English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
recidivation بازگشت به تکرار جنایات
recidivism بازگشت به تکرار جنایات
Other Matches
spotter کاشف جنایات
war crime جنایات جنگی
war crimes جنایات جنگی
quotes تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quote تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
quoted تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع
repeater coil سیم پیچ تکرار کننده صدا کوبیل تکرار
recidivism تکرار جرم یا تکرار عمل ضداجتماعی
repeats تکرار کردن تکرار شدن
repeat تکرار کردن تکرار شدن
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
recoveries بازگشت
returning بازگشت
recovery بازگشت
returned بازگشت
relapse بازگشت
relapsed بازگشت
relapses بازگشت
recursion بازگشت
relapsing بازگشت
returns بازگشت
recession بازگشت
recess بازگشت
regression بازگشت
adverence بازگشت
recessions بازگشت
recesses بازگشت
hark back بازگشت
return بازگشت
flyback بازگشت
reversion بازگشت
repatriating بازگشت به وطن
repatriates بازگشت به وطن
chars کردن بازگشت
repatriated بازگشت به وطن
retrace interval دوره بازگشت
reentry point نقطه بازگشت
return account حساب بازگشت
return key کلید بازگشت
return to zero با بازگشت به صفر
return to zero بازگشت به صفر
return address نشانی بازگشت
regression بازگشت به گذشته
irreversible بازگشت ناپذیر
electron recoil بازگشت الکترون
cr بازگشت نورد
come back بازگشت بازیگر
come around بازگشت کردن به
chare کردن بازگشت
repatriate بازگشت به وطن
carriage return بازگشت نورد
returnee بازگشت کننده
returnees بازگشت کننده
recursivity خاصیت بازگشت
line of retreat خط بازگشت یکانها
charring کردن بازگشت
char کردن بازگشت
returning اعاده بازگشت
returns اعاده بازگشت
repercussions بازگشت پسزنی
cannot بازگشت شود به کن
references بازگشت مرجع
homing pigeon بازگشت کبوتر
rz بازگشت به صفر
homing pigeons بازگشت کبوتر
retrace period دوره بازگشت
retrace time دوره بازگشت
return interval دوره بازگشت
reversibility بازگشت پذیری
returned اعاده بازگشت
return اعاده بازگشت
reference بازگشت مرجع
regression بازگشت [به حالت کم توسعه]
recurrent راجعه بازگشت کننده
kickback power supply توان اور بازگشت
refer فرستادن بازگشت دادن
referred فرستادن بازگشت دادن
references کتاب بس خوان بازگشت
refers فرستادن بازگشت دادن
flyback power supply توان اور بازگشت
ball return بازگشت گوی بولینگ
reference کتاب بس خوان بازگشت
step backwards بازگشت [به حالت کم توسعه]
activates بازگشت بازیگر به زمین
curtain calls بازگشت هنرپیشگان به صحنه
activated بازگشت بازیگر به زمین
curtain call بازگشت هنرپیشگان به صحنه
activating بازگشت بازیگر به زمین
regress بازگشت [به حالت کم توسعه]
payout period دوره بازگشت سرمایه
reversible perspective نمای بازگشت پذیر
reversible figures شکلهای بازگشت پذیر
payoff period دوره بازگشت سرمایه
nrz بدون بازگشت به صفر
non return to zero بدون بازگشت به صفر
non renewable resource منبع بازگشت ناپذیر
activate بازگشت بازیگر به زمین
irretrievable آنچه قابل بازگشت نیست
ball retour track مسیر بازگشت گوی بولینگ
repatriated ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriate ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriates ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriating ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
circulated چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulates چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulate چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
walkabouts بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabout بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
holdup بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
reconversion هدایت مجدد بدین مسیحی بازگشت از گمراهی
return to base بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
iterance تکرار
epanalepsis تکرار
ingemination تکرار
iteration تکرار
recidivism تکرار
reduplication تکرار
replication تکرار
renewal تکرار
renewals تکرار
regularly [often] <adv.> به تکرار
frequence تکرار
frequentation تکرار
a lot of times <adv.> به تکرار
frequentness تکرار
frequently <adv.> به تکرار
many times <adv.> به تکرار
often <adv.> به تکرار
tautology تکرار
tautologies تکرار
practises تکرار
oft [archaic, literary] <adv.> به تکرار
on any number of occasions <adv.> به تکرار
reiteration تکرار
repeat تکرار
practising تکرار
practise تکرار
practicing تکرار
practice تکرار
recapitulation تکرار
repetition تکرار
rehearsals تکرار
recapitulations تکرار
rehearsal تکرار
duplication تکرار
frequency تکرار
repetitions تکرار
repeats تکرار
frequencies تکرار
Jehovah's Witnesses دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
recurs تکرار شدن
repeat key کلید تکرار
repeatability قابلیت تکرار
repetitous تکرار کننده
auto repeat خود تکرار
typematic key کلید تکرار
repetition instruction دستورالعمل تکرار
repeater تکرار کننده
repeats تکرار تجدید
repetition of position تکرار وضعیت
repeats تکرار کنید
circular frequency تکرار دورانی
repeats تکرار کردن
repetition of an act تکرار کاری
repeatable قابل تکرار
repeat counter شمارنده تکرار
repeat تکرار کردن
recidivism تکرار جرم
repetitions باز گو تکرار
iterative تکرار کننده
pulse repetition تکرار ضربان
merism تکرار متشابهات
pleonasm تکرار بیمورد
palilogy تکرار تاکیدی
iterate تکرار کردن
iterant تکرار کننده
use تکرار ممارست
repeat تکرار کنید
repeat تکرار تجدید
frequency of vibration تکرار ارتعاش
repetition باز گو تکرار
pulse repetition تکرار تپش
ibidem تکرار میشود
ingeminate تکرار کردن
iterable تکرار کردنی
iterative تکرار شده
reiterating تکرار کردن
uses تکرار ممارست
replicate تکرار کردن
repetition instruction دستوالعمل تکرار
reiterate تکرار کردن
reiterated تکرار کردن
recurred تکرار شدن
renew تکرار کردن
renewing تکرار کردن
renews تکرار کردن
replicated تکرار کردن
replicates تکرار کردن
replicating تکرار کردن
reiterates تکرار کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com