Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (5 milliseconds)
English
Persian
spielers
بازیکن ها
gamers
بازیکن ها
gamesters
بازیکن ها
players
بازیکن ها
Search result with all words
quarterback
بازیکن خط حمله کارفرمایی کردن
quarterbacks
بازیکن خط حمله کارفرمایی کردن
seeded
بازیکن سابقه دار
player
بازیکن
player
هنرپیشه بازیکن ورزشی
fielder
بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
stymie
توپ گلف یک بازیکن در جلو توپ بازیکن دیگر
stymied
توپ گلف یک بازیکن در جلو توپ بازیکن دیگر
stymieing
توپ گلف یک بازیکن در جلو توپ بازیکن دیگر
stymies
توپ گلف یک بازیکن در جلو توپ بازیکن دیگر
lineman
بازیکن خط جلو
linemen
بازیکن خط جلو
following my lead
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
halfback
میان بازیکن
halfback
بازیکن میانه
linksman
گلف بازیکن
losing game
بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
shortstop
موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان
singleton
ورقی که در دست بازیکن نظیری ندارد
third base
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
cf
بازیکن مرکز
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
spieler
بازیکن
gamer
بازیکن
gamester
بازیکن
player
بازیکن
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com