرس خط اهن
auditor بازرس دفاترمحاسباتی
proctor بازرس دانشجویان
warden نافر بازرس
wardens نافر بازرس
scrutineer بازرس اراء
lineman بازرس خط اهن
auditors بازرس دفاترمحاسباتی
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
rummaged کاوش بازرس کشتی
inspectorship سمت بازرس رسدبانی
inspectorial وابسته بوفیفه بازرس
rummaging کاوش بازرس کشتی
rummage کاوش بازرس کشتی
umpired داوری عملیات بازرس
umpire داوری عملیات بازرس
umpiring داوری عملیات بازرس
umpires داوری عملیات بازرس
rummages کاوش بازرس کشتی
censor بازرس مطبوعات و نمایشها
censors بازرس مطبوعات و نمایشها
censoring بازرس مطبوعات و نمایشها
censored بازرس مطبوعات و نمایشها
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
test protectors بازرس ازمایشات کارایی شغلی
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
floorwalker بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
auditors حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
auditor حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
visitors بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitor بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
technical observer بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
spot map کروکی تصادف یا کروکی مشاهدات بازرس
coding کد گذاری
indention تو گذاری
lineation خط گذاری
pricing قیمت گذاری
policy-making سیاست گذاری
policy making سیاست گذاری
coronations تاج گذاری
coronation تاج گذاری
legislation قانون گذاری
minelaying مین گذاری
ovulation تخمک گذاری
scaling مقیاس گذاری
sanding ماسه گذاری
costing هزینه گذاری
costing قیمت گذاری
investment سرمایه گذاری
scoring نمره گذاری
pagination صفحه گذاری
petarder مامورخرج گذاری پل
financing سرمایه گذاری
finances سرمایه گذاری
financed سرمایه گذاری
finance سرمایه گذاری
earmarking علامت گذاری
fillings لایی گذاری
filling لایی گذاری
pointing نقطه گذاری
invests سرمایه گذاری
investing سرمایه گذاری
ovulations تخمک گذاری ها
insulation عایق گذاری
heading عنوان گذاری
nomenclauture نام گذاری
frustrations عقیم گذاری
frustration عقیم گذاری
nomographer قانون گذاری
nomography فن قانون گذاری
enterprises سرمایه گذاری
enterprise سرمایه گذاری
discrimination فرق گذاری
collocation باهم گذاری
grading نمره گذاری
invested سرمایه گذاری
cupellation قال گذاری
aggradation ابرفت گذاری
setting کار گذاری
settings کار گذاری
interposition پا میان گذاری
lettering حروف گذاری
impressions نشان گذاری
impression نشان گذاری
inunction مرهم گذاری
ingravescence رو بشدت گذاری
imposition of hands دست گذاری
idegraphy نشان گذاری
dateline تاریخ گذاری
demomination نام گذاری
dimensioning اندازه گذاری
disposure درمعرض گذاری
indexing شاخص گذاری
codes and codification علامت گذاری
capitalization سرمایه گذاری
hyphenation خط تیره گذاری
hypothecation گرو گذاری
hypothecation رهن گذاری
iatraliptics مرهم گذاری
spacing فاصله گذاری
mining مین گذاری
trapping تله گذاری
insertion جوف گذاری
lodgement ودیعه گذاری
lodgment ودیعه گذاری
mark sensing نشان گذاری
edging لبه گذاری
edgings لبه گذاری
valuation ارزش گذاری
numbering شماره گذاری
lable جهت گذاری
indentations دندانه گذاری
indentation دندانه گذاری
piping لوله گذاری
coding کد گذاری چیزی
coding علامت گذاری
limit of load حد بار گذاری
valuations ارزش گذاری
investments سرمایه گذاری
demarcation علامت گذاری
juxtaposition پهلوی هم گذاری
signallzation علامت گذاری
structuralization بنیان گذاری
synthesizing هم گذاری کردن
synthesizes هم گذاری کردن
synthesized هم گذاری کردن
sequencing ترتیب گذاری
sedimentation رسوب گذاری
puncuation نقطه گذاری
denominations نام گذاری
denomination نام گذاری
encoding رمز گذاری
loading بار گذاری
scale factor مقیاس گذاری
notation نشان گذاری
notations نشان گذاری
sedimentation لایه گذاری
synthesize هم گذاری کردن
synthesising هم گذاری کردن
synthesises هم گذاری کردن
nominations نام گذاری
syntheses هم گذاری اختلاط
synthesis هم گذاری اختلاط
punctuation نقطه گذاری
casings لوله گذاری
casing لوله گذاری
wicking فتیله گذاری
tubing لوله گذاری
nomination نام گذاری
synthesised هم گذاری کردن
undervaluation کم ارزش گذاری
masking نقاب گذاری
padding لایی گذاری
indent دندانه گذاری
indenting دندانه گذاری
indents دندانه گذاری
weft insertion پود گذاری
marks علامت گذاری
exposure درمعرض گذاری
invest سرمایه گذاری
exposures درمعرض گذاری
load فشنگ گذاری
marking علامت گذاری
markings علامت گذاری
prefixture پیش گذاری
prefixture جلو گذاری
mark علامت گذاری
prefixture سرواژه گذاری
prochronism جلوترتاریخ گذاری
preterition فرو گذاری
prefixion سرواژه گذاری
prefixion جلو گذاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com