| Total search result: 209 (33 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| retrieve |
بازیابی کردن |
| retrieved |
بازیابی کردن |
| retrieves |
بازیابی کردن |
|
|
|
|
| Search result with all words |
|
| queried |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| queries |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| query |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| querying |
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود |
| QBE |
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود |
| to recover a body from the wreckage |
بازیابی کردن لاشه ای از خرابه |
| Other Matches |
|
| fetch |
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند |
| fetches |
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند |
| fetched |
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند |
| recovery |
بازیابی |
| salvaging |
بازیابی |
| recoveries |
بازیابی |
| retrieval |
بازیابی |
| salvage |
بازیابی |
| salvaged |
بازیابی |
| salvages |
بازیابی |
| data retrieval |
بازیابی داده ها |
| acid reclaim |
بازیابی اسید |
| grease trap |
بازیابی چربی |
| message retrieval |
بازیابی پیام |
| nickel recovery |
بازیابی نیکل |
| ir |
بازیابی اطلاعات |
| detection |
بازیابی بازرسی |
| retrieval code |
رمز بازیابی |
| gas recovery |
بازیابی بنزین |
| energy regeneration |
بازیابی انرژی |
| recovery procedures |
روشهای بازیابی |
| false retrieval |
بازیابی کاذب |
| at the expense of recovery |
در هزینه های بازیابی |
| information retrieval |
بازیابی اطلاعات |
| document retrieval |
بازیابی سند |
| pull instruction |
دستورالعمل بازیابی |
| pull |
بازیابی داده از پشته |
| acid restoring plant |
کارگاه بازیابی اسید |
| information and storage and retrieval |
ذخیره و بازیابی اطلاعات |
| pulls |
بازیابی داده از پشته |
| bibliographic retrieval service |
سرویس بازیابی کتابشناسی |
| information retrieval system |
سیستم بازیابی اطلاعات |
| acid recovery plant |
کارگاه بازیابی اسید |
| sulfur recovery unit |
واحد بازیابی گوگرد |
| pop instruction |
دستورالعمل بازیابی از پشته |
| recovers |
بهبود یافتن بازیابی |
| recovering |
بهبود یافتن بازیابی |
| salvage group |
گروه بازیابی وسایل |
| recover |
بهبود یافتن بازیابی |
| second wind |
بازیابی وضع عادی تنفس |
| information storage and retrieval |
بازیابی و ذخیره سازی اطلاعات |
| mass storage |
ذخیره و بازیابی حجم بزرگ داده |
| backward |
بازیابی داده از سیستم آسیب دیده |
| reads |
بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی |
| operand |
عملوند همزمان با دستور بازیابی میشود |
| recoveries |
بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل |
| map |
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه |
| high fidelity music reproducing system |
سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی |
| maps |
بازیابی داده و نمایش آن به صورت نقشه |
| recovery |
بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل |
immediate |
عملوندی که همزمان با دستور بازیابی میشود. |
| read |
بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی |
| read |
ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده |
| station |
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند |
| basics |
روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب |
| reads |
ترتیب رویدادها برای ذخیره و بازیابی داده |
| fetches |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
| R/W cycle |
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده |
| stations |
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند |
| basic |
روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب |
| stationed |
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند |
| backwards |
بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است |
| selects |
یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها |
| retrieved |
بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی |
| fetched |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
| retrieves |
بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی |
| select |
یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها |
| retrieve |
بازیابی اطلاعات ازفایل یا وسیله ذخیره سازی |
| selected |
یافتن و بازیابی اطلاعات مشخص از پایگاه داده ها |
| fetch |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
| fetched |
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند |
| cpu |
مدت زمانی که بازیابی و اجرای دستور طول می کشد |
| reads |
عملیات خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پک میشود |
| fetch |
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند |
| read |
عملیات خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پک میشود |
| electronic |
سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند |
| fetches |
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند |
| fetches |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
| aspect |
روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی |
| fetch |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
| integrated |
روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی |
| aspects |
روش ذخیره سازی و اندیس دهی به متن ها در سیستم بازیابی |
| manager |
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ |
| destructive cursor |
عمل خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پاک میشود |
| managers |
امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ |
| execute |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
| executes |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
| fetched |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
| executed |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
| executing |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
| reclamation |
تقاضای خسارت تعمیرمجدد و به پای کار اوردن وسایل بازیابی مجدد |
| texts |
امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ |
| aspects |
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است |
| aspect |
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است |
| sequential access |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود |
| multiphase program |
برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد |
| queues |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
| queueing |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
| queued |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
| queue |
صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند |
| text |
امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ |
| queried |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| database |
بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on |
| look ahead |
عمل برخی CPUها برای بازیابی دستورات و بررسی آنها پیش از اجرا |
| query |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| fetch |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
| fetches |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
| qsam |
صف بلاکهای منتظر برای پردازش که با استفاده روش دستیابی تربیتی بازیابی میشود |
| fetched |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
| optimum |
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد |
| queries |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| querying |
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست |
| databases |
بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on |
| memory |
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است |
| text |
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد |
| memories |
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است |
| texts |
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد |
| finger |
برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند |
| fingers |
برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند |
| minimum |
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد |
| sam |
Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod |
| journals |
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم |
journal |
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم |
| prolog |
زبان برنامه نویسی سطح بالا که ازعملیات منط قی برای هوش مصنوعی وبرنامههای بازیابی داده استفاده میکنند |
| thumbnails |
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی |
| thumbnail |
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی |
| serials |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
| serial |
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند |
| source |
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود |
| storage |
هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند |
| content addressable addressing |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند |
| sequential access |
روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه |
| recoverable item |
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی |
| dat |
درایو مکانیکی که داده را روی نواز DAT ضبط میکند و ازنوار بازیابی میکند |
| demanded |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
| demands |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
| demand |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
| automatic recovery program |
برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک |
| basic |
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است |
| retrieval |
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربرامکان بررسی متن را میدهد به جای اینکه فقط رجوعی به متن داشته باشد |
| basics |
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است |
| refreshes |
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده |
| refresh |
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده |
| refreshed |
بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده |
| cycles |
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل |
| cycled |
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل |
| cycle |
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل |
| stacks |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
| stack |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
| stacked |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
| parallelled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| parallelling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| parallel |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| paralleling |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| parallels |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| paralleled |
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند |
| searchingly |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| searched |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| search |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| searching storage |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| searches |
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند |
| completed |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
| completes |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
| complete |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
| completing |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
| square wave |
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود |
| specificity |
نرخ ورودیهای نامرتبط , که از کل اعداد ورودیهای نامرتبط فایل یا پایگاه داده یا کتابخانه بازیابی نشده باشد |
| popped |
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه |
| pops |
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه |
| pop |
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه |
| Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
| hitting |
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است |
| hit |
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است |
| hits |
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است |
| Intel |
فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری |
| structures |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| structuring |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
| databases |
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد |
| database |
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد |
| to let somebody treat you like a doormat <idiom> |
با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن] |
| unmew |
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن |
| discharges |
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن |
discharge |
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن |
| capturing |
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن |
| captures |
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن |
| capture |
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن |
| countervial |
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن |
| challengo |
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن |
| verify |
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت |
| verifies |
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت |
| verifying |
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت |
| verified |
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت |
| shoot |
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن |
| shoots |
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن |
| foster |
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن |
| orienting |
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن |
| to temper [metal or glass] |
آب دادن [سخت کردن] [آبدیده کردن] [بازپخت کردن] [فلز یا شیشه] |
| survey |
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید |
| orients |
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن |