Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
pin bowler
بازیگری که مرتبا به میله بولینگ هدف گیری میکند
Other Matches
spot bowler
بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
tenpin
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
double wood
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
carried
انداختن یک یا دو میله بولینگ
carries
انداختن یک یا دو میله بولینگ
carry
انداختن یک یا دو میله بولینگ
carrying
انداختن یک یا دو میله بولینگ
candlepin
میله باریک بولینگ
mother-in-law
میله شماره 7 بولینگ
mothers-in-law
میله شماره 7 بولینگ
skittle
میله چوبی بولینگ
kingpin
میله شماره 5 بولینگ
kingpin
میله بازی بولینگ
headpin
میله شماره 1 بولینگ
quarterbacks
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterback
بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
ninepin
بازی بولینگ با 9 میله چوبی
ruler
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
rulers
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
spared
انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
light hit
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را نمیاندازد
big ball
ضربهای در بولینگ که تمام میله ها را می اندازد
highs
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
do split
ضربهای در بولینگ که میله جلو و 7 یا 01 را جا می گذارد
spare
انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
highest
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
thinned
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thins
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinners
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thinnest
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thin
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
dead mark
انداختن تمام میله ها دراخرین بخش مسابقه بولینگ
worcester
باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
open frame
هر بخش از بازی بولینگ باناتوانی در انداختن تمام میله ها
brooklyn
ضربه به میله جلو بولینگ بسمتی مخالف دست گوی انداز
sleepers
میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
sleeper
میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
sweeper
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
skittles
بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
scantling
میله اندازه گیری ذرع
straight ball
پرتابی در بولینگ که گوی باچرخش مستقیما حرکت میکند
dipsticks
میله اندازه گیری روغن موتور
dipstick
میله اندازه گیری روغن موتور
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
dipsticks
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipstick
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
mat
زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
mats
زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
castle
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castles
میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
drawbar
میلهای که واگونهای قطار رابه لکوموتیو متصل میکند میله اتصال واگون
spaces
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
space
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
control rod
میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
dials
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dialed
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dial
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
dialled
امکانی درمودم که خودکار شماره گیری میکند.
rigorist
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
input output table
بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
layer
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
circuit
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
circuits
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند
Dialer
امکانی در ویندوز که در صورت وجود مودم متصل به PC شماره گیری میکند
layers
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
batcher
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
title
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
periodically
مرتبا
regularly
مرتبا"
systematically
مرتبا"
periodic
مرتبا
periodical
مرتبا
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
logic
عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
away
مرتبا از انجا
to take lessons
مرتبا درس گرفتن
fuzzy logic
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
bain index
شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
calibrated orifice
سوراخ یا تنگنایی با قطرداخلی مشخص جهت اندازه گیری یا کنترل جریانی که ازان عبور میکند
fuzzy theory
نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
nags
مرتبا گوشزد کردن عیبجو
nagged
مرتبا گوشزد کردن عیبجو
pseudologist
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
nag
مرتبا گوشزد کردن عیبجو
pseudologer
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
cousins
حریفی که مرتبا" یا به اسانی شکست می خورد
cousin
حریفی که مرتبا" یا به اسانی شکست می خورد
acting
بازیگری جدیت
to walk the boards
بازیگری کردن
stage-struck
شیفتهی بازیگری
novice
بازیگری که هنوزبرنده نشده
novices
بازیگری که هنوزبرنده نشده
gunners
بازیگری که کمترپاس میدهد
stage fever
کرم بازیگری یا اکتری
gunner
بازیگری که کمترپاس میدهد
ball carrier
بازیگری که با توپ میدود
in and in
مرتبا بطرف داخل یک نوع قمار چهار طاسی
distortionist
بازیگری که اندامهای خودرامیتواند کج کند
feints
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
حرکت از میله بالا به میله پایین
feint
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
حرکت از میله بالا به میله پایین
mail server
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
hookers
بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد
hooker
بازیگری که عادت به سدکردن با چوب دارد
DTMF
روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
basket hanger
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
quick change
بازیگری که زودبه زودهیئت خودرابرای بازی دیگرعوض کند
triple threat
بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
shafts
میله ستون میله چاه
shaft
میله ستون میله چاه
variable area wing
بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
assists
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisting
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assist
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted
بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
He's a wet blanket.
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
dump
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
standard
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
eight ball billiard
تقسیمی از1 تا 7 برای یک نفر و از 9 تا51 برای نفردیگر و شماره 8برای بازیگری که شمارههای خود را بکیسه انداخته
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
bocci
بولینگ ایتالیایی
bowling alley
تالار بولینگ
bowl
بازی بولینگ
bowling alleys
تالار بولینگ
curls
بولینگ روی یخ
curled
بولینگ روی یخ
curl
بولینگ روی یخ
maples
میلههای بولینگ
bowling
بازی بولینگ
bowls
بازی بولینگ
directors
سرپرست تیم بولینگ
dutchman
بازیگر بولینگ هلندی
tenpin
بازی بولینگ ده میلهای
lawn bowling
بولینگ روی چمن
ball return
بازگشت گوی بولینگ
dead
گوی بولینگ ضعیف
director
سرپرست تیم بولینگ
nine pins
نوعی بولینگ قدیمی
bowling bag
ساک بازیگر بولینگ
semi spinner
پرتاب دورانی گوی بولینگ
hig low jack
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
dutch 00
بولینگ هلندی با حساب 002
flat ball
گوی بولینگ خارج از بازی
bowl
مسابقه وجشن بازی بولینگ
flat apple
گوی بولینگ خارج از بازی
ten strike
ضربت بازی بولینگ ده میلهای
bowls
مسابقه وجشن بازی بولینگ
perfect game
یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
pin deck
قسمت زیر میلههای بولینگ
semi roller
پرتاب دورانی گوی بولینگ
ball retour track
مسیر بازگشت گوی بولینگ
composite average
معدل امتیاز بازیگر بولینگ
spiller
انداختن تمام میلههای بولینگ با
duckpin
بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
setup
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
pitches
زاویه سوراخهای گوی بولینگ
pitch
زاویه سوراخهای گوی بولینگ
tenpins
بولینگ 01 میلهای با گوی سنگین
his severity relaxed
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
paged
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
lilies
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
converts
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
lily
ضربهای در بولینگ که شمارههای 5 و 7 و 01 راجا می گذارد
half worcester
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
golden gate
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
dead wood
میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
convert
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
double pinochle
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
big four
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
full spinner
حرکت گوی بولینگ با حالت فرفره
crown green bowls
بولینگ بین دو بازیگر در چمن وسیع
bedpost
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
converting
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
candlepins
بازی بولینگ با گویهای کوچک بی سوراخ
slows
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
marks
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
mark
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
slow
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slowed
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slowing
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
slower
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
pocket split
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
slowest
حرکت کند ومنحرف گوی بولینگ
controller
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
edited
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com