English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
jackknife بازو بسته شونده شیرجه رفتن
Other Matches
clearance diving شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
dived شیرجه رفتن
picketing شیرجه رفتن
nosedived شیرجه رفتن
to plunge he first شیرجه رفتن
dive شیرجه رفتن
nosediving شیرجه رفتن
plunged شیرجه رفتن
nosedive شیرجه رفتن
plunge شیرجه رفتن
diving شیرجه رفتن
nosedives شیرجه رفتن
plunges شیرجه رفتن
bail out پریدن و شیرجه رفتن در اب
power dive شیرجه رفتن هواپیما
removable باز و بسته شونده
self closing بطور خودکار بسته شونده
nose dive ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
quick disconnect نوعی رابط الکتریکی که دونیمه منطبق شونده اش بطورسریع باز و بسته میشود
printwheel چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
whip stall شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
aerial pickets شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
to walk the plank چشم بسته روی الواری که دربغل کشتی نصب سده راه رفتن وتوی دریا افتادن
self reacting بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
precipitating غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitates غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitate غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
precipitated غیرمحلول وته نشین شونده جسم تعلیق شونده یامتراسب
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
humeeerus بازو
grain بازو
forearm بازو
brachium بازو
the humeral bone بازو
forearms بازو
upper arm بازو
arm بازو
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
armbands بازو بند
armband بازو بند
patent anchor لنگر بی بازو
muscular strength زور بازو
brassart زره بازو
humeeerus استخوان بازو
humeruses استخوان بازو
humeri استخوان بازو
humerus استخوان بازو
the humeral bone استخوان بازو
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
cubitus ساعد پیش بازو
chevron دستکش ارم بازو
wrist wrestling مسابقه نیروی بازو
arm wrestling مسابقه نیروی بازو
brachio <prefix> وابسته به بازو [پزشکی]
chevrons دستکش ارم بازو
hen hawk ضربه از زیر بازو
shovel pass پاس از زیر بازو
brachium هر عضوی شبیه بازو
shovel pass پاس اززیر بازو
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
armless <adj.> بی بازو [در آخر جمله می آید]
chevrons درجه نظامی روی بازو
chevron درجه نظامی روی بازو
more power to your elbow خدازور بازو بشما بدهد
arm hand steadiness test ازمون استواری دست و بازو
open faced دارای سیمای بازو بی تزویر
overarm بالا اوردن بازو تا بالای شانه
change of pace جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
change up جهشهای کوتاه برای استراحت بازو
nosediving شیرجه
plunges شیرجه
somersaults شیرجه
somersaulting شیرجه
somersaulted شیرجه
plunge شیرجه
power dive شیرجه
somersault شیرجه
plunged شیرجه
jackknife شیرجه جک
header شیرجه با سر
nosedived شیرجه
springboarder شیرجه رو
dived شیرجه
nosedive شیرجه
diver شیرجه رو
headers شیرجه با سر
swan dive شیرجه
nosedives شیرجه
dive شیرجه
fin جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fins جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
boarded سکوی شیرجه
diving boards تختهی شیرجه
diving board تختهی شیرجه
board سکوی شیرجه
reverse dive شیرجه وارونه
layout شیرجه فرشته
somerset شیرجه معلق
spring board تخته شیرجه
forward dive شیرجه رو به اب با چرخش
swan dive شیرجه فرشته
cutaway شیرجه تو و پشت به اب
squat under the ball توپگیری با شیرجه
layouts شیرجه فرشته
platforms سکوی شیرجه
springboard تخته شیرجه
platform سکوی شیرجه
tucks شیرجه جمع
tucking شیرجه جمع
tuck شیرجه جمع
springboards تخته شیرجه
pussyfoot دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
extending کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extends کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
lunge حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
extend کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
dog paddle شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
lunging حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
inward dive شیرجه پشت به استخر
full gainer شیرجه وارونه با پشتک
high board سکوی شیرجه 3 متری
low board سکوی یک متری شیرجه
dive angle زاویه شیرجه هواپیما
headers سردسته هواپیمای شیرجه
headlong بی پروا شیرجه رونده
back flip شیرجه پشتک وارو
armstand dive شیرجه توام با بالانس
flopper دروازه بان شیرجه رو
header سردسته هواپیمای شیرجه
bomb out شروع شیرجه از هواپیما
back dive شیرجه از پشت و فرود با پا
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
swing bar اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing bell اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
thrusts فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
front raise تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
thrusting فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrust فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
scoop شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooping شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scooped شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
scoops شوت سه گام از زیر بازو ضربه یا پاس با پراندن توپ
you have no option but to go چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
racing dive شیرجه افقی دراغاز مسابقه
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
gainer درخت ارغوان شیرجه از پشت
belly whopper شیرجه شناگر برروی شکم
back jackknife شیرجه از جلو بصورت کارد
towered برج شیرجه به ارتفاع 01متر
tower برج شیرجه به ارتفاع 01متر
to jackknife <idiom> سیخ شیرجه زدن [شنا]
towers برج شیرجه به ارتفاع 01متر
master slave manipulator بازو و دست خودکار که به وسیله اپراتوراز فاصله دوری هدایت میشود
bar printer چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
picketing شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
diver badge نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
smother شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
beat-up شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothered شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
twisting واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twists واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twist واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
beat up شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
target diving شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
flops شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
nose down خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
mouch راه رفتن دولادولاراه رفتن
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
flip pass پاس کوتاه از زیر بازو پاس سریع با استفاده از مچ
folding تا شونده
vimineous خم شونده
step down کم شونده
deliquescent اب شونده
diminishing کم شونده
squashy له شونده
trotting یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
ingoing وارد شونده
examinee امتحان شونده
increscent زیاد شونده
gelable دلمه شونده
changful جوربجور شونده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com