Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
survival
باززیستی نجات از مرگ روش جان بدربردن از خطر مرگ
survivals
باززیستی نجات از مرگ روش جان بدربردن از خطر مرگ
Other Matches
lifebuoys
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
combat survival
باززیستی در رزم
survivability
قابلیت باززیستی
surviving
زنده ماندن در رزم باززیستی
survive
زنده ماندن در رزم باززیستی
survives
زنده ماندن در رزم باززیستی
survived
زنده ماندن در رزم باززیستی
survives
جان بدربردن ازخطر
surviving
جان بدربردن ازخطر
survived
جان بدربردن ازخطر
survive
جان بدربردن ازخطر
escapes
جان بدربردن گریز
escaping
جان بدربردن گریز
escaped
جان بدربردن گریز
escape
جان بدربردن گریز
to have a narrow esape
جان مفت بدربردن
to have a narrow escape
جان مفت بدربردن
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
survivor curves
منحنی باززیستی اقلام پس ازاتمام عمر قانونی یا مدت معین
liveries
نجات
life vest
کت نجات
life jacket
کت نجات
escape line
خط نجات
salvation
نجات
rescues
نجات
liberation
نجات
rescuing
نجات
rescue
نجات
safety
نجات
livery
نجات
rescued
نجات
redeliver
از نو نجات دادن
lifeguards
نجات غریق
parachute
چتر نجات
parachutes
چتر نجات
parachuting
چتر نجات
parachuted
چتر نجات
life jacket
جلیقه نجات
saved
نجات دروازه
safety belt
کمربند نجات
safety belts
کمربند نجات
fire escape
نردبان نجات
salvable
نجات یافتنی
rescue operation
عملیات نجات
stole
جلیقه نجات
saves
نجات دروازه
rescue basket
زنبیل نجات
survival suit
لباس نجات
resuscitation
نجات غریق
lifeguard
نجات غریق
plane guard
ناو نجات
plane guard
ناوگارد نجات
life vest
جلیقه نجات
liferaft
شناوه نجات
lifeguard submarine
زیردریایی نجات
life line
طناب نجات
life line
بند نجات
life net
تور نجات
life raft
قایق نجات
life buoy
بویه نجات
life buoy
حلقه نجات
breeches buoy
بویه نجات
parachut
چتر نجات
crash boat
قایق نجات
life float
قایق نجات
safety boat
قایق نجات
deep submergence
زیردریایی نجات
save
نجات دروازه
lifesaving
نجات غریق
life boat
کرجی نجات
life belt
کمربند نجات
surviving
نجات دادن
survive
نجات دادن
life boad
قایق نجات
lifebelts
کمربند نجات
lifebelt
کمربند نجات
delivers
نجات دادن
recover
نجات دادن
refugee relief
نجات پناهندگان
survives
نجات دادن
survived
نجات دادن
recovering
نجات دادن
recovers
نجات دادن
saviours
نجات دهنده
survival pack
بسته نجات
fire escapes
نردبان نجات
survivors
نجات یافتگان
savior
نجات دهنده
salvageable
قابل نجات
saviour
نجات دهنده
lifeboat
قایق نجات
salvation
سبب نجات
deliver
نجات دادن
lifeboats
قایق نجات
lifesaver
نجات دهنده زندگانی
life belt
کمربند نجات غریق
life belt
لاستیک نجات غریق
pararescue team
تیم تجسس و نجات
survivors
نجات یافتگان از مرگ
life vest
لباس نجات غریق
life buoy
حلقه نجات غریق
liferaft
قایق نجات لاستیکی
helicopter rescue strop
کمربند نجات هلیکوپتر
helicopter rescue net
تور نجات هلیکوپتر
salvages
از خطرنابودی نجات دادن
salvaging
از خطرنابودی نجات دادن
lifeguards
گارد نجات دریایی
rescue and assistance
عملیات نجات و مددکاری
lifeguard
گارد نجات دریایی
lifeguard
مامور نجات غریق
rescue chamber
اطاقک نجات زیردریایی
soteriology
مبحث نجات رستگاری
pararaft
وسایل نجات چتربازی
paradrop
بارریزی باچتر نجات
fire and rescue
نجات و اطفای حریق
lifesaving
وسیله نجات غریق
lifesaving
نجات دهنده زندگی
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
mae west
جلیقه نجات فشاری
salvage
از خطرنابودی نجات دادن
lifeguards
مامور نجات غریق
salvaged
از خطرنابودی نجات دادن
unsaved
محفوظ نشده نجات نیافته
save one's neck/skin
<idiom>
نجات خوداز خطر ومشکل
lifesaver
عضودسته نجات غریق وامثال ان
salvage money
جایزه نجات کشتی یا محموله
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
lifelines
طناب یارسن نجات غواص
salvage
اموال نجات یافته از خطر
salvaged
اموال نجات یافته از خطر
salvages
اموال نجات یافته از خطر
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
salvaging
اموال نجات یافته از خطر
lifeline
طناب یارسن نجات غواص
redeemers
رهایی بخش نجات دهنده
fire and rescue
عملیات نجات و اطفای حریق
life line
طناب وصل به حلقه نجات
save
نجات دادن پس انداز کردن
saved
نجات دادن پس انداز کردن
saves
نجات دادن پس انداز کردن
redeemer
رهایی بخش نجات دهنده
helicopter double rescue harness
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
make a run for it
<idiom>
برای نجات جان فرار کردن
to rescue people from the water
مردم را
[از غرق شدن ]
در آب نجات دادن
ski patrolman
عضو گروه نجات در پیست اسکی
surviving
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survives
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survived
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survive
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
to rescue somebody from drowning
کسی را از غرق شدن نجات دادن
salvor
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
escaped
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
andromeda
از دست غولی نجات یافت وزن او شد
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
escaping
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
deep submergence
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
escapes
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
life jacket
سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
escape
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
life preserver
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
life preservers
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
salvaged
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
para bomb
بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
reclaim
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaimed
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
salvage
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaiming
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaims
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettisons
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvages
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
jettisoning
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvaging
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
ski patrol
گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
jettison
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
particularism
اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
vents
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
escape line
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
vent
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
anchor line extension kits
جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
aviation life support equipment
وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
roll forward
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
salvage
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage group
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
evangelic
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
risers
انشعابات عمومی چتر نجات ستونها یا طنابهای عمودی ناو طنابهای شانهای چترنجات
salvages
نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvaged
نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvaging
نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
salvage
نجات مال یا جان کسی نجارت کسی از خطر
kick save
نجات دروازه با پای دروازه بان
tie
بند پارچهای جلیقه نجات بند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com