English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
come back بازگشت بازیگر
Search result with all words
activate بازگشت بازیگر به زمین
activated بازگشت بازیگر به زمین
activates بازگشت بازیگر به زمین
activating بازگشت بازیگر به زمین
Other Matches
send in وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
buckets جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
returning بازگشت
recursion بازگشت
returns بازگشت
flyback بازگشت
hark back بازگشت
adverence بازگشت
return بازگشت
reversion بازگشت
returned بازگشت
relapse بازگشت
recess بازگشت
recesses بازگشت
recovery بازگشت
recoveries بازگشت
regression بازگشت
relapsed بازگشت
relapses بازگشت
relapsing بازگشت
recessions بازگشت
recession بازگشت
repatriate بازگشت به وطن
return account حساب بازگشت
chare کردن بازگشت
cannot بازگشت شود به کن
returnees بازگشت کننده
returnee بازگشت کننده
cr بازگشت نورد
irreversible بازگشت ناپذیر
carriage return بازگشت نورد
repatriated بازگشت به وطن
returning اعاده بازگشت
returns اعاده بازگشت
regression بازگشت به گذشته
returned اعاده بازگشت
repatriating بازگشت به وطن
return اعاده بازگشت
repatriates بازگشت به وطن
char کردن بازگشت
charring کردن بازگشت
chars کردن بازگشت
come around بازگشت کردن به
electron recoil بازگشت الکترون
homing pigeon بازگشت کبوتر
reversibility بازگشت پذیری
return interval دوره بازگشت
retrace time دوره بازگشت
retrace period دوره بازگشت
retrace interval دوره بازگشت
return to zero بازگشت به صفر
return key کلید بازگشت
return address نشانی بازگشت
return to zero با بازگشت به صفر
reentry point نقطه بازگشت
homing pigeons بازگشت کبوتر
rz بازگشت به صفر
recursivity خاصیت بازگشت
reference بازگشت مرجع
line of retreat خط بازگشت یکانها
references بازگشت مرجع
repercussions بازگشت پسزنی
curtain calls بازگشت هنرپیشگان به صحنه
step backwards بازگشت [به حالت کم توسعه]
recurrent راجعه بازگشت کننده
refer فرستادن بازگشت دادن
recidivation بازگشت به تکرار جنایات
referred فرستادن بازگشت دادن
refers فرستادن بازگشت دادن
regression بازگشت [به حالت کم توسعه]
reversible figures شکلهای بازگشت پذیر
curtain call بازگشت هنرپیشگان به صحنه
reversible perspective نمای بازگشت پذیر
nrz بدون بازگشت به صفر
ball return بازگشت گوی بولینگ
regress بازگشت [به حالت کم توسعه]
kickback power supply توان اور بازگشت
reference کتاب بس خوان بازگشت
references کتاب بس خوان بازگشت
non renewable resource منبع بازگشت ناپذیر
non return to zero بدون بازگشت به صفر
flyback power supply توان اور بازگشت
payoff period دوره بازگشت سرمایه
recidivism بازگشت به تکرار جنایات
payout period دوره بازگشت سرمایه
irretrievable آنچه قابل بازگشت نیست
ball retour track مسیر بازگشت گوی بولینگ
repatriates ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriating ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriate ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
circulates چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulate چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulated چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
repatriated ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
walkabouts بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
holdup بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
walkabout بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
reconversion هدایت مجدد بدین مسیحی بازگشت از گمراهی
return to base بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
Jehovah's Witnesses دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
latency تاخیر بین زمانی که دستور دارد کامپیوتر میشود و اجرای آن یا بازگشت نتیجه .
fielder بازیگر
mummer بازیگر
booter بازیگر
performing بازیگر
stager بازیگر
player بازیگر
actor بازیگر
actors بازیگر
puppeteers بازیگر
puppeteer بازیگر
outside forward بازیگر گوش
walk-on بازیگر فرعی
winger بازیگر گوش
veteran بازیگر با تجربه
wingers بازیگر گوش
freed بازیگر ازاد
extra cover بازیگر بل گیر
number شماره بازیگر
sand bagger بازیگر گول زن
halfback بازیگر میانی
dubs بازیگر ضعیف
dubbed بازیگر ضعیف
dub بازیگر ضعیف
hatchetman بازیگر خشن
hattrick بازیگر سه گله
veterans بازیگر با تجربه
numbers شماره بازیگر
free بازیگر ازاد
ball player بازیگر با توپ
backup جانشین بازیگر
backman بازیگر مدافع
laxman بازیگر لاکراس
tennist بازیگر تنیس
substituting بازیگر ذخیره
body checker بازیگر تنه زن
substitute تعویض بازیگر
protagonists بازیگر عمده
protagonist بازیگر عمده
third home بازیگر مهاجم
substitute بازیگر ذخیره
tragedienne بازیگر تراژدی
substituting تعویض بازیگر
club player بازیگر باشگاهی
substituted تعویض بازیگر
wingman بازیگر گوش
substituted بازیگر ذخیره
headhunter بازیگر خشن
player's number شماره بازیگر
cricketer بازیگر کریکت
mans بازیگر تیم
man بازیگر تیم
out- اخراج بازیگر
outed اخراج بازیگر
send off اخراج بازیگر
send-off اخراج بازیگر
send-offs اخراج بازیگر
oddsmaker بازیگر شاخص
frees بازیگر ازاد
poloist بازیگر واترپولو
subs تعویض بازیگر
subs بازیگر ذخیره
sub تعویض بازیگر
sub بازیگر ذخیره
skulls ضربه به سر بازیگر
skull ضربه به سر بازیگر
cricketers بازیگر کریکت
out اخراج بازیگر
freeing بازیگر ازاد
duffer بازیگر متوسط
duffers بازیگر متوسط
uncovered بازیگر مهانشده
second string بازیگر ذخیره
leading lady or man بازیگر عمده
homeling بازیگر خودی
ride the bench بازیگر ذخیره
homebred بازیگر محلی
homebrew بازیگر محلی
hurler بازیگر هاکی ایرلندی
cut حذف بازیگر پس ازازمایش
caddy حامل وسایل بازیگر
bowling bag ساک بازیگر بولینگ
cuts حذف بازیگر پس ازازمایش
bowled for a duck باختن بازیگر بی امتیاز
body check سد کردن بازیگر توپدار
pantomimist بازیگر نمایش صامت
pulls بیرون کشیدن بازیگر
baseballer بازیگر بیس بال
shamateurism استفاده از بازیگر اماتورقلابی
baseliner بازیگر انتهای زمین
drafts بازیگر جدید تیم
double foul خطای هم زمان دو بازیگر
pull بیرون کشیدن بازیگر
equipment bag ساک دستی بازیگر
enforcer بازیگر انتقامجوی خشن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com