English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
grease trap بازیابی چربی
Other Matches
lipoma تومر خوش خیم چربی غده چربی
fat soluble قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
fetch بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetches بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetched بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
degreasing پاک کردن مواد روغنی به وسیله ضد چربی کم کردن چربی
fat چربی چربی دار
fats چربی چربی دار
fattest چربی چربی دار
fatter چربی چربی دار
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
QBE زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
myelin چربی پی
fats چربی
meagre بی چربی
fat چربی
oiliness چربی
lubricous چربی
adiposeness or diposity چربی
meager بی چربی
lipid چربی
oil چربی
fatless بی چربی
greasily با چربی
greasiness چربی
fatness چربی
grease چربی
lipide چربی
greased چربی
fattest چربی
fatter چربی
greasing چربی
creaminess چربی
thins کم چربی
thinners کم چربی
thinnest کم چربی
thin کم چربی
greasy چربی
thinned کم چربی
oils چربی
oiling چربی
grease روغن چربی
blackhead چربی دانه
blackheads چربی دانه
lipoid شبه چربی
lipomatous چربی مانند
casein پنیر بی چربی
comedo چربی دانه
lard چربی خوک
fatty چربی مانند
fat is insoluble in water چربی در اب حل نمیشود
fattiness خاصیت چربی
flense چربی گرفتن از
leather head چربی دانه
grease trap چربی گیر
degreasing اب کردن چربی
lipophilic چربی دوست
lipophilic چربی گرای
greasing روغن چربی
lipuria چربی در پیشاب
suint چربی پشم
skim milk شیر بی چربی
animal fat چربی حیوانی
adipic وابسته به چربی
aliphatic چربی دار
sebaceous چربی دار
adipose tissue بافت چربی
adipocere چربی لاش
vegtable fat چربی گیاهی
wool fat چربی پشم
whipping cream خامهی پر چربی
wool grease چربی پشم
greased روغن چربی
lipotropic چربی سوز
emulsioned ذرات چربی دراب
saturated fats چربی اشباع شده
emulsions ذرات چربی دراب
fatback چربی پشت خوک
lipolysis تجزیه وتحلیل چربی
saturated fat چربی اشباع شده
emulsioning ذرات چربی دراب
lubricity شهوانی بودن چربی
blobber چربی یاپیه نهنگ
unsaturated fat چربی اشباع نشده
adipose tissue چربی حیوانی پیه
emulsion ذرات چربی دراب
greasily به شکل روغن یا چربی
blubbers چربی اوردن هایهای گریستن
blubbering چربی اوردن هایهای گریستن
butyrometer الت سنجش چربی شیر
blubber چربی اوردن هایهای گریستن
blubbered چربی اوردن هایهای گریستن
poly unsaturated fat پلی چربی اشباع نشده
lard گوشت خوک چربی زدن
lardon تکه چربی که لای گوشت گذارند
lardoon تکه چربی که لای گوشت گذارند
pate de foie gras خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
I clinched a lucrative deal. معامله چربی ( شیرینی ) انچام دادم
lanoloin چربی پشم که در ارایش مورداستعمال دارد
salvage بازیابی
salvaged بازیابی
salvages بازیابی
salvaging بازیابی
recoveries بازیابی
recovery بازیابی
retrieval بازیابی
blubbered چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubber چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbers چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
blubbering چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
lipoprotein مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
greased روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greasing روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
grease روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
lactoscope شیرازما اسباب ازمایش پاکی یا چربی شیر
suet چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
information retrieval بازیابی اطلاعات
gas recovery بازیابی بنزین
detection بازیابی بازرسی
false retrieval بازیابی کاذب
energy regeneration بازیابی انرژی
data retrieval بازیابی داده ها
document retrieval بازیابی سند
ir بازیابی اطلاعات
nickel recovery بازیابی نیکل
at the expense of recovery در هزینه های بازیابی
acid reclaim بازیابی اسید
retrieve بازیابی کردن
pull instruction دستورالعمل بازیابی
retrieved بازیابی کردن
retrieval code رمز بازیابی
message retrieval بازیابی پیام
retrieves بازیابی کردن
recovery procedures روشهای بازیابی
lipid مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
lipide مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
lipotropic موادی که سبب دخول چربی در واکنشهای بدن میگردند
myelin sheath ماده سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب رامیپوشاند
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
acid restoring plant کارگاه بازیابی اسید
acid recovery plant کارگاه بازیابی اسید
information and storage and retrieval ذخیره و بازیابی اطلاعات
information retrieval system سیستم بازیابی اطلاعات
bibliographic retrieval service سرویس بازیابی کتابشناسی
sulfur recovery unit واحد بازیابی گوگرد
salvage group گروه بازیابی وسایل
pull بازیابی داده از پشته
pulls بازیابی داده از پشته
recovers بهبود یافتن بازیابی
recovering بهبود یافتن بازیابی
recover بهبود یافتن بازیابی
to recover a body from the wreckage بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
second wind بازیابی وضع عادی تنفس
information storage and retrieval بازیابی و ذخیره سازی اطلاعات
In the long run fatty food makes your arteries clog up. در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
pope's eye غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
glycogenesis تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
maps بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
recoveries بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
immediate عملوندی که همزمان با دستور بازیابی میشود.
recovery بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
reads بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
operand عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود
read بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
map بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه
high fidelity music reproducing system سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
mass storage ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده
backward بازیابی داده از سیستم آسیب دیده
stations وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stationed وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
read ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
station وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
reads ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده
basics روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
basic روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
selects یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
fetches دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetch دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
retrieves بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
retrieved بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
retrieve بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی
select یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
selected یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها
R/W cycle ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
fetched دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
backwards بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است
reads عملیات خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پک میشود
fetches سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
read عملیات خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پک میشود
cpu مدت زمانی که بازیابی و اجرای دستور طول می کشد
electronic سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند
fetch سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetched سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetches رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
aspects روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی
aspect روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی
managers امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com